آیت الله دستغیب، پرچمدار مبارزه با اعمال ضددینی حکومت پهلویها، طی پنجاه سال تاریخ پرتلاطم ایران در جنوب کشور بود. وی با الهام از اندیشههای امام خمینی(ره)، با هدفی روشن و ارادهای راسخ به مبارزه ادامه داد و در زمرهی یاران دیرین امام(ره) درآمد.
نیمههای شب بود که پیش از موعد که برای تهجد از خواب بر میخواست، ناگهان سراسیمه از بستر بلند شد و زانوها را بلند کرده و نشست. دستهایش را بر پیشانی نهاد و مرتبا «لاحول و لا قوة الا بالله» میگفت. حالتش از یک خواب هولناک خبر میداد، اما سخن مرا که شما را چه میشود آیا آب میخواهید؟ چیزی دیگر میخواهید؟ پاسخ نمیداد.
پس از حادثه 17 شهریور و کشتار خونین که در تهران و برخى شهرستانها رخ داد آقا فریاد اسلامخواهى برآورد و ساواک شبانه با حمله به منزل مرجع دینى اهل شیراز وی را در حالى که در سن هفتاد سالگی سخت مریض و در حال تب بود با خود به تهران بردند و چند ماه زندان کردند.
اطمینان و توکل، نشانه بارز مردان خداست. شهید دستغیب در ضرورت دست یابی به این باور سترگ، در یکی از درس های اخلاق خود به جریانی شنیدنی اشاره می کند که به خوبی گویای نفس مطمئن و خدامحور ایشان است.
امـروز جـمـعـه و نـمـاز و عـبـادت ، دسـت جـنـایـتـکـار آمـریـکـایـیـان یـک شـخـصـیـت ارزشـمـنـد کـه مـربـى بـزرگ و عـالمـى عامل که گناهش فقط تعهد به اسلام بود، از دست ملت ایران و اهالى محترم فارس گرفت و حوزه هاى علمیه و اهالى ایران را به سوگ نشاند.
در روز 15 خرداد، شیراز مثل اکثر شهرهای ایران آبستن حوادثی بود. متاسفانه در آن زمان رسانههای گروهی چندانی در اختیار مردم نبود. افراد کمی رادیو داشتند، روزنامهها هم تیراژ زیادی نداشتند و همین رسانهها هم در اختیار دستگاه بود و اخبار زیادی پخش نمیشد. بهترین وسیله نقل و انتقال اخبار خود مردم بودند ...
از همان سالهای اولی که حضرت آیتالله شهید دستغیب به مسجد جامع آمدند، به ایشان علاقهمند شدم. بعد معلم شدم و یکی دو سال در تهران بودم. بعد به شیراز آمدم و در حومه آنجا مشغول به تدریس بودم. روی محبتی که آیتالله شهید دستغیب نسبت به بنده داشتند، سالی یکی دو مرتبه سری به ما میزدند و محبت میکردند،
ایشان در 15 خرداد ماه 42 باز داشت و به تهران تبعید گردیـد. در سال 43 مجـددا باز داشت و به تهران اعزام و زنـدانـى شـد. شهیـد دستغیب در ایـن مـدت رهبرى مبارزات مردم فارس را نیز به عهد داشت و با پایمردى ایستادگـى کرد و حاضـر به ملاقات یا مذاکره نشـد.
از دیگر خصوصیات ارزنده این شهید والامقام ، برگزاری مراسم هفتگی دعای کمیل و هدایت و ارشاد مردم بود که در آن هنگام کم نظیر می نمود. بیان شیوا و نفوذ کلام ایشان گمراهان بسیاری را به راه می آورد و موجب توبه گنهگاران زیادی شد. در حقیقت ، در دوران طاغوت علی رغم فشار و تباهی عالمگیر دستگاه حاکم ، مجالس دعای کمیل او اثری شبیه تأثیر صحیفه سجادیه و مبارزه منفی ...
دخالتهای انگلیسیها در امور ایران پردامنه و دارای نوسان زیادی است. آنان تلاش میکردند از جزئیترین امور گرفته تا مسائل اساسی و حیاتی کشور اعمال نفوذ و دخالت نمایند. در این میان دخالت در امر حکومت و حکومتگری در ایران از جمله دخالتهای حیاتی و اساسی انگلیسیها محسوب میشود.
شمس الشعرای کاشانی، حسان العجم، مولانا سیّد کمال الدین علی فرزند خواجه میر احمد کاشانی متخلّص به محتشم، شاعر اوایل عهد صفوی و از معاصرین شاه طهماسب صفوی بوده است.
مظفرالدین شاه قاجار که مانند دیگر شاهان قاجار به شکار علاقمند بود در جریان سفر خود به فرانسه همراه با هیات فرانسوی به شکارگاهی در "لورن" در شمال شرقی این کشور رفت و دست به اسلحه شد.
بار الها! بر این قوم، گواه باش که به جانب ایشان، نوجوانى رهسپار است که در صورت و سیرت و گفتار، شبیه ترین مردم به پیامبرت محمّد (صلى الله علیه وآله) است و ما، هرگاه مشتاق دیدار پیامبرت بودیم، به چهره او مى نگریستیم.
دندانپزشکی و دندانسازی در ایران تا زمان ناصرالدین شاه قاجار به عنوان یک حرفه تخصصی مطرح نبود تا اینکه وی در سفر دوم خود به فرنگ اولین متخصص دندانپزشک و دندانساز را به ایران آورد.
اسدالله علم جهت مقابله با نشریات و کنترل فعالیتهای آنها دوست دیرینهاش جهانگیر تفضلی را به عنوان سرپرست انتشارات و تبلیغات منصوب کرد. تفضلی در این راه با بهانههای واهی نشریات ضد دولتی را توقیف کرد و صرفاً به جرایدی اجازه فعالیت داد که در چارچوب برنامههای دولت علم گام برمیداشتند. از سوی دیگر تفضلی با توجه به منصبش تبلیغات دامنهداری را به نفع علم....
از ماکو به سمت بازرگان که می رویم به دهکده سرسبز و خرمی که در دامنه کوهی قرار دارد میرسیم که در آن ساختمان مجلل و تاریخی دیده میشود که صاحب اولیه ان اقبال السلطنه ماکویی بوده و قصر باغچه جوق نامیده میشود.
عکسی قدیمی از دوران قاجار در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که کامیون خدمات شهری دوران قاجار را نشان می دهد که در آن کارگران با پای پیاده مشغول کار هستند.
حجتالاسلام حاج شیخ عبدالحمید باقری بنابی، از وعاظ و سخنرانان دیرین و طراز اول شهر تبریز به شمار میرود. که دوستی طولانی و بسیاری با شهید آیتالله قاضی طباطبایی داشت.
امام حسین(ع) در گوش مردی چیزی فرمود، بعد از جدایی فوراً تمام موی سر آن مرد سپید شد. با این حال، ما خود را در شمار عبادالرحمن میشماریم، غافل از اینکه تمام اعضا و جوارح انسان فردای قیامت بر کارهایی که انجام داده، شهادت میدهند.