آب رودخانه زیاد نبود زیرا هنوز باران فصلی آغاز نشده بود. با این حال بستر خود را در دشت گسترانیده بود و براثر طغیان کنارههایش چنان بسط یافته بود که عبور از آن بدون پل غیر ممکن بود
رودخانه فسا که همان پاسارگاد قديمی ها
6 خرداد 1402 ساعت 13:39
آب رودخانه زیاد نبود زیرا هنوز باران فصلی آغاز نشده بود. با این حال بستر خود را در دشت گسترانیده بود و براثر طغیان کنارههایش چنان بسط یافته بود که عبور از آن بدون پل غیر ممکن بود
دن گارسیا د سیلوا فیگوئرا از سفرنامهنویسان خارجی در کتاب خود و در گذر از شهر فسا تجه خاصی به رودخانه فسا داشته است رودخانه فسا که هنوز هم جز یکی از رودخانههای مهم این شهر محسوب میشود، در دوره صفویه نیز جز رودخانههای مهم و طویل ایران بود. دن گارسیا د سیلوا فیگوئرا در مورد این رودخانه گفته است:
«بعد از پیمودن سه فرسنگ به رودخانه فسا که همان پاسارگاد قديميها است، رسیدیم. آبش زیاد نبود زیرا هنوز باران فصلی آغاز نشده بود. با این حال بستر خود را در دشت گسترانیده بود و براثر طغیان کنارههایش چنان بسط یافته بود که عبور از آن بدون پل غیر ممکن بود. به خصوص هنگامی که ما به رودخانه رسیدیم آب تمامی مجاری آن را انباشته بود و باتلاقهائی پدید آمده بود که حتى نزديك شدن به کرانه رودخانه نیز مقدور نبود. پلی که دو جاده واقع در دو طرف رودخانه را به هم میپیوندد و همنام رودخانه است، بسیار طويل اما چنان تنگ است که ارابه کوچکی هم بهزحمت از آن میگذرد. این پل و کاروانسرای نزديك آن كه باز هم نام رودخانه را بر آن نهادهاند از محل خیرات و مبرات زنی ثروتمند از اهالی شیراز ساخته شده است. چنانکه بسیاری دیگر از کاروانسراها و ساختمانهای عام المنفعه از صدقات زنان که معمولا خیرتر از مردانند ساخته شده است. در حاشیه رودخانه که آب آن در فاصله دو فرسنگی کاروانسرا به سیوند میریزد چند مرغ ماهیخوار و چند قدم بالاتر تعدادي لك لك فوقالعاده بزرگ نشسته بود که ما را شگفتزده کردند. در این مکان که به جای رودخانه باید آن را دریاچه یا تالاب نامید تعداد زیادی غاز وحشی و مرغابی و دیگر مرغان آبزی به خصوص کلنگ وجود داشت که در زمستان آنها را به وسیله باز یا چرغ یا دیگر مرغان شکاری که بسیار قویتر و درشتتر از نوع اروپائی خود هستند صید میکنند.»
منبع: دن گارسیا د سیلوا فیگوئرا، سفرنامه دن گارسیا د سیلوا فیگوئرا، سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس اول، ترجمه غلامرضا سمیعی، تهران، نشر نو، 1363، صص 127- 128
کد مطلب: 49206