اقدامات اروپایی، صفت اروپایی، سبک اروپایی از این پس نباید ما را بفریبد و به سنگلاخهای ناهموارمان سوق دهد. تصمیم بگیریم که از اروپا تقلید نکنیم. گامهایمان را در راهی نو بنهیم و مغزهایمان را در مقصدی تازه به کار اندازیم و بکوشیم تا یک انسان کلی بسازیم یعنی آنچه را که اروپا از آن عاجز مانده است! به بهانه پیشرفت انسان نباید او را به زانو درآورد، از خویش و سرنوشت خویش بیگانهاش ساخت و او را درهم شکست و کشت...
مبارزان و روشنفکران سیاسی ایران در دوره حکومت پهلوی تحت تأثیر اندیشههای مختلفی بودند. آنان منابع فکری خود را از اندیشههای اندیشمندان بزرگ داخلی و خارجی کسب میکردند. در میان اندیشمندان مطرح جهان، فرانتس فانون از جمله افرادی بود که بر اندیشههای سیاسی روشنفکران ایران همچون جلال آلاحمد و شریعتی تأثیر بسزایی داشت. فانون از جمله نظریهپردازان فرانسوی بود که نظریات او در قالب جهان سوم و موضوع استعمار متمرکز مطرح شده است. نظریات فانون در باب استعمار و جهان سوم بر پایه محورهای متعددی قرار داشت که در این نوشته در ابتدا به آنها اشاره میشود، سپس به تأثیرپذیری روشنفکران ایرانی از او پرداخته میشود.
فانون که بود و چه اندیشهای داشت؟
فرانتس فانون از نظریهپردازان فرانسوی بود که دارای گرایشات سیاسی چپگریانه بود. عمده شهرت فانون به دلیل نظریاتش پیرامون استعمار و نحوه استعمارزدایی است. نظریات فانون در قرن بیستم یکی از منابع بزرگ فکری برای بسیاری از مبارزان مردم در کشورهای جهان سوم و استعمار بود. اندیشههای فانون در باب استعمارزدایی بر پایه عوامل مختلفی قرار داشت. از جمله این عوامل میتوان به مواردی چون عدم تقلید از غرب اشاره کرد که تأثیر آن در نوشته کسانی چون جلال آلاحمد نیز به خوبی مشهود است. فانون در وصیت نامه خود به شدت به تقلید از غرب میتازد و راه برون رفت از بحران بشری را در ایجاد اندیشه نو و انسان نو میداند. او مینویسد:
«اقدامات اروپایی، صفت اروپایی، سبک اروپایی از این پس نباید ما را بفریبد و به سنگلاخهای ناهموارمان سوق دهد. تصمیم بگیریم که از اروپا تقلید نکنیم. گامهایمان را در راهی نو بنهیم و مغزهایمان را در مقصدی تازه به کار اندازیم و بکوشیم تا یک انسان کلی بسازیم یعنی آنچه را که اروپا از آن عاجز مانده است! به بهانه پیشرفت انسان نباید او را به زانو درآورد، از خویش و سرنوشت خویش بیگانهاش ساخت و او را درهم شکست و کشت... برای اروپا و برای خودمان و برای انسانیت رفقا! باید یک «پوست نو» پدید آورد، یک «اندیشه نو» آفریده شود و کوشید تا یک «انسان نو» بر پای خیزد.1»
مصرف گرایی از دیگر موضوعاتی است که در اندیشه فانون جایگاه خاصی دارد. فانون در این رابطه معتقد است که استعمارگران با ترویج فرهنگی خود، از آن به عنوان یکی از راههای سلطه استفاده میکنند. به باور فانون، غرب با تغییر فرهنگ کشورهای جهان سوم و یا کشورهایی که در سیطره خود دارد، افقهای جدیدی را برای خود باز میکند.
درواقع فانون عقیده دارد رواج فرهنگ تقلید باعث میشود تا هویت و شخصیت اصيل و ذاتی جامعه استعمارشده از بین برود و سالهایی که دوره پسااستعماری را از سر میگذراند، هنوز سعی در انکار فرهنگ خود نماید. به نظر فانون در مرحله اول استعمارگر در صدد برمیآید تا تسلط خود را توجیه نماید و بدین منظور به استدلالات علمی متوسل میشود تا استعمارشده موجودیت خود را به عنوان یک نژاد انکار کند.2 او در این رابطه به موارد زیادی اشاره کرده است که حجاب یکی از آنها است. فانون در این رابطه آورده است: هر جا چادری (حجابی) به دور انداخته و کنار گذاشته میشود، افق جدیدی را که بر استعمارگر ممنوع بود، در برابر وی میگشاید.3
تأثیر اندیشههای فانون بر روشنفکران ایرانی
نمود دیدگاههای فانون از جمله مصرف گرایی و تقلید از غرب را میتوان در اندیشه بسیاری از روشنفکران ایرانی همچون جلال و شریعتی مشاهده کرد. چنانچه جلال با مصرف کننده بودن ما مخالف است و حرف اصلی غربزدگی او این است که ما نتوانستهایم شخصیت فرهنگی- تاریخی خودمان را در قبال ماشین و هجمه جبهه غربی حفظ کنیم، به نظر او ما تا وقتی ماهیت و اساس و فلسفه تمدن غرب را درنیافتهایم و تنها به صورت و در ظاهر ادای غرب را با مصرف کردن کالاهایش در میآوریم، راه به جایی نخواهیم برد. او مظاهر آشکار این مصرفگرایی را بارها در کتاب «خسی در میقات» به نقد و تصویر میکشد.4
درواقع یکی از محورهای مهم در اندیشه فانون، بازگشت به خویشتن است. او در نهایت با طرح اندیشه خود، راه نجات جهان سوم از یوغ استعمار را بازگشت به خویشتن معرفی میکند. بر این اساس میتوان گفت دکتر شریعتی نیز با طرح نظریه بازگشت به خویش، به نوعی در امتداد این جریان قرار داشت. شریعتی در طرح نظریه بازگشت به خویش با اشاره به این که این نظریهای نیست که مذهبیها طرح کرده باشند، به امه سه زر، فرانس فانون، کاتب یاسین و جلال آل احمد، رهبری جنبش ضداستعماری به عنوان طراحان این نظریه اشاره کرده است. این نشان میدهد که تلقی وی از غربزدگی جلال، دقیقاً همین بحث بازگشت به خویش بوده است.5
همانطور که مشاهده میشود، روشنفکران ایرانی تا حدود زیادی متأثر از اندیشههای فانون بودند. البته فانون نیز خود بر نقش روشنفکران تأکید خاصی داشت. فانون، در اثر مهم و جاودان خویش «نفرین شدگان زمین» ظهور این حالت و احساس یعنی شعور و وجدان جمعی در مردم وطن خود را در میان روشن فکران جامعه استعمارزده، «مرحله ابتدایی» و خام تبلور وجدان ملی در میان این قشر میخواند، به نظر او، روشن فکر جامعه استعمارزده در این مرحله، در عین تلاش و کوشش برای گسترش وجدان ملی، کاملا در فرهنگ استعماری حل شده است.6
سخن نهایی
از فانون به عنوان یکی از نظریهپردازان تأثیرگذار بر روشنفکران ایرانی نام برده میشود. اندیشههای فانون چنانچه اشاره شد در تشریح نظریات دکتر شریعتی و جلال آلاحمد و بسیاری از مبارزان چپگرا تأثیرگذار بود. البته شاید بتوان این تأثیرگذاری را به مبارزان مذهبی نیز تعمیم داد، اما در مورد این گروه از مبارزان باید گفت که اندیشههای اسلامی و رهبری مذهبی بیشتر از نظریات کسانی چون فانون تأثیرگذار بود؛ زیرا دین اسلام در بطن خود حامی پیامهای مبارزهطلبانه علیه ظلم و استکبار است. بنابراین اگر در متن فوق به تأثیرگذاری فانون بر مبارزان مذهبی اشاره نشد، به دلیل این بود که نگارنده معتقد است منبع تغذیه فکری مبارزان مذهبی، فراتر و البته جدا از اندیشمندان خارجی بوده است.
فهرست منابع
1. رضا شیرزادیان، مطالعات پسا استعماري، نقد و ارزيابي ديدگاه هاي فرانتس فانون، ادواردسعيد، و هومي بابا، نشریه مطالعات سیاسی، دوره 2، شماره 5، (پاییز 1388) صص 11-12.
2. زهرا حسنی، ایرج مهرکی، خوانش پسااستعماری خسی در میقات با تکیه بر نظرات فرانتس فانون، دو فصلنامه علمی - تخصصی زبان و ادبیات فارسی شقای دل، سال چهارم، شماره هفتم، (بهار و تابستان ۱۴۰۰)، صص 76.
3. مریم حایک، استعمار فرانو: رویارویی زرسالاران اقتدار طلب با اسلام، قم، دفتر عقل، 1387، ص 60.
4. حسنی، همان، صص 76.
5. سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384، ص 245.
6. مصطفی اسکندری، شناخت استعمار، شناخت استعمار، قم، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، 1389، ص 76.