هدف اصلی روسیه از تاسیس بانک، کسب سود اقتصادی و منافع مالی بود. البته موضوع رقابت با انگلیس نیز مطرح بود. روسیه به هیچ وجه تمایل نداشت قافله را باخته و از رقیب خود انگلیس عقب بماند.
از تاسیس تا تخریب بانک استقراضی روسیه
25 دی 1403 ساعت 15:54
هدف اصلی روسیه از تاسیس بانک، کسب سود اقتصادی و منافع مالی بود. البته موضوع رقابت با انگلیس نیز مطرح بود. روسیه به هیچ وجه تمایل نداشت قافله را باخته و از رقیب خود انگلیس عقب بماند.
بانک استقراضی نام دومین بانک مدرن ایران است که امتیاز آن به روسیه تعلق داشت و در دوره قاجار تاسیس شد. البته ایران پیش از تاسیس این دو بانک، بانکهایی در شکل سنتی داشت؛ اما این دو بانک را میتوان جزء نمونههای مدرن بانک در ایران دانست. بانک استقراضی در رقابت با بانک شاهنشاهی انگلیس تاسیس شد و تمام فعالیتهای آن زیر نظر روسیه قرار داشت. این بانک در طول دوران فعالیتهای خود، پولهای فراوانی را به جیب زد که در نهایت همه آنها نصیب کشور روسیه شد.
داستان تاسیس بانک استقراضی از محل بانک تا تخریب آن
بانک استقراضی روسیه که بعدها بانک اسکنت (بانک تنزیلی) نیز خوانده شد در رقابت با بانک شاهنشاهی انگلیس تاسیس شد. تاریخ تاسیس بانک شاهنشاهی به سال 1889 بازمیگردد. از آنجا که انگلیس و روسیه در آن دوره رقیبان جدی یکدیگر محسوب میشدند هر امتیازی که به یکی از رقبا داده میشد باید به رقیب دیگر نیز مشابه همان امتیاز واگذار میگردید. بنابراین بعد از اعطای امتیاز بانک شاهنشاهی، به فاصله یکسال بعد، امتیاز بانک استقراضی نیز به روسبه داده شد. بانك استقراضى روس در بدو امر به صورت يك شركت خصوصى شروع به كار كرد چندى بعد به معاملات رهن اشياء منقول پرداخت. دولت روسيه سهام شركت را خريدارى كرد و اداره آنرا بدست گرفت. بانك استقراضى شعبه هائى در شهرهاى شمالى ايران داير كرد و دامنه عمليات خود را از معاملات منقول به رهن اموال غيرمنقول كشانيد.[1]
البته داستان تاسیس این بانک با کش و قوسها و حاشیههای فراوانی نیز همراه بود. از جمله این حاشیهها میتوان به تخریب ساختمان اولیه بانک اشاره کرد. داستان از این قرار است که بانک روس برای ساختن خانه ای بزرگ یک مدرسه و یک قبرستان قدیمی در تهران خریداری کرد که باعث ناراحتی رهبران مذهبی محلی از جمله آیتالله طباطبایی شد. البته مدرسه و گورستان در طول زمان از بین رفته بودند. از این رو برای تاسیس بانک، عوامل دخیل به نزد شیخ فضلالله رفتند که ایشان برخلاف آیتالله طباطبایی مخالفتی با این موضوع نکردند. هرچند ایشان موافقت کامل نیز با این موضوع نداشتند؛ اما به دلیل ترس از مخالفت مردمی و تبعات آن از جمله شورش و کشتار مردم، ترجیح دادند که مخالفتی نداشته باشند. اما آیتالله طباطبایی همچنان با این موضوع مخالف بود و در راستای مخالفت خود نیز توانست همراهی برخی از شخصیتهای سرشناس مذهبی را نیز به دست آورد.
بدین ترتیب تلاش بانک برای ساختن ساختمان با مخالفت ایشان و شخصیتهایی همچون میرزا مصطفی آشتیانی مواجه شد که مردم را به اعتراض برانگیخت. این موضوع زمانی به اوج رسید که کارگران در حین حفاری با بقایای جسد یک زن مواجه شدند و با بیاعتنائی، بقایای جسد را به داخل چاه ریختند. بعد از این اتفاق، رهبران اعتراضات در آخرین جمعه ماه رمضان، در جمع مردم سخنرانی کردند و آنها را برای اقدام علیه ساخت و ساز بسیج کردند. این سخنرانی، جمعیت زیادی را برانگیخت تا ساختار نیمه ساخته بانک را به سرعت تخریب کنند و وحدت و عزم را به نمایش بگذارند. بدین ترتیب ساختمان اولیه بانک تخریب شد. اما این اتفاق نتوانست مانع از تاسیس بانک شود و در نهایت بانک استقراضی روسیه تاسیس شد.
اهداف روسیه از تاسیس بانک
هدف اصلی روسیه از تاسیس بانک، کسب سود اقتصادی و منافع مالی بود. البته موضوع رقابت با انگلیس نیز مطرح بود. روسیه به هیچ وجه تمایل نداشت قافله را باخته و از رقیب خود انگلیس عقب بماند. جالب است که هر دو کشور از این رقابت منتفع بوده و سود زیادی کسب میکردند. به همین دلیل انگلیسیها حیات اقتصادی خود را در ایران، در رقابت با روسیه معنی میکردند. مثلاً دولت لیبرال نمیخواست شعب بانک استقراضی در سیستان تعطیل گردد، زیرا این کار بیشتر ضرر داشت تا منفعت. اگر شعب بانک استقراضی منحل میشد، شعب بانک شاهنشاهی در منطقه نفوذ روسیه هم تعطیل میگردید. دلیل امر واضح بود، روسیه بیشتر متکی بر ماشین جنگی خود بود، لیکن بریتانیا با اتکا بر اقتصاد و تجارت حریف را قدم به قدم عقب میراند.[2] بر این اساس هنگامی که روسها پی بردند بانک شاهنشاهی در ایران برای انگلستان ارزش و اعتباری ایجاد کرده، به تکاپو افتادند تا شرکتهای روسی نیز بیبهره نمانند. در سوم می 1890، امتیاز «بانک استقراضی و رهنی» به دو نفر از اتباع روسیه به نامهای «پولیاکف» و «رافالویچ» برای مدت 75 سال واگذار شد..[3]
بانک استقراضی مانند بانک شاهنشاهی به فعالیتهای مالی و بانکی مشغول بود. البته این بانک از هر روشی برای کسب سود خود استفاده میکرد. یکی از این روشها، اعطای وام به شخصیتهای سیاسی کشور بود. «بانک استقراضی بیدریغ به همه بازرگانان و پیشهوران وام میداد و در وصول آنها اهمال میورزید، سرمایه بانک محدود نبود و آنچه لازم داشت از وزارت دارایی و خزانه روسیه دریافت میکرد. شعاع عمل این بانک به تدریج توسعه یافت و به دولت و پادشاه و شاهزادگان نیز وام میداد.»[4] مظفرالدین شاه از جمله شخصیتهای مهم سیاسی بود که بارها از بانک استقراضی وام دریافت کرد. «او برای تهیه مقدمات سفر دوم خود به اروپا موضوع وام از روسیه را پیش کشید و سرانجام در سال ۱۳۲۰ قمری (۱۹۰۲ میلادی) مبلغ ده میلیون منات طلا (روبل) به وسیله بانك استقراضی از روسیه قرض گرفت».[5]
ادارهکنندگان بانک چه کسانی بودند؟
مدیریت بانک استقراضی به طور کامل در دست روسها بود. البته همانطور که پیشتر نیز به طور ضمنی اشاره کردیم، مالکین اصلی بانک شاهی انگلیس و بانک استقراضی روسیه در ایران برخی از خاندانهای سرشناس یهودی بودند. «ساسونها مالکین اصلی بانک شاهی بودند و پولیاکوفها مالکین اصلی بانک استقراضی. این دو خاندان نامدار یهودی رابطهای نزدیک با هم داشتند. برای نمونه، روبن گبادی داماد یاکوب پولیاکوف بود و پدرش از شرکای بنیاد دیوید ساسون».[6]
سخن نهایی
بانک استقراضی تا سال 1300 تحت اداره روسیه بود و امتیاز آن نیز به طور کامل به این کشور تعلق داشت. اما در سال 1300 و به دنبال تغییرات سیاسی در روسیه که باعث پیروزی کمونیستها شد، امتیاز بانک تحت عنوان بانک ایران به کشور ایران واگذار گردید و در نهایت در سال 1312 با بانک کشاورزی ایران ادغام شد.
کد مطلب: 49966