یک نتیجه شکست کشورهای محور این بود که امپراتوریهای ماوراء بحار آنها از بین رفت. مثلا، ژاپن در سالهای بین دو جنگ جهانی امپراتوری مستعمراتی عظیمی در آسیای جنوب شرقی به وجود آورده بود.
جنگ جهانی دوم و تأثیر آن بر استعمارگری
23 مرداد 1403 ساعت 7:25
یک نتیجه شکست کشورهای محور این بود که امپراتوریهای ماوراء بحار آنها از بین رفت. مثلا، ژاپن در سالهای بین دو جنگ جهانی امپراتوری مستعمراتی عظیمی در آسیای جنوب شرقی به وجود آورده بود.
جنگ جهانی دوم به دلایل زیادی نقطه عطف جدیدی را بر استعمارگری و آغاز استقلال تدریجی مستعمرات رقم زد و پیامدهای زیادی داشت. البته برخی از این پیامدها بعد از جنگ جهانی اول نیز اتفاق افتادند، اما پیامدهای جنگ جهانی دوم و تأثیرگذاری آن بر روند استعمارزدایی تا حدودی منحصر بود.
جنگ جهانی اول و پیامدهای آن نقشه جهان را از نو ترسیم کرد و عصر جدیدی از اقدام استعماری - عصر نظام قیمومیت - را آغاز کرد. اما حتی این به هم ریختگی عظیم در مقایسه با تغییرات جهانیای که جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵–۱۹۳۹) به بار آورد، در نهایت رنگ باخت. جنگ جهانی دوم ویرانگرترین و دگرگون کنندهترین درگیری در تاریخ بشریت بود؛ این بار متفقین، به سرکردگی بریتانیا، فرانسه، ایالات متحده و اتحاد شوروی در برابر قدرتهای محور - آلمان، ایتالیا، و ژاپن – صفآرایی کرده بودند. پس از شش سال درگیری و خونریزی باورنکردنی، سه قدرت اخير متحمل شکست خردکنندهای شدند. یک نتیجه شکست کشورهای محور این بود که امپراتوریهای ماوراء بحار آنها از بین رفت. مثلا، ژاپن در سالهای بین دو جنگ جهانی امپراتوری مستعمراتی عظیمی در آسیای جنوب شرقی به وجود آورده بود. اکثر سرزمینهایی که این امپراتوری را تشکیل میدادند از دست قدرتهای غربی خارج شده بود. اینک ساکنان این سرزمینها به ویژه از یوغ ددمنشانه حکومت استعماری تحمیلی ژاپنیها آزاد شده بودند.»
منبع: دان ناردو، عصر استعمارگری، ترجمه مهدی حقیقتخواه، تهران، نشر ققنوس، 1386، صص 210- 211
کد مطلب: 49756