بختیار یکی از گزینههای چالشبرانگیز حکومت در حل بحران سیاسی پیش آمده بود. با این حال امیدها نبست به او چندان پایدار نبود و بسیاری به او به دیده تردید مینگریستند. به خصوص آنکه برخی معتقد بودند او نیز یکی از حامیان اصلی شاه است.
با توجه به تشدید بحران سیاسی حکومت پهلوی، آمریکا بتدریج اقدام به خروج شهروندان خود از ایران نمود. این اقدام حکایت از آن داشت که اولاً این کشور به عمق بحران سیاسی پی برده است و ثانیاً آمریکا متوجه تنفر مردم ایران نسبت به خود شده بود.
شاه در اواخر حکومت خود به دلیل مواجهه با بحران سیاسی، نسبت به حامیان غربی خود نیز بدبین شده و از آنان انتقاد میکرد. در مواردی او همچنین سازمانهای غربی را به توطئه علیه خود نیز متهم میکرد. با این حال بلندپروازی سیاسی و مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر نیز همچنان ادامه داشت
بسیاری از حامیان حکومت پهلوی معتقد بودند که بحران سیاسی ایران، بحرانی زودگذر است و به راحتی میتوان بر آن غلبه کرد. این موضوع نشان دهنده عمق بیاطلاعی بسیاری از نهادهای تحلیلگر وابسته به حکومت پیرامون بحران سیاسی کشور بود