وقایع دیگری نیز رخ داد که نزدیک بود نقشه ی کودتا را پشت دروازه ی تهران به هم بزند و قزاقها را متفرق سازد: یکی از انها این بود: مقارن سه بعد از ظهر روز قبل از کودتا از طرف دولت تلگرافی به قوای قزاق مخابره شد که دولت به فرمانده ی قوای قزاق امر کرده بود که به تهران نیاید.
خسرو معتضد در مقاله تاریخچه ساندویچ می نویسد : قزاق هایی که جلوی در سفارتخانه و اماکن دولتی و خانه اعیان و اشراف کشیک می داده اند سر ظهر دیزی آبگوشت سربازخانه را که برای آنها می آورده اند ابتدا آب آن را به بادیه ای ریخته نان سنگک در آن تریده کرده با قاشق یا دست می خورده اند .