۰
plusresetminus
در قتل عام خانواده هاشمیه، از کلیه کسان و فرزندان ابراهیم خان کلانتر، تنها دو فرزند خردسالش باقی ماندند و این دو طفل که دو قلو بودند، یکی علیرضا نام داشت که همانموقع مقطوع النسل، و بعدها معتمد حرم فتحعلی شاه شد و دیگری علی اکبر نامیده می شد که چون به مرض آبله دچار بود و مردنی به نظر می رسید به امان خدا رهایش کردند.
برکناری و قتل حاج ابراهیم خان کلانتر
در دوره ی سلطنت آقا محمد خان قاجار، خانهای قجر در ولایات ایران حکم می راندند که اکثراً قوانلو و بعضاً دولو بودند. ولی در اوایل سلطنت فتحعلیشاه، حاجی ابراهیم خان اعتمادالدوله رفته رفته فرزندان و برادران و برادرزادگان و سایر خویشانش را یکی پس از دیگری به حکومت گماشت تا جاییکه در سراسر ایران منطقه ای نبود که از حیطه نفوذ فامیل هاشمی برکنار مانده باشد.

سرانجام نفوذ روزافزون خانواده هاشمیه، سبب تحریک حسادت نزدیکان و اطرافیان شاه شد و ایشان شاه را از قدرت شیطانی جهود زاده جدید الاسلام به هراس افکندند. فضل الله منشی در تاریخ ذوالقرنین می نویسد: «... بر حسب امر اعلی، چنین تدبیر کردند که در روزی معین، حاجی و متعلقانش هر جا هستند اسیر بند و گرفتار کمند خاقان ظفرمند گردند و کسانی معتمد به اطراف ولایات فرستادند و در روز غره شهر ذیحجه 1215 حاجی و کسانش را زنجیر سیاست بر پا نهادند و اوضاعی که سالیان دراز چیده بودند، در یک روز برچیده شد.‌‌»

در قتل عام خانواده هاشمیه، از کلیه کسان و فرزندان ابراهیم خان کلانتر، تنها دو فرزند خردسالش باقی ماندند و این دو طفل که دو قلو بودند، یکی علیرضا نام داشت که همانموقع مقطوع النسل، و بعدها معتمد حرم فتحعلی شاه شد و دیگری علی اکبر نامیده می شد که چون به مرض آبله دچار بود و مردنی به نظر می رسید به امان خدا رهایش کردند.

تقدیر چنین بود که آن طفل مردنی زنده بماند و چراغ خانواده قوام و هاشمی را که می رفت به خاموشی گراید روشن نگهدارد، و از سر نو نطفه یکی از بزرگترین فامیلهای اشرافی ایران، به اهتمام او بسته شود.

هزار فامیل، از عل شعبانی، صفحات 34 و 35.    

https://www.cafetarikh.com/news/22249/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما