طمع استعمارگری و ثروت بادآورده مستعمرات باعث شد تا کشورهای اروپایی یکی پس از دیگری وارد این عرصه شودند. علاوه بر اسپانیا، پرتغال، هلند و انگلیس، فرانسه نیز خیلی زود وارد این عرصه شد و بر آن شد با اعزام دریانوردان خود به کشف سرزمینهای جدید مبادرت نماید.
«فرانسوای یکم، شاه فرانسه که با اسپانیا جنگی سخت و طولانی داشت بر آن شد که به دشمن اجازه ندهد همه سرزمینهای تازه را از آن خود سازد، بدین منظور، وی در سال 1524م. دریانوردی فلورانسی به نام جووانی دُ وراسانو را برای کشف کرانههای آمریکای شمالی روانه ساخت، آن گاه ده سال بعد، ژاک کارتیه روانه گردید و «نیو فوندلند» را دور زد و در راستای کرانه خلیج «سن لارنس» تا «کِبِک» و «مونترئالِ» کانادا پیش رفت. فرانسویها بعداً موفق شدند بخش بزرگی از آمریکای شمالی را به نام فرانسه ثبت کنند، ولی انگلیسیها با آنان درگیر شدند، فرانسویها آن گاه به سوی شرق به راه افتادند و بر بخشهایی از هندوستان مسلّط شدند، اما انگلیسیها موفق شدند هندوستان را از چنگ آنان درآورند، این بود که فرانسه، فعالیّتهای استعماری خود را بیشتر بر قاره آفریقا متمرکز نمود و بخش اعظم این قارّه از جمله کشورهای مصر، تونس، مراکش، الجزایر، موریتانی، سنگال، گامبیا، ساحل عاج، بنین، مالی، نیجر و بورکینافاسو را مستعمره خویش ساخت.»
منبع: مصطفی اسکندری، شناخت استعمار، قم، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، 1389، صص 28- 29