سراسر تاریخ حاکی از آن است که جباران خودکامه و ستمگر همه مردمی بدخیال، شکاک و ترسو بودند و همواره درگرد خویش احساس توطئه و سوء قصد می کردند. اینان خود بغرنج ترین شویه های را برای حفظ جان خویش ابداع می نمودند و شگردهای فراوان به کار می بردند تا از این رهگذر به میزان صداقت و وفاداری اطرافیان خویش پی ببرند.
کافه تاریخ- کشکول
سراسر تاریخ حاکی از آن است که جباران خودکامه و ستمگر همه مردمی بدخیال، شکاک و ترسو بودند و همواره درگرد خویش احساس توطئه و سوء قصد می کردند. اینان خود بغرنج ترین شویه های را برای حفظ جان خویش ابداع می نمودند و شگردهای فراوان به کار می بردند تا از این رهگذر به میزان صداقت و وفاداری اطرافیان خویش پی ببرند. این همان چیزی است که بیماری روانی احساس تعقیب نام دارد. استالین در میان ستمگران جهان تنها فرمانروای خودکامه و جباری بود که شبها نمی خوابید. او شبها یا کار می کرد و یا دوستان و یاران خویش را به میهمانی نزد خود فرا می خواند. استالین همواره ساعت چهار و پنج بامداد به خواب می رفت و حدود ساعت 11 و 12 روز از خواب بر می خاست. همه دستگاه عظیم حزب کمونیست و دولت در سراسر کشور نیز رژیم کار پیروی می کردند و زمان کار خود را با ساعات کار استالین انطباق می دادند. در جهان هیچ دستگاه حفاظتی به اندازه دستگاه حفاظتی استالین نسبت به ارباب و مخدوم خویش وفادار نبود از اینرو آشپزهای بی سواد او به درجه ژنرالی ارتقاء رتبه می یافتند و نگهبان شخصی وی به مقام وزارت می رسیدند. هرکس هم که با استالین قرار ملاقات داشت صرف نظر از مقام و درجه باید از سوی گارد محافظ استالین مورد بازجویی بدنی قرار می گرفتند.
منبع: ع. آوتور خانوف، اسرار مرگ استالین، ترجمه دکتر عنایت الله رضا، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1390، ص 197