در عصر پهلوی دوم (1357-1320) برای انجام اصلاحات اجتماعی و اقتصادی مورد نظر امپریالیسم آمریکا، اجرای برنامه ای تحت عنوان "انقلاب سفید" در ایران مطرح شده و توسط شاه به رفراندوم نهاده شد. یکی از اصول این طرح که وسیله ای برای تغییر و تحولات مدرن در جامعه سنتی ایران بود، اصل ششم آن یعنی "سپاه دانش" بود. سپاه دانش که در سال 1341 قانون تشکیل آن به تصویب مجلس وقت رسید، شامل حال جوانان دیپلم و بالاتر می شد، تا دوران خدمت سربازی خود را در روستاهای ایران که 70% جمعیت بی سواد را در خود جای داده بودند، به شغل معلمی بگذرانند. وظیفه اصلی آنها آموزش دادن به افراد بی سواد به ویژه کودکان 7 تا 17 ساله بود.آنان ضمن آموزش خواندن و نوشتن به کودکان وظیفه دیگری نیز به عهده داشتند، و آن رابطه برقرار کردن با اولیاء کودکان و اهالی روستا بود، تا بدین وسیله بهتر و سریعتر بتوان با کمک خود روستائیان زمینه های تغییرات فرهنگی و عمرانی در روستاها را ایجاد کرد.
البته کارنامه رژیم پهلوی در مبارزه با بی سوادی علیرغم ادعاها کارنامه مطلوبی نبوده و هدفهایی پشت پرده برنامه موسوم به «انقلابِ سفید» و «سپاه دانش» بود، برنامهای که به دنبال القای ایدئولوژی حاکمیت به مردم در گوشه و کنار کشور بود نه باسواد سازی بی سوادان و پیوستن ایران به چرخه تمدن بشری.