شاه قبل از انجام رفراندم به شهر قم سفر کرد او امیدوار بد با این سفر نظر مساعد روحانیون جهت رفراندم را کسب کند؛ اما برخلاف این تصور، مردم و روحانیون مخالفت خود را بیشتر و علنیتر کردند. این موضوع باعث شد تا شاه نیز لحن و رفتار خود با مخالفان را تغییر دهد.
«در این برهه زمانی محمدرضا پهلوی برای آرام نشان دادن اوضاع سیاسی اجتماعی کشور و تظاهر به اینکه علما با انقلاب سفید همراه هستند به قم سفر کرد؛ اما عدم استقبال علما و مردم از وی در این شهر باعث شد شاه در سخنرانی خود با سخیفترین واژهها به روحانیون و علما توهین کند. مردم به منزل امام آمدند و اینجا امام صحبت فرمودند و گفتند کسی به خاطر آمدن شاه به قم در خیابانها نباشد و تعطیل کنید. تعبیرشان هم این بود اگر عمامه به سری در مسیر شاه باشد، بدانید او به حوزه و روحانیت وابسته نیست؛ بلکه عمامه را رژیم سر آنها گذاشته!». یک چنین تعبیری داشتند. خود دربار هم یک طاق نصرتهایی زد و شاه به قم آمد. شاه از بیاعتنایی علمای قم و مردم این شهر خیلی عصبانی شد و سخنرانی کرد و شروع کرد به توهین کردن و بد و بیراه گفتن و فحش به روحانیت و آنچه را که در درونش بود گفت که اینها ارتجاع سیاه و کثافت هستند و مثل حیوان در کثافت میلولند و چه و چه این رفتار برای امام یک فرصت خیلی عالی بود که مردم آگاه بشوند و ماهیت شاه و رژیم و افکارشان را بدانند که در پس پرده چه خبر هست.»
منبع: علیرضا اسلامی گیلانی، تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات شهید محمدصادق اسلامی (شهید مکتب روحالله)، تهران، موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1394، صص 74- 75