عمدتا جنبش های اجتماعی با ائتلاف میان نیروهایی که از نظر خاستگاه اجتماعی متنوع و متفاوت هستند می توانند به اهداف خود در مقابله با استبداد و استعمار پیروز شوند؛ اما مشکل کار این ائتلاف تازه پس از پیروزی آغاز می شود. آنگونه که تاریخ نشان می دهد این نیروها با پایان دادن به حیات استعمار و یا استبداد و یا کنار گذاشتن آن به طور موقت دچار شکاف می شوند و از اینجاست که زمینه های شکست و یا مرگ جنبش آغاز می شود. این مسئله در مورد ائتلاف جبهه ملی در رویارویی با دشمن داخلی و خارجی نیز صادق است . . .
کافه تاریخ- تاریخ شفاهی
عمدتا جنبش های اجتماعی با ائتلاف میان نیروهایی که از نظر خاستگاه اجتماعی متنوع و متفاوت هستند می توانند به اهداف خود در مقابله با استبداد و استعمار پیروز شوند؛ اما مشکل کار این ائتلاف تازه پس از پیروزی آغاز می شود. آنگونه که تاریخ نشان می دهد این نیروها با پایان دادن به حیات استعمار و یا استبداد و یا کنار گذاشتن آن به طور موقت دچار شکاف می شوند و از اینجاست که زمینه های شکست و یا مرگ جنبش آغاز می شود. این مسئله در مورد ائتلاف جبهه ملی در رویارویی با دشمن داخلی و خارجی نیز صادق است:
«جبهه ی ملی را باید از هنگامی که آقای دکتر مصدق به پیشنهاد آقای جمال امامی نماینده ی دوره ی شانزدهم مجلس شورای ملی قبول نخست وزیری را نمود، منحل شده بدانیم و اگر چه بعد از نخست وزیری آقای دکتر مصدق جلسات جبهه ی ملی تا مدت یکسال در اوایل شروع جریانات انتخابات دوره ی هفدهم مجلس شورای ملی برای موفقیت در انتخابات به طور غیر مرتب بدون حضور دکتر مصدق غالبا با شرکت آیت الله کاشانی تشکیل می شد ، ولی دیگر مقررات جبهه ی ملی به هیچ وجه رعایت نمی گردید و بالاخره هر کس سعی می کرد گلیم خود و دوستانش را از موج بدر ببرد و صحبت از کار دسته جمعی و توجه به احوال مملکت در میان نبود و خصوصا رقابت ها و کدورت هایی در میان بود که بیشتر اوقات جبهه ی ملی صرف استماع شکایات اشخاص و یا اقدام برای رفع گله و آشتی دادن اعضای جبهه می شد و دکتر مصدق پس از نخست وزیر شدن فقط در یک جلسه ی جبهه ی ملی شرکت نمود و از ان پسبه هیچ وجه حتی در یک جلسه هم شرکت نداشت.»
منبع: احمد ملکی، خاطرات احمد ملکی مدیر روزنامه ستاره، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386، ص 51