کافه تاریخ- اخبار تاریخی
نگاه حکومت پهلوی اول به مسئله کشف حجاب بسیار سطحی بود. به گونه ای که آنان علاج دردهای کشور را در کشف حجاب می دانستند. در واقع رضاشاه و نخبگان اطراف او به یکی از شاخص های ظاهری فرهنگ اروپا به مثابه یک اصل بنیادین در تحول غرب می نگریستند و از این رو بر اجرای آن بسیار مصر بودند. در همین راستا نشریات تبلیغاتی دولتی و طرفدران آنها نیز همین رویه را در پیش می گرفتند. به عنوان مثال می توان به نشریه جمعیت نسوان وطن خواه ایران اشاره کرد:
«نگاهی به مقلات این مجله، از ابتدا تا انتها، مبین این مطلب است که نویسندگان این نشریه، پس از جلوس رضا خان بر اریکه قدرت، تعلیم و تربیت زنان را صرفا در قضیه کشف حجاب جستجو کرده و در ترویج فرهنگ آن می کوشیدند؛ تا جایی که در شماره چهارم از سال سیزدهم از سال سیزدهم در مقاله طبیعت و زن، به قلم صادق بروجردی، پس از بیان اجحافاتی که از طرف مردان نسبت به زنان صورت می گیرد؛ علت اصلی این اجحافات را حجاب می داند و بقیه تعدیات نیز از دید او در سایه لزوم حجاب بر زنان اعمال می شود. بنابراین، راه رهایی را آزادی از قید و بند حجاب و تبعیت از کشور همسایه، ترکیه دانسته و چنین می نویسد: بهتر این است زنهای ایران هم مثل زنهای ترکیه از این کفن که در اسلام بدعتی بیش نیست و اسمش را حجاب گذاشته اند بیرون بیایند و اجتماعات مملکت را دو برابر کنند یعنی ایرانیان نیم مردهی کفن پوش خود را جزء زنده ها معرفی نمایند و زیاده بر این نادانی و جهل خود را در تمام روی زمین ثابت نکنند.»
منبع: مهدی صلاح، کشف حجاب: زمینه ها، پیامدها و واکنش ها، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 1384، ص 35