حاجى خلیل خان قزوینى ملک التجار که به همراهى سرجان ملکم با نامههاى فتحعلى شاه عازم هندوستان شده بود،مأموریت داشت که پس از ملاقات با فرمانفرماى کل هندوستان براى انجام سفارت خویش به لندن برود.وقتى وارد بمبئى شد،کارگزاران انگلیس از او به گرمى پذیرایى کردند و براى آنکه سفیر ایران از آسیب و صدمههاى احتمالى محفوظ باشد،قریب 200 تن سرباز بومى هند را به نگهبانى ...
سیاست استعمارى انگلستان در هند و آسیاى جنوبى چنان اقتضا مىکرد که با دول مجاور هندوستان،مخصوصا ایران که از لحاظ موقعیت جغرافیایى و دست داشتن به معابر هندوستان و عظمت و قدرتى که در خاورمیانه داشت و بیش از سایر کشورها مورد توجه انگلستان بود،روابط دوستى برقرار سازد . . .
در روز موعود سه ساعت مانده به غروب مدعوین در اتاق برلیان عمارت گلستان جمع شدند. مظفرالدین شاه در مجلس حضور یافت و نظام الملک خطابه شاه را قرائت کرد. پس از پایان خطابه موزیک نظام نواخته شد و بعد از پایان جلسه سلام، نمایندگان به مدرسه نظام که برای تشکیل مجلس شورا در نظر گرفته شده بود رفتند . . .
تعزیه و تعزیه خوانی در طول تاریخ ایران همواره مورد اقبال عمومی جامعه ایران قرار گرفته است و صرف نظر از تاثیرات درونی و ذهنی در بیننده، در زبان محاوره ای مردم ایران سخت موثر افتاده و اصطلاحات فراوانی را به فرهنگ عامه ایران افزوده است که بد نیست اشاراتی به آن شود.
با گسترش دین زرتشتی خاصه در دوره های متاخر ساسانی، تربیت کودکان و جوانان و مزین کردن آنان به ارزشهای دینی مهم می شود. فکر تربیت کودک از زمانی آغاز می شود که کودک در بطن مادر قرار داشت.
نام شهید تندگویان، وزیر نفت جمهوری اسلامی که عمدتا به خاطر اسارت ناگهانی در دست عراقی ها و شکنجه بسیار و شهادت به دست ایادی صدام نامور شد، را کمتر در سالهای پیش از آن شنیده ایم. اما واقعیت این است که اگرچه او به دست دشمن خارجی به شهادت رسید، پیش از این در جرگه انقلابیون و مبارزین در برابر استبداد بود.
پس از اختلافاتی که میان دکتر مصدق و آیت الله کاشانی افتاد، روابط این دو رهبر بزرگ نهضت ملی شدن نفت تیره شد؛ تا آنجا که در آستانه کودتا شکاف گسترده ای میان این دو نفر افتاده بود. با این حال در روزهای منتهی به کودتا، آیت الله کاشانی به نوبه خود نامه ای به دکتر مصدق نوشت و ضمن هوشیاری او نسبت به کودتا، نوشته ای را برای قضاوت آیندگان به یادگار گذاشت . ...
او یک زن بود اما از بسیاری جهات بسیار خشن رفتار می کرد؛ طنز ماجرا در آن بود که گاهی شاه ماموریت های مهم برون مرزی خود را به او می سپرد و او بود که به دنبال منافع حکومت پهلوی می رفت...
اگر بپذیریم که امام خمینی در نجف مبانی تئوریک انقلاب فراهم کرد، ایشان در فرانسه به جنگ رسانه ای با حکومت پهلوی رفت. از این رو بود که جایگاه مبارزات فرانسه را باید بسیار برجسته کرد.
در ایران عصر قاجار سیستم مالیات گیری درستی وجود نداشت. بسیاری از کسانی که باید مالیات هنگفتی می پرداختند از آن طفره می رفتند و برخی دیگر که توان مالیات دهی نداشتند، زیر بار پرداخت آن خم می شدند . . .
شیخ خزعل خان که به القاب معزالسلطنه و سرداراقدس نامیده میشد، سالها حاکم خوزستان بود. وی در سال 1280ش به جای برادرش شیخ خزعل خان که گویا به دست او از بین رفته بود، ازطرف مظفرالدین شاه با درجه امیرتومانی و لقب معزالسلطنه به حکمرانی خرمشهر و سرحدداری آنجا تعیین شد.
تیمسار نعمت الله نصیری که از 10 بهمن 1343 تا 17 خرداد 1357 به مدت 13 سال، دوران طولانی مدتی را به عنوان ریاست ساواک منصوب بود و دوران وی یکی از خونبارترین دوران ساواک بود؛ به پاس خدمات خود ، نشان فرهنگی(!) و درجه یک خدمت از جانب وزیر فرهنگ پهلوی اخذ می نماید.
رژیم پهلوی با آنکه به خوبی آگاه بود اسلام حربه و ابزاری جهت سرپوش گذاشتن سازمان در برخی از فعالیتهای حزبی است؛ اما درصدد بود با اطلاق و یا به کارگیری اصطلاح «مارکسیسم اسلامی» وجهه و چهره اسلام را نزد مردم مخدوش نماید.
انقلاب اسلامی در سال 1357 اوج گرفت. اما آغاز آن به ماه ها و سال های قبل باز می گشت. یکی از صحنه هایی که بسیار تکرار شده است و بارها در قاب فیلم دیده می شود و از جمله صحنه هایی است که آغازی بر پایان حکومت پهلوی بود، اولین دیدار او با کارتر در آمریکا بود. دیداری با اشک و گاز اشک آور
چنانکه از سفرنامه های ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به اروپا بر می آید در تمام مدت شام که پادشاهان و هیات همراهشان به خوردن مشغول بودند؛ ارکستر درباری با نواهای دل انگیز برای آنان نوا سر می دادنند . . .
در دو ماه محرم و صفر تهران عزاخانه حقیقی بود. از هیچ نقطه و به هیچ بهانه صدای ساز و آواز بر نمی خاست و مجلس سروری برپا نمی شد؛ مگر سلام تحویل که در دو ماه مزبور با تمام کیفیت منعقد می گردید.
ناصرالدین شاه آنچنان که از برخی دستاوردهای وارداتی غرب می هراسید، برخی دیگر را بسیار با علاقه دنبال می کرد. از جمله آنکه به شدت از گسترش روزنامه های آزاد بیمناک بود و می ترسید آنها اساس سلطنتش را بر هم زنند.