بسیاری معتقدند که استعمار دیگر به شکل گذشته وجود ندارد و یا به طور کلی از بین رفته است؛ اما برخلاف این باور استعمار در دوره جدید در شکلی فرانوین و تلفیقی اعمال میشود. آغاز شکلگیری این نوع استعمار حمله آمریکا به افغانستان دانسته شده که شکل آن تلفیقی از استعمار قدیم و جدید است.
از ابتدای قرن بیست و یکم میلادی، استعمار وارد مرحله تازهای گردید که هنوز نام خاصی بر آن نهاده نشده، ولی چون از شیوههای هر دو نوع استعمار قدیم و جدید بهره میبرد، میتوان آن را استعمار تلفیقی و بدین جهت که از استعمار جدید یک مرحله پیشرفتهتر و پیچیدهتر است میتوان آن را استعمار فرانوین نام نهاد. این نوع استعمار با حمله آمریکا و بعضی اعضای دیگر پیمان ناتو به افغانستان در سال 2001 میلادی شروع شد و با اشغال عراق در سال 2003 میلادی گسترش یافت، در این نوع استعمار هم از نیروهای بومی وابسته استفاده میشود و هم از نیروی نظامی استعمارگران. این امر نشانگر اشتهای سیری ناپذیر و خوی تجاوزگری قدرتهای استعمارگر است، استعمارگران از آن جا که روشهای استعمار جدید را برای چپاول دیگر کشورها کافی نمیدانند، بدین جهت که گاهی عوامل بومی آنان ممکن است به آنان نارو بزنند و خواستههای آنان را تأمین نکنند و یا حکومتهای مردمی در این مناطق شکل گیرد و جلو چپاول آنان را بگیرد، لذا به این شیوه روی آوردهاند، تا با غارت منابع این کشورها مشکلات اقتصادی خویش را برطرف نمایند. در حال حاضر کشورهای چپاولگر، علاوه بر غارت نفت عراق ماهیانه مبالغ هنگفت و دور از باوری به عنوان حقوق سربازان و مخارج آنان از کشورهای عرب دریافت می کنند. در این نوع استعمار، مزدوران و عوامل بیگانه به طور مستقیم از سوی استعمارگران به کار گماشته نمیشوند بلکه طی یک انتخابات روی کار میآیند، امّا، انتخاباتی که رأی مردم با تقلب و نیرنگ نادیده گرفته میشود و کسانی به نام منتخب مردم بر سر کار میآیند که مطابق خواست استعمارگران باشد.»
منبع: مصطفی اسکندری، شناخت استعمار، قم، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، 1389، صص 48- 49