در واقع، انگلستان، که از هر فرصت برای طعمهیابی مقاصد استعمارگرانه خویش استفاده میکرد، این بار سعی کرد از طريق رسانه های وابسته به خود از فرصتی که خود به وجود آورده بود استفاده کند و نتیجه گرفت و اعلام کرد که ایران در چنگال کمونیسم گرفتار است و اگر انگلستان از ایران برود کمونیستها سراسر ایران را خواهند بلعید و بدین ترتیب دولت شوروی به آسانی به پهنه دریای خلیجفارس مسلط خواهد شد.
در جریان تحولات ملی شدن صنعت نفت علاوه بر مطبوعات داخلی، ترجمه برخي از مقالات و اخبار خارجي، خبرگزاريها و مطبوعات غربي يا شرقي - مانند تايمز لندن، رويتر، آسوشتيدپرس، بيبيسي لندن، تايم آمريكا - با توجه به مواضع دولتهاي انگليس و آمريكا، اخبار ايران را بازتاب ميدادند؛ اما در اين ميان، راديو بيبيسي بيش از ديگر رسانههاي خارجي عمل ميكرد. در واقع، در آن سالها يكي از حربههاي استعماري انگلستان براي نفوذ در لايههاي مختلف جوامع جهان سوم، به ويژه در اذهان روشنفكران و دانشجويان، استفاده از رسانه راديو موسوم به راديو بي بي سي بود. انگليس، با هوشياري بسيار و در ظاهر با نگاهي بيطرفانه و گاه دلسوزانه، به تحليل و تفسير وقايع پراهميت ميپرداخت و پس از تفرقهافكني و تبليغ افكار و منافع استعمارگرانه خود بسياري از اقشار مختلف را با خود همسو ميكرد و بدين ترتيب با كمترين هزينه به مقاصد شوم خود ميرسيد؛ كمااينكه اين طعمهيابي آسان امروز نهتنها با راديو بيبيسي بلكه با تلويزيون بيبيسي و صدها مطبوعات در سراسر جهان، كه با پيشبرد منافع استعمارگرانه انگلستان توليد و نشر ميشوند، ادامه يافته است.
بی بی سی؛ بنگاه سخن پراکنی استعمار انگلیس
در دوران مبارزه براي ملي شدن نفت نيز انگلستان از طريق راديو بيبيسي با تمام جزئيات هر روز وقايع را به نفع خود براي جهانيان تحليل و تفسير ميكرد. با اين همه، آنگونه كه ميخواست نتوانست بر اذهان مردم ايران غلبه كند. مهد آزادي، با افشاي اين دسيسه قديمي انگليس، در مقالهاي تحت عنوان «مشاور مخصوص!» مردم را به آگاهي دعوت كرده مينويسد: «دولت استعمارطلب انگليس، در نقاب شركت نفت سابق، پس از نيم قرن غارت و چپاول امروز كه بيداري تودههاي ملت ايران و سرنگوني خويش را ميبيند به دست و پا افتاده و بلندگوي لندن از هرگونه كارشكني درباره دولت دكتر مصدق خودداري نميكند.»1 تا اينكه در واقعه قيام سيام تير با شايعهپراكني بسيار توانست بسياري از روزنامهنگاران را با مقاصد خود همسو كند.
در واقع، انگلستان، که از هر فرصت برای طعمهیابی مقاصد استعمارگرانه خویش استفاده میکرد، این بار سعی کرد از طريق رادیو بیبیسی از فرصتی که خود به وجود آورده بود استفاده کند و نتیجه گرفت و اعلام کرد که ایران در چنگال کمونیسم گرفتار است و اگر انگلستان از ایران برود کمونیستها سراسر ایران را خواهند بلعید و بدین ترتیب دولت شوروی به آسانی به پهنه دریای خلیجفارس مسلط خواهد شد.
بدین ترتیب، ایران هراسی عظیم را به آمریکا القا نموده آمریکا را نیز در مقابل ملی شدن صنعت نفت همراه خود ساخت تا آنجا که برای حفظ منافع انگلستان در ایران کودتا کردند و با نام آزادی با خنثی کردن آثار ملی شدن صنعت نفت و دربند کشیدن آزادمردان به مدت چند دهه حکومت سیاه را بر ایران تحمیل کردند.2
شايعهپراكني رعب و وحشت رادیو انگلستان در میان نويسندگان و مطبوعاتیهاي ايران نیز دودستگی و تفرقه انداخت و بسیاری از روزنامهنگاران، به گفته مهد آزادی، «مشتی معلومالحال خوشسابقه! علیه مصالح ملت و به نفع انگلستان قلمزني کردند.»3 و «آشوبگران مبارز! و پيشتازان ورشكسته با اعمال ننگين 23 تير ماه با مزدوري و بيگانهپرستي خود را به دنيا ثابت كردند.»4 در مقابل، مطبوعات مبارز، با افشای چهره جنایتکارانه آنها، مردم را به آگاهی در برابر توطئه جديد انگلستان فرامیخواندند. در اين مورد، مهد آزادي مينويسد:
در جریان فاجعه خونین و دردناک یکشنبه 23 تیر، جمعیت ملی! مبارزه با شرکتهای استعماری، ملی بودن و ماهیت ضد استعماری خود را به خوبي علنی ساخت و افراد ملعبه و عروسکهای خیمهشبباز آن ــ در راه تأمین منافع لردان نفتخوار سینه سپر کرده ــ عدهای بیگناه را به کشتن دادند. خونهايی که سطح خیابانها را گلگون کرد قلوب ایرانیان را نیز خونین و متأثر نمود و جراید را از جنبههای مختلف به اظهار تأسف واداشت چنانکه این واقعه جنایتبار منطق فولادین در اختیار سرسپردگان و نوکران شرکت سابق نفت باشد تا مشتی سفسطهچی دولت ملی و دموکرات فعلی را متهم و مسئول خونهای ریخته شده نفسهای مقتول بدانند و سخنگوی یاوهگوي رادیو لندن به قول باختر امروز کبکش خروس بخواند و داد سخن بدهد که: «فاجعه روز یکشنبه نشان داد که دکتر مصدق حاکم و مسلط بر امور کشور نمیباشد و کمونیستها در کمین هستند که ایران را ببلعند و اگر انگلستان پای خود را از ایران کنار بکشد کار ایران تمام شده است...» مشتي معلومالحال ــ خوشسابقه! كه با كمال وقاحت و بيشرمي از بدو امر نفت ــ يعني از آغاز جنبش حقطلبانه و ضد استعماري ملت ايران، و شايد از خيلي پيشتر تا به حال، حالا كه آمال ملي تحقق مييابد اخلال و كارشكني نموده عليه مصالح ملت ما اقداماتي ناروا كرده و ناشيانه برخلاف جريان قدم برداشتهاند اينك سخت در تكاپو و تلاشاند و با دست خود چوبههاي دار انتقام برپا ميكنند و، بيشتر از پيش، خود را در محكمه افكار عمومي محكوم به مجازات و كيفر خائنانه مينمايند.5
افشاي خطر نفوذ انگليس در كابينههاي مختلف مجلس و خريد و فروش آراء
در دوران مبارزه براي ملي شدن صنعت نفت، اخبار مجلس در صدر توجهات مطبوعات قرار داشت و فضاي مطبوعاتي متأثر از مسائل و درگيريها و اختلافات داخل مجلس و اظهارات نمايندگان و در موارد زيادي تأثيرگذار بر شدت و دامنه آنها بوده است. مطبوعات درباري، به تبعيت از رجال وابسته به انگليس مانند جمال امامي رهبر اقليت مخالف مجلس، با مقالات و مطالب خود خطر كمونيسم و افزايش قدرت كمونيستها را طرح ميكردند و با اين ترفند درصدد كمرنگ جلوه دادن خطر نفوذ انگليس بودند. امروزه پژوهشگران آمريكايي و انگليسي معترف هستند كه بزرگنمايي خطر كمونيسم در واقع يك ترفند سياسي به منظور منفعل ساختن مردم و نيروهاي مذهبي و جلب محافل حاكمه به نفع سياستهاي آمريكا و انگليس و بسترسازي براي وقوع كودتا بوده است.
اوجگيري هتاكي و حملات زشت و رفتارهاي مبتذل نمايندگان مجلس، به ويژه مخالفان دولت، در موقعیتی بود كه طي مدتي پخش مستقيم مذاكرات مجلس از راديو آغاز گشته بود و از تريبون مجلس هتاكيها و حملات توأمان به دكتر مصدق و آيتا... كاشاني به توسط برخي از نمايندگان مخالف دولت انجام ميگرفت و مستقيماً به گوش مردم ميرسيد.6
مجلس نيز، به پيروي از اين عمال مزدور داخلي، در راستاي اهداف استعمارگرانه انگلستان در كار ملي شدن نفت كارشكني ميكرد. دكتر مصدق، در گزارش آخرين مذاكره با هندرسن، با تأسف از نفوذ بسيار انگليس در مجلس ايران ميگويد: «انگليسيها سي نفر از وكلا را خريده بودند و از چهل نفر باقي هم ده نفر ديگر را ميشد با پرداخت يكصد هزار تومان بخرند ... مجلسي كه از سوي انگليسيها خريداري شده باشد به درد ملت ايران نميخورد.7 در واقع، حكومت و دربار عامل اجرایي و حافظ منافع انگليسيها بودند و نمايندگان مجلس سنا، كه اغلب از نردبان مالكان و سرمايهداران به مسند قدرت رسيده بودند، قوانيني كه به نفع بيگانگان بود تصويب ميكردند. مهد آزادي طي مقالهاي به اين توطئه آشكار انگليس اشاره كرده مينويسد: «ملت ايران در اين مبارزه سخت بيدار است و به خيانتپيشگان اجازه نميدهد با تبعيت از درخواستها و مصالح امپراطوري سابقاً كبير انگلستان اخلال و كارشكني كند.»8
منابع زيرزميني كشور و اغلب خزانههاي زيرزميني به كشورهاي بيگانه سرازير ميشد و مطبوعات موافقشاه و انگلستان با موضعگيري و حمايت از اين نمايندگان جيرهخوار اغلب آب به آسياب دشمن ميريختند. در آستانه انتخابات مجلس هفدهم (آذر و دي 1330) حملات سياسي و مطبوعاتي تند و تحريكآميز مخالفان نهضت به اوج خود رسيد. در تبريز روزنامه آذرآبادگان به سرپرستي محمد ديهيم عهدهدار اين امر بود و، با حمايت از نمايندگان موافق استعمارگريهاي انگلستان، اوضاع را متشنج ميكرد. زمزمه خريد و فروش رأي در اغلب شهرها و روستاها به واقعيت پيوست و مهد آزادي با تأسف در چندين شماره با اسناد و شواهد نوشت، «چندين نفر از عناصر معلومالحال براي فروش آراء مردم دكان باز كردهاند»9 و در يك شماره صراحتاً از دلالان و شيادان فروش آراء مردم در شهر اسكو پرده برداشت.10
روزنامه مهد آزادي، كه از بيتوجهي مجلسنشينان به نهضت ملي کردن صنعت نفت همواره گلايهمند بود و مجلسيان را به اتحاد در برابر استعمارگران فراميخواند، سعي ميكرد در اغلب شمارهها خطر نفوذ انگلستان در كابينههاي مختلف مجلس را به مردم يادآور شود و بنويسد:
چندی است مجلس سنا به ساز لندن میرقصد. سناتورهای پیر و فرتوت که اغلب دستپروردگان عینالدوله و سرجنبان حکومت نیم قرن اخیر هستند زمزمه مخالفت با دکتر مصدق را آغاز کردهاند و نمایش مسخرهآمیز خود را، به اصطلاح هنرمندان، «رپتسیون» [تکرار] میکنند. وقتی گوشهای سنگین و از کارافتاده رجال ساز لندن را شنیده و با همه پیری رقصید عجيب نیست كه صدای لیره، چند تازهکار را نیز به میدان مخالفت بکشاند. تازگیها شنیده میشود که ایادی بیگانه کوشا هستند که مجلس هفدهم افتتاح نشود و برای اینکه عده به حد نصاب نرسد میکوشند عدهای را به عنوان مسافرت از مرکز دور کنند و عدهای را به عنوان مریض از دید و بازدید محروم نمایند. اگر این گفته حقیقت داشته باشد باید ملت به خاطر خونهایی که ریخته شده و به خاطر مبارزاتی که کرده تا ابد سیاه بپوشد و بر هرچه مشروطهخواه است لعنت بفرستد. اگر نمایندگان دوره هفدهم بخواهند در آغاز کار چنین به ساز بیگانه برقصند یقین داشته باشند که دیگر آزادی در تاریخ ایران بیمعنی خواهد شد. نمایندگان مجلس ملی ــ در پی تشبثات خانه خرابکن بیگانه نروند و مبارزه ضد استعماری را ناچیز نشمارند و دولت را در چنین شرایطی تقویت کنند و تن به ننگ تاریخ ندهند؛ زیرا آنها که مایلاند فترت ادامه یابد کسانی هستند که میخواهند به دست سنا دولت را ساقط کنند و یا آنهایی هستند که میخواهند هواداران خود را از شهرستانهای دیگر برای اشغال کرسی ریاست یا برای سقوط دولت مصدق بسیج کنند و اگر دیگر نمایندگان هم از سرجنبانان ضد ملی پیروی کنند باید گفت: «سالی که نکوست از بهارش پیداست.11
پی نوشتها:
1. روزنامه مهد آزادی، پنجشنبه 27 تير ماه 1330
2. روزنامه مهد آزادي، «خاطرات دكتر طلوعي از مبارزات دوره نفت»، شهريور 90.
3. غلامرضا نجاتي، جنبش ملي شدن صنعت نفت ايران، تهران، شركت سهامي انتشار، 1379، ص 45
4. روزنامه مهد آزادی، 27 تير ماه 1330، شماره 33
5. همان
6. گزارش نشست بررسي نقش مطبوعات در بسترسازي كودتاي 28 مرداد، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384، ص 102.
7. محمدعلي موحد، خواب آشفته نفت، نشر كارنامه، تهران، 1385، ص 25
8. روزنامه مهد آزادی، چهارم مهر 1330، سال اول، شماره 43.
9. روزنامه مهد آزادي، شمارههاي اول و بيست و دوم بهمن ماه 1330.
10. همان، 22 بهمن ماه 1330
11. روزنامه مهد آزادی، 18 آبانماه 1330، شماره 48.