همزمان با ورود امام به کشورف عدهای که گفته میشد به حکومت وابسته بودند، تلاش میکردند با تحریک مردم به حمله به فرودگاه، بهانه لازم برای سرکوب مردم را به دست آورند. اما بسیاری از روحانیون از جمله آیتالله مهدوی کنی با درک این نقشه، مانع از حمله مردم به فرودگاه شدند:
«در آن زمان مأموران گارد شاهنشاهی به هر کسی که مشکوک میشدند شلیک میکردند و هیچ حساب و کتابی هم در کار نبود. برای اینکه کسی به آیتالله مهدوی و همراها نش مشکوک نشود خانوادهها را هم سوار بر مینی بوس کرده و به سمت فرودگاه به راه افتادند. وقتی به محل رسیدند، آیتالله مهدوی مشاهده کرد سرهنگ رحیمی که بعد از پیروزی انقلاب رئیس دژبانی ارتش نیز شد - مردم را تحریک میکند تا به فرودگاه حمله کنند و به مردم میگوید: «چون بختیار مانع ورود مرجع تقلید ما شده است باید به فرودگاه حمله شود. در همان موقع سربازان گارد نیز موضع حمله گرفته و آماده تیراندازی به مردم بودند. بلافاصله آیتالله مهدوی میکرفون را در دست گرفت و خطاب به جمعیت خشمگین گفت: من مهدوی کنی امام جماعت مسجد جلیلی هستم و من و همراها ن از سوی کمیته استقبال از حضرت امام مأموریت داریم که به شما بگوییم به فرودگاه حمله نکنید. انشاء الله امام تشریف میآورند وقتی امام آمدند و حکومت تشکیل شد ما فرودگاه را لازم داریم و هواپیماها باید سالم بمانند. اگر به فرودگاه حمله شود ممکن است عدهای از این حمله سوء استفاده کنند و همچنین ممکن است عدهای شهید شوند و ممکن است فرودگاه تخریب شود و این به مصلحت نیست.»
منبع: مهدی قیصری، یار امام، یاور امام، زندگی و مبارزات آیتالله محمدرضا مهدوی کنی، تهران، موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1395، صص 126- 127