شیوه زندگی نزد خانوادههای طبقه کارگر شکلی بسیار ساده داشت و نزد خانوادههای طبقه مرفه شکلی قدری پیچیده، که نیاز به میزان معینی از برنامهریزی و آیندهنگری و سازماندهی داشت.
شیوه زندگی نزد خانوادههای طبقه کارگر شکلی بسیار ساده داشت و نزد خانوادههای طبقه مرفه شکلی قدری پیچیده، که نیاز به میزان معینی از برنامهریزی و آیندهنگری و سازماندهی داشت. هر یک از مایحتاج خانواده را بسته به میزان ماندگاری و در دسترس بودنش، به صورت سالانه، ماهانه یا روزانه تهیه میکردند. زنان برای خرید مواد غذایی از خانه خارج نمیشدند؛ نه زنان طبقات بالای اجتماع و نه زنان طبقات پایین اجتماع. در خانههای اشراف ناظری بود که مسئول خرید مایحتاج خانوار بود؛ در خانوادههای طبقات کارگر، مرد خانه خرید خانه را انجام میداد. عموما نقش زنان در گرداندن خانه محدود میشد به فعالیتهایی که در داخل خانه انجام میگرفت. البته زنان نیز از فروشندگان دورهگرد خریدهایی میکردند. محلهای خاصی بود که میشد مایحتاج خانواده را از آنجا تهیه کرد. بازار، محلاصلی عمدهفروشی هر کالا، محل جزیی فروشی برخی از کالاها و محل عرضه برخی از خدمات بود. هر کالا و هر صنعتی بخشی مخصوص به خود در بازار داشت علاوه بر این بازارچهای هم در هر محله وجود داشت که مردم از مغازههای آن مایحتاج خوراکی روزانه خود را تهیه میکردند. یکی از مکانهایی که باید در هر بازارچه وجود میداشت، قهوهخانه بود. جایی که مردانی که برای خرید به بازارچه آمده بودند، میتوانستند در آن استراحت کنند، چای بنوشند و گپ بزنند. در حاشیه هر محله جایی بود که به آن گذر میگفتند. آنجا نیز مجموعهای از چند مغازه وجود داشت. از نانوایی گرفته تا بقالی، قصابی، سبزیفروشی و عطاری. مردم مایحتاج روزانه خود را از این مغازهها نیز تهیه میکردند.
منبع: آپتون، جوزف. ام ، نگرشی بر تاریخ نوین ایران، ترجمه یعقوب آژند، تهران ، انتشارات نیلوفر، 1361، ص 67