کشت و کشتارهای سال 1357 به خوبی می توانست پایان عمر حکومت پهلوی را نشان دهد. این کشتارها در رسانه های غربی نیز بازتاب می یافت و جالب اینکه حتی مسئولان سفارتخانه خارجی نیز به این نتیجه رسیده بودند که پایان عمر حکومت پهلوی نزدیک است . . .
شکست طرح آشتی ملی و رسوایی این حربه ، تردید و اختلاف درونی سران در بکارگیری سیاست سرکوب در نزد رژیم، به بنبست رسیدن خط سازش و انفعال ملی گرایان در برابر مردم پیرو امام خمینی (ره)، فلج شدن اقتصاد فاسد رژیم ، انقلاب درونی در نیروهای نظامی و فرار سربازها و درجه داران و چندین مورد دیگر، از جمله پیامدهای این جنایت بودند قطعا تمام ایرانیان بارها و بارها ...
سال پایانی حکومت پهلوی در حالی آغاز شد که علیرغم اوجگیری اعتراضات مردمی، کمتر کسی باور میکرد که این رژیم نتواند سال جاری را به پایان برساند. البته بودند کسانی چون امیراسدالله علم ـ یار همراه محمدرضا پهلوی ـ که در یادداشتهای روزانهاش فروپاشی حکومت را پیشبینی کرده بود، اما هنوز زنگ خطر جدی در بین رجال پهلوی به صدا در نیامده بود.
خیل جمعیت ضمن تحمل دردهای حاصل از شلیک گاز اشک آور ، به تدریج خود را به صفوف سربازان نزدیک ساختند . سربازان تفنگ های نیمه خودکار خود را بالا آورده و تیر هوایی شلیک کردند .
جنازهها در سطح خیابانها افتاده بود، که بهمنظور باز کردن مسیر برای رفت و آمد خودروها و کامیونهای ارتشی،آنها را کشانده بودند و به جوی آب انداخته بودند که البته بعداً آمدند وجنازهها را جمع کرده و بردند. مجروحانی هم که در بیمارستان بودندعمداً مورد رسیدگی قرار نگرفتند و شهید شدند. مثلاً یکی از افرادی کهمیشناختم، پایش تیر ...
شاهد عینی حادثه 17 شهریور با بیان اینکه دلیل اصلی حضور مردم در میدان شهدا، کشتار مخالفین نظام در حسینیه علامه نوری بود افزود: با توجه به کشتار زیاد مردم، رسانههای خارجی شهدا را به عنوان خرابکاران نظام نامیدند.
آنچه که از من میشنوید تا حدی به زمینههای تاریخی واقعة هفده شهریور مربوط است. این مطالب شاید بتواند برخی از علل حادث شدن این رویداد خونین را روشن کند. البته شاید یکی دو ضلع بیشتر از منشور حادثه در این فرصت ترسیم نشود. دو مقدمة کوتاه.
از منبع موثقی شنیدم که مجموعة آمار شهدای انقلاب اسلامی از قیام 1342 تا پیروزی انقلاب اسلامی حدود پنج هزار نفر برآورد ...
قیام ۱۷ شهریور قیامی بود که حضرت امام خمینی(ره) از آن به عنوان تکرار عاشورا یاد کردند؛ ۹۲ تن از شهدای این واقعه در قطعه ۱۷ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) آرام گرفتهاند.
ار دیگر شاه با دستور حکومت نظامى در تهران و سایر شهرستانهاى بزرگ ایران، ثابت کرد که پایگاهى در میان ملت ندارد. اعلام حکومت نظامى در محیطى آرام- به اقرار رادیو و مطبوعات ایران که راهپیمایى با کمال آرامش در آن انجام مىگرفت- نه تنها قانونى نیست بلکه جرم است و دستور دهنده آن مجرم. شاه براى به رگبار بستن مردم بىدفاع و مظلوم هیچ بهانهاى را بهتر از حکومت ...
هفده شهریور 1357 واقعهای است که پس از گذشت نزدیک به 36 سال، هنوز نکات جدیدی دربارة آن مطرح میشود. با این حال ابعاد جنایتی که شاه و مزدورانش در این روز علیه مردم بی دفاع در میدان ژاله انجام دادند، همچنان در مهجوریت مضاعف به سر میبرد.
«جمعه سیاه» عبارتی شد که رسانههای خارجی هم برای توصیف وقایع 17 شهریور 1357 از آن استفاده کردند. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که موضوع انقلاب ایران و سرنوشت رژیم پهلوی پس از این رویداد بود که در محافل سیاسی و رسانهای جهان به بحث داغ روز تبدیل شد و حتی خود انقلاب در داخل نیز روندی دیگر یافت.
گرچه تا آخرین لحظات سقوط محمدرضا شاه هنوز عدهای بودند که دم از مصالحه و بازگشت شاه به کشور میزدند اما واقعه 17 شهریور هرگونه مصالحه با شاه را به بن بست کشانده بود.
در روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در پی اعلام ممنوعیت راهپیمایی از سوی دولت شریفامامی، تظاهرات مسالمتآمیز مردم معترض به سیاستهای رژیم پهلوی در میدان ژاله تهران سرکوب شد.
شاه برخلاف انتظارش نه تنها فایدهای از این کشتار بیرحمانه نبرد بلکه خود نیز به قول «استمبل» - یکی از جاسوسان آمریکا - دچار اضمحلال شد و افسرده گشت. پس از واقعه میدان ژاله هرکس با شاه ملاقات کرده او را حیرتزده و پریشان دیده است.
سال پایانی حکومت پهلوی در حالی آغاز شد که علیرغم اوج گیری اعتراضات مردمی، کمتر کسی باور میکرد که این رژیم نتواند سال جاری را به پایان برساند البته بودند کسانی چون امیراسدالله علم یار همراه محمدرضا پهلوی که در یادداشتهای روزانهاش فروپاشی حکومت را پیش بینی کرده بود، اما هنوز زنگ خطر جدی در بین رجال پهلوی به صدا در نیامده بود.