این روزها برای کسانی که دوست دارند پیادهروی کنند تبلیغ میشود که فلان کفش را بپوشید تا خسته نشوید؛ اما آن روزها یک جفت پوتین دادند و گفتند این را پا کنید راه بروید و خسته نشوید چون قرار است در عملیات شرکت کنید!
وبلاگ رهسپار قدیمی نوشت: این روزها هر گاه کسی میخواهد پیاده روی کند توصیه میکنند تا در هوای گرم و آلوده این کار را انجام ندهید! اما آن روزها میگفتند از دارخوین تا جاده اهواز خرمشهر را که بیابان لم یزرع بود و هر چه که نگاه میکردی خاک بود و خاک، باید پیاده بروید!
این روزها برای کسانی که دوست دارند پیاده روی کنند تبلیغ میشود که فلان کفش را بپوشید تا راحت راه بروید و خسته نشوید! اما آن روزها یک جفت پوتین دادند و گفتند این را پا کنید و 12 الی 13 کیلومتر راه بروید و خسته نشوید چون قرار است در عملیات شرکت کنید!
این روزها میگویند در هوای گرم اگر مجبور بودید از خانه بیرون بروید حتماً به اندازه کافی آب بنوشید تا گرما زده نشوید! اما آن روزها میگفتند این قمقمه آب را مواظب باشید، کم کم بنوشید تا تمام نشود و فردا گرمازده نشوید!
این روزها دیگر کسی هنگامی که هوا آلوده است، وقتی هوا گرم است، وقتی آن کفش کذایی را به پا ندارد پیاده روی نمیکند؛ اصلاً بیخیال پیاده روی!
اما یادمان باشد در روزهای گرم اردیبهشت خوزستان ( دهم اردیبهشت 1361) عدهای با کفشهای نامناسب برای پیاده روی و باری از تجهیزات و مهمات فقط با یک قمقمه آب که فقط یک ساعت چاره تشنگی را میکرد کیلومترها در دشتهای صاف و خالی از پستی و بلندی که بشود در پشت آنها از تیرهای دشمن در امان ماند راه رفتند و از فرط تشنگی لب هایشان یک شب تا صبح ترک برداشت و چنان تشنگی بر آنان چیره شده بود که جهت شمال و جنوب را علیرغم وجود ستارههای آسمان تشخیص نداند؛ و هیچ کدامشان نگفت: بیخیال پیاده روی! اما حماسهای آفریدند به نام عملیات بیت المقدس و شهری را از دشمن پس گرفتند که نامش تا ابد خرمشهر خواهد ماند.