بعد از بحران نفت در سالهای نخست دهه ۱۹۷۰، بسیاری از کشورهای صنعتی به انرژی اتمی هجوم بردند. در آن زمان نه تنها تولید اورانیوم کافی به نظر نمیرسید بلکه گنجایش کارخانههای غنیسازی اورانیوم هم محدود بود و تنها آمریکا و تا حدی هم شوروی، خدمات غنی کردن اورانیوم را میفروختند. از شروع برنامه اتمی ایران، مساله تأمین خدمات غنیسازی تبدیل به مشکل بزرگی شده بود. از آمریکا نمیتوانستند بخرند، چون منوط به امضای قرارداد دوجانبه همکاری ایران و آمریکا در زمینه انرژی اتمی بود . اکبر اعتماد در این زمینه می نویسد:
«یادم است که در سال اول کارمان با یک حقوقدان آمریکایی که پیشتر عضو کمیسیون انرژی اتمی آمریکا بود قراردادی داشتم تا او به طور مرتب آنچه را که در دولت آمریکا و در کنگره درباره انرژی اتمی مورد بحث است برای ما جمعآوری کند و نیز خواسته بودم که بریده همه جراید آمریکا را که راجع به برنامه انرژی اتمی ایران مینویسد برایم بفرستد. از مجموع آنچه در آمریکا نوشته میشد برمیآمد که در آمریکا یک نوع نگرانی نسبت به برنامه اتمی ایران وجود دارد. این نگرانی مربوط به این بود که آیا ایران اتم را تنها برای استفاده صلحجویانه میخواهد یا در نظر دارد بعد از دستیابی به تکنولوژی اتمی، استفاده نظامی داشته باشد؟»
منبع: در پرتگاه حادثه؛ زندگینامه اکبر اعتماد، بنیانگذار سازمان انرژی اتمی ایران، مصاحبه و تدوین: محمدحسین یزدانیراد، نشر اختران، چاپ اول: ۱۳۹۶، ص 240