به دنبال رسمی شدن ترکی استانبولی با ترکی عثمانی زبان پیشین کم کم حذف و فراموش شد به نحوی که برای مردم ترکیه فهم متون عثمانی بسیار دشوار است. در میان ایرانیان نخستین خطی که رایج شد خط فارسی باستان بود که به آن میخی میگویند و از سومری اقتباس شده بود. با اینحال ایرانی ها آن را هجایی کردند تا راحت تر آموخته شود. خط پهلوی ماخوذ از آرامی نیز خط مهم دیگر ایرانیان بود.
زبان فارسی می توانست اینگونه نوشته شود..این رسم الخطی ست که میرزاملکم خان پدر انتلکتوئلیسم ایران در سال 1872 میلادی پیشنهاد کرده بود که در دارلفنون و نشریات بکار گرفته شود ملکم خان ادعا می کرد که ترقی و مدرنیزاسیون باید از حروف الفبا آغاز شود وی در این باره می گفت : خط فارسی احتمالا دشوارترین رسم الخط الفبایی در جهان است که همین عامل اصلی بیسوادی گسترده ایرانیان را در طول تاریخ رقم زده است. دلیلی دشواری رسم الخط فارسی از آن جهت است که هر کدام از حروف سه یا چهار صورت در املا دارند. بسیاری از حروف تلفظ یکسان دارند و آواها نیز در خط فارسی نوشته نمی شود. اگرچه در خطوط برگرفته از آرامی نظیر عربی و عبری و سریانی نیز مورد آخر صادق است اما حروف متعدد با آواهای یکسان ندارند. در کشور ترکیه البته شرایط متفاوت بود. زبان ترکی عثمانی زبانی ادبی و فاخر ولی مملو از واژه های ادبی فارسی و عربی بود. بدنبال قیام آتاتورک دولت ترکیه دستور داد گویش محلی مردم ادیرنه و استانبول بجای ترکی عثمانی زبان رسمی شود. آن گویش هرگز نوشتاری نبود و تفاوت های فاحشی با ترکی عثمانی داشت. به دنبال رسمی شدن ترکی استانبولی با ترکی عثمانی زبان پیشین کم کم حذف و فراموش شد به نحوی که برای مردم ترکیه فهم متون عثمانی بسیار دشوار است. در میان ایرانیان نخستین خطی که رایج شد خط فارسی باستان بود که به آن میخی میگویند و از سومری اقتباس شده بود. با اینحال ایرانی ها آن را هجایی کردند تا راحت تر آموخته شود. خط پهلوی ماخوذ از آرامی نیز خط مهم دیگر ایرانیان بود. خط دین دبیره و خط اوستایی برای نوشتن متون مقدس دینی بکار می رفت و مشتمل بر 48 حرف بود. اگر این اتفاق می افتاد تمام ارتباط ما با گذشتگان به لحاظ نوشتارهای مکتوب قطع می شد و هیچ دانش آموزی دیگر نمی توانست حافظ و سعدی نسخه قرن پیش را به تنهایی روخوانی کند ...