بازاریان تهران اعلام کردند که کارگران صنعت نفت، اعتصاب را ادامـه دهند و بنابراین رژیم و شرکت نفت حقوق آنان را قطع کرده. بازاریان تهران متعهد شدند که حقوق کارگران را با شرط ادامه اعتصابات بپردازند

اعتصاب کارگران شرکت نفت، واکنش سریع دولت را به همراه داشت. دولت، کارگران را تهدید کرده بود که در صورت ادامه اعتصابات، حقوق آنان را قطع خواهد کرد. در مقابل این تهدید، بازار به حمایت از کارگران صنعت نفت پرداخت:
 
«بازاریان تهران اعلام کردند که کارگران صنعت نفت، اعتصاب را ادامـه دهند و بنابراین رژیم و شرکت نفت حقوق آنان را قطع کرده. بازاریان تهران متعهد شدند که حقوق کارگران را با شرط ادامه اعتصابات بپردازند. پس از آن به ‌‌‌میدان جعفر که یکی دیگر از مناطق نفتی بود رفتم یادم هست که در ‌‌‌میدان جعفر که یک منطقه‌ کارگری و نفت خیز بود، در منزل آقای شیخ مطلق برنامه ریزی کردیم و من در جلسه‌ای سخنرانی کردم پلیس اطراف مسجد را محاصره کرد و ناگهان شیخ «مطلق که احساساتی شده بود، برخاست و می‌کروفن را گرفت و شروع کرد به شعار دادن مرگ بر پهلوی و خاندان پهلوی و تا توانست عقده‌های چندین ساله را خالی کرد که ناگهان پلیس حمله ور شد و با تیراندازی و پرتاب گاز اشک آور اوضاع به هم ریخت مرا از صحنه نجات دادند و به ماهشهر برگشتم البته در آن شرایط - اواخر رژیم شاه - دیگر کار از دست ساواک و رژیم خارج شده بود و دیوانه وار برخورد‌‌‌ می‌کردند. آن‌ها نمی‌توانستند همه را تعقیب و دستگیر کنند و چون‌‌‌ می‌دانستند اوضاع متشنج تر می‌شود برای دستگیری روحانیون هم اصراری نداشتند.»


منبع: سید ابوالفضل رضوی اردکانی، خاطرات سیدابوالفضل رضوی اردکانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، صص92