سیبزمینی بهعنوان یک منبع غذایی مهم در تغذیه بومیان آمریکا تا قبل از کشف آمریکا بود. در واقع یکی از اکتشافات مهم کریستوف کلمب، آمریگو وسپوچی به جز همان کشف قاره آمریکا، کشف گیاهی جدید به نام سیبزمینی بود که اثر شگرفی بر تاریخ بشر گذاشت. سیبزمینی از قاره آمریکا به اروپا وارد شد؛ در ابتدا بهعنوان یک گیاه زینتی و در برخی مناطق به عنوان یک داروی طبیعی. اما سیبزمینی به مرور زمان و با افزایش امکان کشت، بهعنوان یک محصول غذایی مهم در نظر گرفتهشد. سیبزمینی ابتدا در اسپانیا و پس از آن در سایر کشورهای اروپایی محبوبیت بالایی پیدا کرد و در اواخر قرن ۱۶ و اوایل قرن ۱۷ به انگلستان وارد شده و بهسرعت در میان کشاورزان و مردم انگلستان محبوبیت یافت.
اصطلاح "سیبزمینی سلطنتی" اغلب به استفاده تاریخی از سیبزمینی توسط خاندانهای سلطنتی اروپایی برای تشویق کشت و مصرف آن در سراسر پادشاهیهایشان اشاره دارد. سیبزمینی که بومی آند است، در اواخر قرن شانزدهم به اروپا معرفی شد، اما در ابتدا به دلیل ناآشنایی و تصورات غلط با مقاومت مواجه شد.
یک مثال مشهور از گسترش کشت سیبزمینی توسط آنتوان-آگوستن پارمنتیه، یک کشاورز فرانسوی، انجام شد. او پادشاه لوئی شانزدهم و ملکه ماری آنتوانت را قانع کرد تا سیبزمینی را در فرانسه ترویج کنند. پارمنتیه زمینهای بزرگی از سیبزمینی کاشت و روزها آنها را با نگهبانان محافظت کرد تا نشان دهد که بسیار باارزش هستند. با این حال، در شبها نگهبانان را برداشته و اجازه داد مردم سیبزمینیها را "بدزدند" و خودشان کشت کنند. این استراتژی در ترویج سیبزمینی بسیار موفق بود. همچنین، در پروس، فردریک کبیر به کشاورزان دستور داد تا سیبزمینی بکارند تا با قحطی مبارزه کنند. او فرمانهایی صادر کرد و حتی به شخصه نحوه کاشت سیبزمینی را نشان داد. به مرور زمان، این تلاشها توسط خاندان سلطنتی به ادغام سیبزمینی در رژیم غذایی اروپاییها کمک کرد و به مرور تبدیل به یک محصول اصلی شد به دلیل مقاومت، ارزش غذایی بالا و توانایی رشد در شرایط مختلف اقلیمی.
بنابراین، کمپینهای "سیبزمینی سلطنتی" نقشی اساسی در تبدیل سیبزمینی از یک غذای عجیب و غریب به یک عنصر کلیدی در کشاورزی و آشپزی اروپا داشتند.روش استفاده از تایید خاندان سلطنتی یا تلاشهای دولتی برای ترویج محصولات یا کالاهای جدید در طول تاریخ برای سایر محصولات نیز به کار رفته است. در اینجا چند نمونه قابل توجه آورده شده است:
۱. قهوه
پادشاه گوستاو سوم سوئد (قرن هجدهم) آزمایشی انجام داد تا ایمنی قهوه را نشان دهد. او دوقلویی را مجبور کرد که مقدار زیادی قهوه و چای مصرف کنند تا نشان دهد قهوه مضر نیست. با وجود اینکه این آزمایش نتیجهگیری قاطعی نداشت، تایید سلطنتی به محبوبیت بیشتر قهوه در سوئد کمک کرد. در انگلستان پادشاه چارلز دوم در ابتدا سعی کرد قهوهخانهها را به دلیل ارتباط آنها با مخالفتهای سیاسی سرکوب کند، اما بعداً به آنها اجازه داد تا رونق بگیرند، که به رواج قهوه در اروپا کمک کرد.
۲. چای
در انگلستان، چای به نمادی از خاندان سلطنتی و طبقه بالا تبدیل شد، پس از اینکه کاترین براگانزا، همسر پرتغالی پادشاه چارلز دوم، نوشیدن چای را به دربار انگلیس در قرن هفدهم معرفی کرد. ارتباط چای با خاندان سلطنتی و تجارت از طریق شرکت هند شرقی بریتانیا، به محبوبیت و در نهایت به نوشیدنی اصلی در انگلستان کمک کرد، به ویژه در میان طبقات متوسط و بالا.
۳. ابریشم
پادشاه لوئی یازدهم فرانسه (قرن پانزدهم) و پادشاه جیمز اول انگلستان (اوایل قرن هفدهم) هر دو تلاش کردند صنایع داخلی ابریشم را با تشویق به کشت درختان توت و پرورش کرمهای ابریشم ایجاد کنند. اگرچه این تلاشها در برخی مناطق بلافاصله موفق نبودند، حمایت سلطنتی به جلب توجه اولیه و پایهریزی تولید ابریشم در اروپا کمک کرد.
۴. شکلات
در اسپانیا، پادشاه فیلیپ دوم شکلات را پس از بازگشت آن از قاره آمریکا تایید کرد. او و دیگر خاندان سلطنتی اسپانیا شکلات را در دربارهای خود مصرف میکردند، که به آن نوعی حس انحصار و تجمل بخشید. با گذشت زمان، شکلات در سراسر اروپا محبوب شد، عمدتاً به دلیل ارتباط آن با خاندان سلطنتی و طبقات بالا.
۵. شکر
شکر توسط قدرتهای استعماری اروپایی، به ویژه در انگلستان، فرانسه و اسپانیا، در قرون هفدهم و هجدهم ترویج شد. این محصول بسیار باارزش شد و تلاشها برای تأسیس مزارع نیشکر در کارائیب با حمایت از سوی امتیازات سلطنتی و تلاشهای استعماری انجام شد. شکر از یک کالای لوکس به یک غذای معمول در رژیمهای غذایی اروپایی تبدیل شد، تا حد زیادی به دلیل ارتباط آن با اقتصادهای استعماری که توسط خاندانهای سلطنتی اروپایی پشتیبانی میشدند.
۶. تنباکو
در اوایل قرن هفدهم، پادشاه جیمز اول انگلستان در ابتدا تنباکو را در مقاله معروف خود "ضد تنباکو" محکوم کرد، اما به مرور زمان، استفاده سلطنتی و اشرافی از تنباکو، همراه با پتانسیل اقتصادی آن به عنوان یک محصول کشاورزی، به رواج مصرف آن در اروپا کمک کرد. تولید و تجارت تنباکو به یکی از ستونهای اصلی اقتصاد استعماری اروپایی، به ویژه در قاره آمریکا، تبدیل شد.
این مثالها نشان میدهند که چگونه حمایت سلطنتی یا روشهای دولتی به طور تاریخی برای غلبه بر تردید عمومی، تشویق به کشت یا تجارت و رواج مصرف محصولات مختلف استفاده شده است، مشابه آنچه که برای سیبزمینی اتفاق افتاد.