محمد ساعد مراغه ای وزیر امور خارجه وقت ایران تعریف می کند که : یکبار سرریدرز بولارد سفیر انگلستان در تهران به رئیس دولت و کابینه ایران توهین نمود ، توهینی که غیر منتظره بود و به هیچ وجه تصور نمیشد یک نفر سفیر خارجی ولو اینکه سفیر دولتی باشد که قوای مسلح آن خاک ایران را اشغال نموده باشند بتواند بدون پروا و با جسارت خاص به توهین نسبت به نخست وزیر ایران بپردازد . ماجرا از این قرار بود که چندی پس از تشکیل دولت قوام السلطنه مسئله مالی و احتیاج قوای مسلح متفقین به ریال برای مخارج روزمره افراد مطرح شد . به موجب قرارداد سه جانبه ، دولت ایران مقدار معینی اسکناس در اختیار متفقین قرار می داد و قسمتی از وجوه پرداختی را به طلا مسترد می داشت .
محمد ساعد مراغه ای
برای رفع احتیاجات متفقین چاره جز چاپ و انتشار اسکناس جدید نبوده و چاپ اسکناس هم مستلزم اجازه از مجلس و وضع قانونی خاص بود . دولت لایحه مربوطه را تهیه و تقدیم مجلس کرد ولی تصویب لایحه دچار تاخیر گردید . بولارد سفیر انگلستان در تهران مرتبا فشار به دولت وارد می ساخت و تحویل وجوه مورد تقاضای قشون متفقین را درخواست می کرد و هر چه برای او استدلال میشد که لایحه در مجلس شورای ملی در دست رسیدگی است به خرجش نرفت تا اینکه قرار شد جلسه ای با شرکت او و قوام السطلنه نخست وزیر و آیلیف مستشار اقتصادی سفارت انگلستان و آقای ابوالحسن ابتهاج رویس بانک رهنی ایران تشکیل شود تا به بررسی در اطراف مخارج ریالی متفقین و احتیاجات آنان به پول بپردازیم و ضمنا به بولارد اطمینان داده شود که وجوه مورد درخواست به محض تصویب لایحه در مجلس شورای ملی پرداخت خواهد گردید . این لایحه به منظور دریافت اجازه برای طبع و نشر پانصد ملیون ریال اسکناس جدید بود و البته قبلا یعنی دو ماه قبل از آن تاریخ لایحه دیگری برای طبع و نشر سیصد ملیون ریال اسکناس به تصویب مجلس رسیده بود . جلسه در کاخ ابیض تشکیل شد و بولارد نخست وزیر انگلیس در تهران خطاب به قوام السلطنه اظهار داشت نامرتب بودن پرداخت ریال باعث نارضایتی متفقین می باشد . قوام السلطنه در جواب گفت این تاخیر مربوط به کسب اجازه از پارلمان برای چاپ و نشر اسکناس جدید می باشد و به محض تصویب لایحه در مجلس و طی مراحل قانونی اقدام به پرداخت وجوه مورد درخواست متفقین خواهد شد . بولارد در حالی که پا را روی پای خود انداخته بود در صورتی که سایرین بخصوص قوام السلطنه با نزاکت و رفتار و آداب مرسومه نشسته بودند با مشت روی میز کوبید و گفت شما مثل زنها پشت سر نمایندگان مجلس خود را پنهان و مخفی می کنید اینها کی هستند که شما برای آنها اهمیت قائل می شوید . پیرمردی مثل قوام السلطنه که رعایت نزاکت را می کرد بهت زده شد . بولارد به فرانسه صحبت می کرد چون به غیر از آقای ابتهاج قوام نیز به زبان فرانسه آشنایی داشت . قوام بعد جلسه گفته بود هیچ گاه به این اندازه تحقیر نشده است