مهد علیا مادر ناصرالدین شاه نامش جهان بود و پس از آنکه پسرش شاه شد او را مهد علیا نامیدند. به صورت زیبا نبود. او ادبیات فارسی و قواعد زبان عربی را نیک میدانست و خط درشت و ریز هر دو را خوش می نوشت. به مطالعه تاریخ و آثار شعرا رغبتی وافر داشت و کتابخانه خصوصی او را بیشتر این دو نوع کتاب تشکیل میداد...
مهد علیا مادر ناصرالدین شاه نامش جهان بود و پس از آنکه پسرش شاه شد او را مهد علیا نامیدند. به صورت زیبا نبود. او ادبیات فارسی و قواعد زبان عربی را نیک میدانست و خط درشت و ریز هر دو را خوش می نوشت. به مطالعه تاریخ و آثار شعرا رغبتی وافر داشت و کتابخانه خصوصی او را بیشتر این دو نوع کتاب تشکیل میداد...
مهد علیا را دستگاهی عظیم و باشکوه بود. چهارتن خواجه سرا و بیست خدمتکار مخصوص با جامه های ممتاز آراسته به جواهر پیوسته در حضور مهد علیا بودند. دختر و پسری سیاه پوست به نام های محبوبه و سلیم با جامه های فاخر جزء لاینفکش بودند و آنان را چنان عزیز می پنداشت که مورد رشک و تملق اهل اندرون قرار داشتند. در آبدارخانه و سفره خانه ی او چندان قلیان مرصع، فنجانهای چای و قهوه خوری سینی، شربت خوری، قاشق و دیگر ظروف طلا و نقره بود که در دکان چند روز زرگر معتبر یافت نمیشد.
مهدعلیا سفره ای بس رنگین و عالی داشت و هر روز و شب از شصت تا هفتاد تن از پسرها و دختران فتحعلی شاه و دیگر بانوان بزرگ آن زمان بر سر سفره اش حاضر میشدند. آفتابه لگن مخصوص مادر شاه از طلای جواهر نشان و دیگر آفتابه لگنها از نقره مینا کاری بود.
مهد علیا گرمابه ای مخصوص داشت که رخت کن و خزانه ها و کف آن از زیباترین سنگهای مرمر زینت یافته بود و جمله اسباب و لوازم حمام از نقره ی فیروز نشان بود. هفته ای دوبار صبحها به گرمابه میرفت.