تاریخ شکل گیری سفارتخانه ها در دوره قاجار را باید از عصر ناصری پی گرفت. تا پیش از دوره مذکور، نامی از سفارتخانه به معنای مکان و ساختمانی که در آن هئیت سفارت به اجرای امور سیاسی مربوط به کشور خویش مشغول باشند ذکر نشده است. در ایران عهد ناصری سه نقطه به لحاظ وجود کنسولگریهای بسیار از اهمیت بسزایی برخوردار بودند . . .
کافه تاریخ- مقالات تاریخی
مقدمه
موقعیت خاص ایران در مسائل و منافع منطقه ای قدرتهای بزرگ، موجب اهمیت و توجه به دربار ایران شد و این توجه، رفت و آمدهای سفرا و نمایندگان سیاسی را به دنبال داشت. با آغاز مناسبات در این دوره و قدرت یابی روسیه در شمال و سربرآوردن انگلیسی ها از جنوب و ظهور ناپلئون بناپارت در فرانسه، فضای جدید بر عرصه سیاست بین الملل حاکم شد . فتحعلی شاه برای کنترل روابط خارجی، وزارتخانه ای در جهت رسیدگی به امور مربوط به دول خارجه تاسیس نمود. اگرچه شاه و صدراعظم به جای ارگان اصلی سیاست خارجی یعنی وزارت مربوط به دول خارجه، در راس امور بود؛ اما این اقدام خود گامی در جهت شکل گیری تشکیلاتی که مسئولیت امور دیپلماتیک با کشورهای دیگر را بر عهده بگیرد، بود. این چرخه تشکیلاتی شدن دستگاه سیاست خارجی تا دوره ناصری تداوم پیدا نمود و از این زمان به بعد وزارت خارجه در قالب یک نهاد
جلوه گر شد.
دوره ناصر الدین شاه قاجار و نهادی شدن دستگاه سیاست خارجی
از بخشهای با اهمیت تشکیلات دیپلماتیک هر کشوری، سفارتخانه ها و کنسولگریها هستند. این دو را
می توان ستون دیپلماسی حکومتها در خارج از پایتختشان به حساب آورد. استقرار سفارتخانه ها و کنسولگریها برعهده اداره وزارت خارجه است. تاریخ شکل گیری سفارتخانه ها در دوره قاجار را باید از عصر ناصری پی گرفت. تا پیش از دوره مذکور، نامی از سفارتخانه به معنای مکان و ساختمانی که در آن هئیت سفارت به اجرای امور سیاسی مربوط به کشور خویش مشغول باشند ذکر نشده است. در ایران عهد ناصری سه نقطه به لحاظ وجود کنسولگریهای بسیار از اهمیت بسزایی برخوردار بودند. این سه نقطه از سرزمین ایران عبارتند از تهران، تبریز و بوشهر. دراین سه شهر اکثر کشورهایی که با ایران پیمان می بستند، کنسولگری خود را در یکی از شهرهای مذکور بنا می نهادند.1 تبریز به لحاظ موقعیتی چون در شمال کشور واقع شده است؛ رابط ایران با عثمانی، روسیه و به نوعی اروپا بوده است. تهران مرکز دارالخلافه و پایتخت اداری و سیاسی قاجارها نیز در مرکز ایران از موقعیت مناسبی برخودار بود و دیگری بوشهر که درجنوب و نزدیک به خلیج فارس و دریای عمان گذرگاه هندوستان و سفرای انگلیس بود. هرچند احداث کنسولگری محدود به شهرهای مذکور نمی شد و در جاهای دیگر مانند کرمان، سیستان و اصفهان و... به تناسب وسعت ارتباط برقرار بود.2 کنسولهای روسیه در ایران از اداره کل قسمت آسیایی روسیه و انگلیسیهایی که کنسولهای آنها در سراسر ایران مشغول فعالیت بودند از اداره کل سیاسی هندوستان دستور می گرفتند. این ماموران غالبا مقام سرکنسولی داشتند و برای خفظ احترام مقام و جایگاهشان اونیفورم نظامی در بر می کردند.3 در شهرهای دیگری نیز مانند مشهد، گیلان و کرمانشاه نیز کنسولگریهای دول خارجی فعال بودند. اما اهمیت سه شهر قبلی به مراتب بیشتر از دیگر شهرهای کشور بود. به طورکلی در دوره ناصری با گسترش چشم گیر روابط خارجی شاه، ما شاهد ظهور کنسولگریها و سفارتخانه های دول خارجه در ایران و بالعکس کنسولگریهای و سفارتخانه های ایران در کشورهای خارجه هستیم؛ زیرا در این دوره به واسطه پیوند با مرکز، در تصمیم گیری سیاست خارجی پیوند و نظمی نسبتا منطقی و ناگسستنی بین اجزا وزارت با سفارت خانه ها و کنسولها به عنوان نمایندگان برون مرزی وزارت دول خارجه برقرار شده بود. در مراکز کشورها یعنی پایتخت دول دیگر سفارتخانه ها و در شهرهای مهم آنها کنسول گری یا همان کارپردازی را شاهد هستیم. کارلا سرنا که در دوره ناصری به ایران سفر کرده بود مقر سفارتخانه های خارجی در ایران را مشخص می کند. بر اساس مشاهدات او سفارتخانه انگلستان روبه روی سفارت عثمانی است و سفارت اتریش و فرانسه در کنار هم هستند و سفارت روسیه در یک محله ایرانی قرار دارد.4 از بین سفارتخانه های واقع در تهران آنهایی موفق هستند که پول بیشتری خرج خرید هدایا و پرداخت رشوه
می کردند.5 درسال 1301 قمری شش سفارتخانه و تعدادی کنسولگری در پایتخت ایران وجود داشت.
در دوره ناصری در ولایات عثمانی، سفارتخانه ایران در اسلامبول واقع و کنسولگریهای گریهای آن نیز در ارزنه الروم، طرابوزان، مصر، شام، وان، حلب، بغداد، بصره، کربلا، نجف، خانقین، سلیمانیه، کرکوک، کاظمین، متدلیج دیاربکر، مسیب، عماره، سماوات، بیت المقدس، جده، ازمیر، بعقوبه، حله و قزل رباط برقرار بودند. سفارتخانهها در انگلستان و پروس و هلند وکنسولگری ها در بمبئی، کلکته و بیمران واقع بودند. در روسیه سفارتخانه در پطرزبورگ قرار داشت و کنسولگری های ایران در تفلیس و حاجی ترخان بودند. در وین پایتخت اتریش سفارتخانه ایران وجود داشت. 6. خسروی زاده و قیصریان فرد، پیشین،ص 59
جمع بندی
تشکیلات دیپلماتیک از ضروری ترین بایسته های حکومتها در جریان مناسبات سیاسی خارجی است. وزارت خارجه هرچند به طور اسمی از دیوانسالاری عهد اول قاجاریه محسوب می شد اما در اقع تشکیلات ساده و بی روحی داشت این وزارت در وجود شخص وزیر خارجه تعریف می شد و اعضای آن یک نایب و چند منشی، نویسنده و مترجم را تشکیل می داد. وزیرخارجه تعریف معینی از شغل و تشکیلاتی که مسئولیت آن را عهده دار بود، نداشت و این روند در دوره محمدشاه نیز برقرار بود با این تفاوت که در دوره مذکور سفرا و ماموران بیشتری به ماموریتهای خارجی فرستاده شدند. اما تحولی در ساختار وزارت خارجه حاصل نشد. دوره ناصری و صدارت امیرکبیر سرنوشت جدیدی را برای وزارت خارجه ودیگر وزارتخانه ها رقم زد. در ارتباط با وزارت خارجه امیرکبیر اصلاحات اساسی به وجود آورد. از اینرو دوره مذکور را دوره نیل به سوی تشکیلاتی شدن دستگاه دیپلماتیک قاجاری می توان نامگذاری نمود. در دوره میراز سعیدخان در فراز و نشیبهای حکومت بر اساس دستورالعمل شاه مقام صدار ت محذوف و اختیاراتی به وزرا داده شد که وزیرخارجه نیز جزیی از آن بود. اصل شکلگیری تشکلات دیپلماتیک قاجاری را باید در سال 1297 ق جستجو نمود. این سال که مصادف با آغاز دوره دوم وزارت میرزا سعیدخان است از آن جهت حائز اهمیت می باشد که از این زمان دستگاه دیپلماسی قاجاری مدون شد. در سال 1299 قمری برای اولین بار نظام نامه ای جهت روشن شدن تکالیف وزارت خارجه تدوین شد. رساله های و نوشته هایی در خصوص تنظیم تشکیلات وزارت خارجه به رشته تحریر درآمد. سفارتخانه ها و کنسول گریها نیز به مثابه نماد بیرونی تشکیلات وزارت خارجه نیز سامان یافت و دستورالعمل نهایی برای سفرا و ماموران خارجی صادر گردید که بر طبق آن عمل کنند. سفارتخانه و کنسولگریهای ایران در کشورهای خارجی گسترش و به تبع آن سفارتخانه ها و کسنولگریهای دول خارجی در ایران فزونی یافت. تلاشهای وزاری خارجه پس از میرزا سعید خان در راستای انسجام بخشی به وزارت خارجه به جایی رسید که برای دیپلماتهای ایرانی مدرسه علوم سیاسی در دوره مظفری افتتاح شد و کارمندان این وزارت خانه می بایست از این مدرسه فارغ التحصیل شوند.
پی نوشتها:
1. صباح خسروی زاده و هادی قیصریان فرد، تشکیلات وزارت خارجه ایران در دوره ناصری، مطالعات تاریخ فرهنگی، پژوهشنامه انجمن ایرانی تاریخ، سال پنجم، شماره هفدهم، پاییز 1392، ص 57
2. سرپرسی سایکس، سفرنامه سایکس، ترجمه حسین سعادت نوری، تهران، نشر آسمان، 1363، ص 209
3. اوژن اوین، ایران امروز(1906-1907)، ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران، نشر زوار، 1362، ص 138
4. کارلا سرنا، مردم و دیدنیهای ایران؛ سفرنامه کارلا سرنا، ترجمه غلامرضا سمیعی، تهران، نشرنو، 1363، ص 229
5. یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک؛ ایران و ایرانیان، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران، نشر خوارزمی، 1361، ص 297
6. خسروی زاده و قیصریان فرد، پیشین،ص 59