بعد از شکست انگلیس، بسیاری از کشورهای غربی که رقیب انگلیس هم بودند؛ بوئرها را ستودند. چنانچه یکی از روزنامههاي آلمان اظهار کرد که پیام امپراتور به بوئرها از عمق روح مردم آلمان نوشته شده است. با این حال در پایان جنگ، انگلیس خودمختاری ترانسوال را پذیرفتند و بسیاری از انگلیسیها وارد شهر ترانسوال شدند تا در معادن طلا مشغول به کار شوند.
اتحاد و رقابتهای استعماری دو خصیصه بارز دوران استعمارگری است. در شکل اتحاد، استعمارگران به دلیل اشتراک منافع، با یکدیگر متحد شده و در جنگ با دشمن مشترک شرکت میکردند. اما در شکل رقابت، دو طرف جنگ را قدرتهای استعماری شکل میداد که به دلیل تضاد منافع با یکدیگر وارد جنگ و رقابت میشدند. جنگ بوئرها و انگلیس از جمله این جنگها است که در دو نوبت میان استعمارگران هلندی موسوم به بوئرها و انگلیس رخ داد. نتیجه هر دو جنگ شکست مفتضحانه انگلیس و شکست هیمنه آن در دنیا بود. با این مقدمه کوتاه، در ادامه به تبیین بیشتر این موضوع اعم از علل جنگها و علل شکست انگلیس پرداخته شده است.
جنگ اول بوئرها و انگلیس
جنگ اول انگلیس و بوئرها بر سر یک منطقه استعماری به نام ترانسوال در آفریقای جنوبی بود که در سالهای ۱۸۷۷-۱۸۸۸ اتفاق افتاد. بوئرها، استعمارگران هلندی بودند که مدتها پیش از انگلیسیها، وارد آفریقای جنوبی شده و آن جا را استعمار کرده بودند.1 زمان دقیق ورود بوئرها به آفریقا را سال 1652 عنوان کردهاند. گفتهاند آنها با اهداف تجاری وارد آفریقا شدند و مستعمراتی برای خود دست و پا کردند. البته ثروت فراوان آفریقا، عامل مهمی در جذب استعمارگران و چشم طمع آنان به این مناطق بود. دیوید الیوینگستون اسکاتلندی و هنری ام. استنلی آمریکایی ویلزی تبار از جمله کسانی که از این ثروت بالقوه مکتشفان سفید پوست خبر داده بودند پیرامون ثروت آفریقا طی مقالهای مطالب جالبی آوردهاند. «مقالهای در تایمز لندن در ژانویه ۱۸۷۶ آنچه را به نظر میرسید در آفریقا در انتظار آن دسته از اروپاییان و دیگرانی باشد که مایل بودند تلاش خود را صرف مستعمره سازی آن کنند، خلاصه میکرد: نواحی مرکزی عمدتا سرزمینی باشکوه با طبیعتی غنی و متنوع و وصف ناپذیر است... زغال سنگ و دیگر مواد کانی نظیر طلا، مس، آهن، و نقره فراوان است.»2
با توجه به موقعیت جذاب آفریقا، تجار بوئری وارد آفریقا شدند و از اين مكان بعنوان توقفگاه بين راهي مسير بين هلند و منطقه خاور دور استفاده كردند. اما چند سال بعد این وضعیت تغییر کرد. بر این اساس، پس از آنكه بريتانياييها دماغه اميد نيك را در سال 1806 به تصرف درآوردند، بوئرها جهت تاسيس جمهوري خود به سمت شمال مهاجرت كردند. زماني كه آنها الماس (سال 1867) و طلا (سال 1886) را كشف كردند اين موضوع منجر به ايجاد ثروت و پديده مهاجرت و از طرف ديگر تقويت سركوب جمعيت بومي آن گرديد. بوئرها در مقابل تجاوز بريتانيا ايستادند.3
ایستادگی بوئرها در برابر انگلیس سرآغاز جنگی وسیع میان دو طرف بود. در این جنگ ابتدا انگلیس توانست به پیروزی دست یابد؛ اما بوئرها خیلی زود بر آنها غلبه کردند. پیروزی بوئرها بر انگلیس برای بسیاری از کشورهای غربی عجیب بود؛ زیرا سازمان نظامی بوئرها بسیار ناقص بود، یعنی یک سیستم میلیشیای محلی که در قالب به اصطلاح کماندوهایی گردآمده بودند که به لحاظ استعداد به نسبت جمعیتی که از میان آن به خدمت گرفته شده بودند، تغییر پیدا میکردند. با این حال، همه این افراد تک تیرانداز بودند و به تفنگهای مسلسل مدرن مجهز بودند و کلیه افراد، سواره بودند. این سوارکاران در علفزارهای مرتفع آفریقای جنوبی (ولد) به شکار میپرداختند و از کودکی میآموختند که چگونه از امتیاز پناهگاههای طبیعی و عوارض زمین بهره برداری کنند.4
بعد از شکست انگلیس، بسیاری از کشورهای غربی که رقیب انگلیس هم بودند؛ بوئرها را ستودند. چنانچه یکی از روزنامههاي آلمان اظهار کرد که پیام امپراتور به بوئرها از عمق روح مردم آلمان نوشته شده است.5 با این حال در پایان جنگ، انگلیس خودمختاری ترانسوال را پذیرفتند و بسیاری از انگلیسیها وارد شهر ترانسوال شدند تا در معادن طلا مشغول به کار شوند.
جنگ دوم بوئرها و انگلیس
جنگ اول پایان کار انگلیس و بوئرها نبود؛ چرا که بوئرها با مشاهده تعداد زیاد کارگران انگلیسی در معادن، به یکباره تصمیم گرفتند مالیات بر معدنداران را افزایش دهند. این موضوع باعث اعتراض کارگران معادن به دولت متبوع خود شد و با بیتوجهی بوئرها، سرآغاز دور دوم جنگ بوئرها و انگلیسیها شد. البته گفته شده است که انگلیسیها نیز در تحریک بوئرها بیتأثیر نبودند و در مقابل درخواستهای بوئرها از در ناسازگاری وارد میشد. چنانچه گفته شده است در اکتبر 1899، پرزیدنت پل کروگر، رییس جمهوری آفریقای جنوبی - یاترانسوال - به واسطه ورود سپاهیان بریتانیایی به ناتال که از نظر بوئرها نیروی اعزامی بریتانیا محسوب میشد، ابراز نگرانی کرد. کروگر با اعلام یک اولتیماتوم به دولت بریتانیا، 48 ساعت فرصت داد تا کلیه تدارکات نظامیش را منحل سازد. این اولتیماتوم رد شد.6
این بار انگلیسیها زبدهترین و بهترین جنگجویان خود را به جنگ فرستادند؛ اما انگلیس باز هم به مانند جنگ اول، ابتدا پیروز شد؛ اما در نهایت باز هم مغلوب بوئرها شد. جنگ دوم انگلیس و بوئرها 3 سال یعنی از سال 1899 تا 1902 طول کشید و با امضای پیمان ورینیگینگ پایان یافت. دولت انگلستان طبق این پیمان ۳ میلیون پوند به بوئرها داد، خودمختاری آنان را به رسمیت شناخت و قول داد که بعداً اجازه دهد جمهوری فدرال آفریقای جنوبی را تشکیل دهند. این جنگها اختلاف سفید و سیاه را در آفریقای جنوبی افزایش داد زیرا در طول جنگ، انگلیسیها سعی کرده بودند از سیاهپوستان محلی بر ضدبوئرها استفاده کنند.7 سرانجام بوئرها (افریکانرها) با محروم کردن اکثریت سیاهپوست، حکومت اقلیت ایجاد کردند که تا آخرین دهه قرن بیستم ادامه داشت.
سخن نهایی
گرچه جنگ بوئرها رقابت میان دو گروه استعمارگری بود؛ اما از نظر سیاسی و نظامی تبعات سنگینی برای انگلیس به همراه داشت؛ چرا که افسانه شکستناپذیری یک قدرت بزرگ را زیر سؤال برد. انگلیس در حالی از بوئرها شکست خورد که ضمن برخورداری از پیشرفتهترین فنون جنگی، بزرگترین استعمارگر بود. تا جایی که گفته میشد بریتانیا، امپراطوری که خورشید در آن غروب نمیکند. این کشور شکست را با عنوان یک امپراطور متحمل شد و همین موضوع زمینهای برای تضعیف این امپراطوری شد.
فهرست منابع
- 1. مصطفی اسکندری، شناخت استعمار، قم، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، 1389، ص 46.
2. دان ناردو، عصر استعمارگری، ترجمه مهدی حقیقتخواه، تهران، نشر ققنوس، 1386، ص 150.
3. مهدی کارگر، اطلاعات اقتصاد انرژی کشور آفریقای جنوبی، تهران، وزارت نفت، 1392، ص 1.
4. دوپویی ترور نویت، تاریخ جنگها، پیروز ایزدی، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دانشکده فرماندهی و ستاد معاونت پژوهش، 1381، برگرفته از: https://b2n.ir/442587
5. فرهاد پوریا نژاد، مصالح بینالمللی قرارداد 1907 م، فصلنامه علمی پژوهشی تاریخ.سال چهارم.شماره دوازدهم، ص 30.
6. دوپویی ترور نویت، همان.
7. دور دوم جنگ بوئرها با انگلیس»، دنیای اقتصاد، ش 3319، 31 مرداد 1398.