۰
plusresetminus
اگر چه تلاش ایران شناسان غربی عمدتا در این جهت است که از طریق دگرسازی منفی انگار هویت بخشی به خود را از راه انتساب ویژگی های منفی به غیر و حتی با تحریف واقعیت های تاریخی به انجام رسانند اما در بین ایشان هم معدود چهره هایی مانند ریچارد فرای که نگرشی منصفانه تر در این حوزه اتخاذ کرده است، یافت می گردند.
ایران شناسی از غرب تاشرق
نویسنده: حامد اسلامی

ایران شناسی اروپایی ﺗﻨﻬـﺎ ﻣﻌﻄـﻮﻑ ﺑـﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴـﺖ ﻋﻠﻤـﻰ نبوده، ﺑﻠﻜـﻪ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﻯ ﺍﺳـﺖ که ﻣﻮﺟﻮﺩﻳـﺖ این مطالعات ﺭﺍ ﻭﺍﺑﺴـﺘﻪ ﺑـﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﻫـﺎﻯ ﺍﺳـﺘﻌﻤﺎﺭﻯ ﻣﻰ گرداند.  با عنایت به سنخیت فرهنگ،سنن و شیوه حکومت داری در مشرق زمین با ایران، چه در سطوح دانشگاهی و چه به صورت تحقیقات فردی ایرانشناسی در شرق روندی چشمگیر و مثبت اندیشانه داشته است.       

                                   

1. ایران شناسان غربی

ﻏﺎﻟـﺐ ﺻﺎﺣﺐ ﻧﻈـﺮﺍﻥ عقیده ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺳﺮﭼﺸـﻤﻪ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺷﻨﺎﺳـﻰ ﺩﺭ ﺷﺮﻕ ﺷﻨﺎﺳـﻰ اروپایی نهفته اما ایران شناسی اروپایی ﺗﻨﻬـﺎ ﻣﻌﻄـﻮﻑ ﺑـﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴـﺖ ﻋﻠﻤـﻰ نبوده، ﺑﻠﻜـﻪ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﻯ ﺍﺳـﺖ که ﻣﻮﺟﻮﺩﻳـﺖ این مطالعات ﺭﺍ ﻭﺍﺑﺴـﺘﻪ ﺑـﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﻫـﺎﻯ ﺍﺳـﺘﻌﻤﺎﺭﻯ ﻣﻰ گرداند. در این میان اگر چه تلاش ایران شناسان غربی عمدتا در این جهت است که از طریق دگرسازی منفی انگار هویت بخشی به خود را از راه انتساب ویژگی های منفی به غیر و حتی با تحریف واقعیت های تاریخی به انجام رسانند اما در بین ایشان هم معدود چهره هایی مانند ریچارد فرای که نگرشی منصفانه تر در این حوزه اتخاذ کرده اند، یافت می گردند.         

                     

1-آلمان: امروزه در آلمان ایران شناسی به آن دسته از مطالعات و تحقیقات علمی ـ دانشگاهی اطلاق می شود که پیرامون تمدن و تاریخ ، زبان ، فرهنگ و هنر و ادبیات حوزه تمدنی ایران زمین انجام می گیرد. شاید انتشار گلستان سعدی با ترجمه «آدام اُلئاریوس» در سال 1654 میلادی را بتوان نخستین پژوهش ایران شناسی در آلمان دانست. ارنست امیل هرتسفلد، اولریش مارزلف،هانس روبرت و کارل هرمان اته از نامدارتری ایران شناسان آلمان هستند.                    

- هانس روبرت : او رساله دکتری خود را با عنوان «انحطاط ایران پس از مرگ شـاه اسماعیل » نوشت و در نتیجه به عرصه تحقیق در تاریخ صفویه وارد شد . رشته ای که تا پایان عمر نیز بدان پرداخت. او رسـاله مخصوص ورود به هیئت علمی دانشگاه را با عنوان «ترسلات دولتی روزگار تیموریان» ارائه نمود.رومر از آغاز مسیر علمی خود در مجمع تـحقیقات شرق شناسی آلمان در راستای بهبود شرق شناسی در معنای عام و نیز اسلام شناسی تلاش نمود. یکی از نظریات وی این بود که باید ارتباطی مداوم با سرزمینی که درباره تاریخ و فرهنگ آن تحقیق می شود برقرار ساخته و حفظ نمود.            

   

 - کارل هرمان اته: کارل هرمان اته، ایران شناس آلمانی ابتدا در رشته ادبیات کهن و فلسفه تحصیل کرد و نیز به تحصیل رشته زبان‌شناسی و مطالعات شرقی پرداخت.وی این تحصیلات خود را زیر نظر هانریش فلایشر که با زبان فارسی آشنایی داشت انجام داد. رساله دکتری او با عنوان «شبستان خیال، فصل اول درباره ایمان و اسلام از منظر فتاحی نیشابوری» ارائه شد .او بخشی از «اسکندرنامه» نظامی را ترجمه و تفسیر کرد و کارهایی تحت عنوان «فردوسی شاعر» و «اشعار کسایی» و نیز ترجمه‌ای از رباعیات ابوسعید ابوالخیر منتشر ساخت.         

                                   

2-ایتالیا: مطالعات و پژوهش‌های گسترده ایتالیایی‌ها درباره حوزه‌های مختلف ایرانشناسی ریشه در حضور جهانگردان و سیاحانی چون مارکو پولو و پیترو دلا واله است که باعث آغاز آشنایی ایتالیایی‌ها با سرزمین و مردم ایران،‌ و از آن مهمتر با زبان فارسی شدند. ایران شناسان ایتالیایی برخلاف بسیاری دیگر از شرق شناسان غربی مطالعات خود پیرامون ایران را بیشتر معطوف به تحقیقات دانشگاهی و هنری نموده اند.از این رسته می توان به لورنزو کنستانتینی، گراردو نیولی، آنجلو میکله پیه،ریکاردو زیپولی و کارلو چرتی نام برد.

 

- ریکاردو زیپولی: ایران‌شناس و عکاس مطرح ایتالیایی است که ریاست بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ونیز را برعهده دشته است. او سال‌ها در ایران به عکاسی از مناطق مختلف پرداخته و زبان و ادبیات فارسی را هم در دانشگاه تهران آموخته است.

 

- کارلو چرتی:وی ابتدا در انستیتو شرق شناسی ناپل شروع به تحصیل کرد. به این ترتیب «چرتی» در سال 1985 موفق به اخذ مدرک فوق لیسانس  در رشته زبان‌ها و تمدن‌های شرقی، با محوریت مطالعات ایرانی و هندی از انستیتو شرق شناسی ناپل شد. در میان آثار او می‌توان به مواردی از جمله ترجمه «زند و هومن سین» اشاره کرد و همچنین مقالات مختلف او در فرهنگنامه ایرانیکا در حوزه ایران شناسی در ایتالیا، و مقالاتی در نشریات مختلف ایران شناسی، مانند ساسانیکا، یا مجله مطالعات ایرانی از جمله آثاری هستند که می‌توان به ذکر نمود.  

 

3- بریتانیا: از قرن نوزدهم میلادی، ایران« موضوع شناسایی»  بریتانیایی ها قرار گرفت چرا که معبری استراتژیک برای نگاهبانی از هندوستان محسوب می شد و از طرفی برای کنترل رفتار سیاسی و دیپلماتیک ایرانیان، آنچه ضروری به حساب می آمد آن بود که تاریخ، تمدن و فرهنگ کشور ایران می بایست« مورد و موضوع شناسایی» قرار گیرد.بدین جهت در راستای اهداف سیاسی و استعماری، مطالعات ایران شناسانه انگلیس تحت اشعاع سیاست و استعمار قرار گرفت. معادله حقارت شرق در برابر برتری غرب نیز از اینجاست که به ایران تعمیم می یابد و پر رنگ میگردد.هر چند در میان محققین ایشان می توان استثنائاتی از اشخاص با صداقت را نیز که به حقیقت وجوه برجسته تاریخی و فرهنگی ایران توجه و اشاره کرده اند یافت.از جمله نامدارترین ایران شناسان  انگلیسی  می توان از آن لمبتون ، پیتر ایوری، لارنس لاکهارت ،ادوارد براون و سر ویلیام ریدر بولارد نام برد.

 

-ادوارد براون: خاورشناس و ایران‌شناس مشهور بریتانیایی بود. تحقیقات و تألیفات ارزشمند براون در زمینه تاریخ، ادبیات و نظم و نثر فارسی و تصحیح و نشر متون کهن به روش علمی و انتقادی جدید از اهمیت بی مثالی برخوردار است. تاریخ ادبی ایران در چهار جلد، مفصل ترین و جامع ترین تألیف در این زمینه به زبان‌های اروپایی است. شمار آثار بزرگ ادوارد براون اعم از تألیف و ترجمه کتاب های فارسی ۱۸ مجلد است. افزون بر اینها، براون ۳۲ رساله متوسط یا کوچک و ۱۳ دیباچه به زبان انگلیسی بر کتب فارسی یا عربی دیگران نوشته‌است . براون در ۵ ژانویه ۱۹۲۶، در ۶۴ سالگی در نزدیکی کمبریج درگذشت. خیابانی در مجاورت دانشگاه تهران از سال1334 به احترام او خیابان ادوارد براون نامگذاری شده است.     

                                   

- سر ویلیام بولارد: اندکی پس از شروع جنگ جهانی دوم با سمت سفیر کبیر انگلستان به ایران آمد و تا سال 1945در ایران بود و طی سالهای جنگ جهانی دوم به عنوان دیپلماتی برجسته فعالیت داشت .او وقایع روزانه و اوضاع و احوال سیاسی و رویدادهای جاری و نظریات شخصی‌اش پیرامون ایران را در قالب نامه‌هایی شرح داده است .این نامه‌ها که در هیات دولت انگلیس نیز خوانده و تحلیل می‌شددر قالب کتاب نیز به چاپ رسیده است . در مجموع نوشتارهای او در این مجموعه سرشار از نگاه برتری جویانه و حقارت آمیز به ایرانیان و بیانگر اهتمام او در کمک به سلطه انگلیس بر ایران است.   

 

4- فرانسه: در گذشته مقامات سیاسی-فرهنگی فرانسوی در مجموع نظر خوشی نسبت به ایران شناسی نداشته اند و آشنایی ایشان با زبان فارسی به تدریج از طریق فرقه‌های مذهبی و دیپلمات‌ها حاصل شد . در یک قرن گذشته اما نسلی پر شمار از محققان برجسته ایران پژوه در آن کشور پدید آمدند که این آغازی برآشنایی با زبان و ادبیات فارسی در این کشور خود است.از جمله ایران شناسان شهیر فرانسوی می توان از ژان دورینگ،برنارد اورکارد،آندره گدار، ژان کلود ووازن،لویی ماسینیون و کلمان هوارد نام برد.                        

 

لویی ماسینیون: شرق شناس و اسلام شناس فرانسوی و محقق تاریخ اسلام است. با وجود این که خود کاتولیک مذهب بود، اما سعی کرد تا اسلام را از درون بشناسد، و به این ترتیب تآثیر عمیقی بر نگاه غرب بر اسلام گذاشت. یکی از معروفترین آثار او «قوس زندگی منصور حلاج»است. دکتر علی شریعتی از پروفسور ماسینیون تمجید فراوان می کند و دو کتاب او یکی با موضوع حلاج و دیگری با عنوان «سلمان پاک» را ترجمه و در مواردی نیز به او کمک کرده است.                   

             

کلمان هوارد: از شاگردان «مدرسه زبان‌های شرقی» بود . به سه زبان فارسی،‌ ترکی و عربی تسلط داشت و در هر یک تالیفاتی دارد. همچنین مقالاتی در باب تاریخ و جغرافیا و صرف نحو و ادبیات ملل اسلامی و ادبیات ایران در نشریه های آسیایی و دانشنامه اسلام به چاپ رسانده است. او به سمت استادی زبان فارسی در مدرسه زبان های شرقی منصوب رسید و از سال ۱۹۰۸ استاد علوم اسلامی گردید. او در باب مطالعه تصوف در ایران نیز گامهایی برداشته است.      

 

5- آمریکا: نگارنده سه مرحله را در جریان روی آوردن آمریکائیان به موضوع ایران شناسی می تواند برشمارد.در بادی امر زمانی را داریم که آمریکائیان چندان عنایتی به شرق و ایران نداشتند و اطلاعات خود را بیشتر از اروپائیان می‌گرفتند، در مرحله دوم  شاهد رشد آرام ایران شناسی در امریکا در تلاش برای عقب نماندن از اروپا هستیم و بر همین اساس شرق شناسی آمریکایی حالت ضد اروپایی نیز به خود می گیرد.مرحله سوم اما به دورانی برمیگردد که  آمریکا ی بعد از جنگ، ابرقدرت جانشین انگلستان می گردد و خود را نیازمند به گسترش نفوذ در خاورمیانه و خاصه ایران می بیند و در این راستا به شناخت این جغرافیا و تمدن احساس نیاز می نماید.اما در یک نگاه کلی بدین دلیل که از یک سو آمریکا تا سال 1776 که اوج دوران استعمار است خود مستعمره بوده و دورانی طولانی از سیاست انزوا گرایی را نیز طی کرده این وجه از مطالعات ایشان در قیاس با کشورهایی مانند انگلستان به میزان بیشتری  جنبه ای علمی و آکادمیک داشته است تا استعماری.هر چند نمی توان گفت سراسر مثبت اندیشانه و علم دوستانه بوده است. مشهورترین ایران شناس آمریکایی بی تردید ریچارد نلسون فرای بوده است، گرچه در مقام ارزش گزاری معنوی عمل نمیتواند رقیب دانشمندی چون حامد الگار باشد.دیگرانی مانند فیلیس اکرمن، آرتور آپهم پوپ، ویلیام چیتیک، نیکی آر. کدی ، گری سیک و ... هستند.

 

حامد الگار: استاد مطالعات اسلامی و زبان فارسی در دانشگاه دانشگاه کالیفرنیا، برکلی می‌باشد. زمینه تخصصی الگار تاریخ تشیع در ایران و تصوف می‌باشد. الگار مدرک لیسانس و دکترا را از دانشگاه کمبریج گرفته دارد و از دانشگاه تهران دکترای افتخاری دریافت کرده‌است .او بیش از صد مقاله در دانشنامه ایرانیکا تألیف کرده‌است. الگار که خود متولد انگلیس بود سرانجام به مذهب تشیع گروید. وی همچنین آثاری از متفکران سیاسی معاصر شیعه را به انگلیسی ترجمه کرد از جمله کتاب ولایت فقیه امام خمینی و آثاری از ، شهیدمرتضی مطهری، آیت الله محمود طالقانی و دکتر علی شریعتی.

 

گری سیک: متولد ۱۹۳۵ میلادی و استاد دانشگاه کلمبیا است که بر موضوعات مربوط به خاورمیانه و بخصوص ایران فعالیت می‌کند. وی در دوران ریاست جمهوری جرالد فورد، جیمی کارتر و رونالد ریگان از اعضای شورای امنیت ملی دولت آمریکا بوده است. او از سال ۱۹۹۳ مدیر پروژه خلیج ۲۰۰۰ در دانشگاه کلمبیا است. شهرت وی بخاطر نظریه « October Surprise » و انطباق دادن آن با وقایع مرتبط با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران است.

                 

2.  ایران شناسان شرقی

آنچه مسلم است این که زبان فارسی در زمره زبان هایی بوده که بر زبان و فرهنگ مردم شرق آسیا تاثیر بسزایی گذاشته است. وجود هزاران نفر ایرانی که به انحاء مختلف به شرق دور سفر می کردند  نقشی مهم در اشاعه فرهنگ و زبان فارسی در مشرق زمین داشته است. با توجه به این روابط، از گذشته تا به امروز شماری زیادی از محققان و دانشمندان شرقی مشغول تحقیق در زمینه ایران شناسی بوده اند. با عنایت به سنخیت فرهنگ،سنن و شیوه حکومت داری در مشرق زمین با ایران، چه در سطوح دانشگاهی و چه به صورت تحقیقات فردی ایرانشناسی در شرق روندی چشمگیر و مثبت اندیشانه داشته است.                                                   

1-چین: در حال حاضر، درکشور چین، چندین مرکز ایران شناسی تاسیس شده و به شناخت و مطالعه بر روی ایران و نیز آموزش زبان و ادبیات فارسی توجه نشان می دهند. این مراکز و نهاد ها با حمایت دولت چین اداره می شوند و دولت ایران نیز در پاره ای موارد با اعزام استادان زبان فارسی و تجهیز کتابخانه و ارائه مواد آموزشی کمک هایی به آنها می نماید. زنگ یان شنگ، جان هون نیان، جان هویی، لیو بائو جینگ و یائو جی ده از مشهورترین ایران شناسان چینی در دوران معاصر هستند.               

                            

زنگ یان شنگ: آقای زنگ در سال 1935 میلادی در شهر شانگهای واقع در شرق چین به دنیا آمد. وی از ایران شناسان واستادان برجسته زبان و ادبیات فارسی در چین است که آثار گوناگونی از جمله لغت نامه چینی  به فارسی، فرهنگ بزرگ فارسی به چینی ، تالیف کتاب مکالمه زبان فارسی و نگارش مقالات متعدد در حوزه تاریخ و ادب فارسی حاصل تلاشهای اوست.

 

جان هون نیان: وی رییس سابق بخش فارسی دانشگاه پکن بوده و علاقه وافری به ادب فارسی و مسائل مربوط به ایران دارد.اکنون ایشان استاد ادبیات فارسی در دانشکده ادیبات و زبان های خارجی دانشگاه پکن می باشند. از آثار ایشان می توان این ها را بر شمرد: ترجمه بوستان سعدی، داستان های دل انگیز در ادبیات فارسی، داستان کاوه و ضحاک و ترجمه رباعیات خیام.       

                                   

2- روسیه: معمولا در روسیه دو مکتب ایران شناسی مسکو و سن‌پترزبورگ با یکدیگر مقایسه می‌شوند. مکتب سن‌پترزبورگ بیشتر به تاریخ و نسخه‌های خطی اهمیت می‌دهد اما در مسکو به پژوهش‌های معاصر زبان فارسی توجه دارند.از ایران شناسان شاخص روسیه می توان به یوری روبینچیک، پروفسور سترویف، دیاکونف، پیگولیوسکایا، داندامایوف ، پتروشکی ، میخالوویچ ارانسکی و جوی یوسیفونا ادلمان نام برد.                                                                                                            

- یوسف میخائیلوویچ ارانسکی: ابتدا در بخش جدید «زبان‌های شرقی» دانشگاه لنینگراد به درس و پژوهش پرداخت  و با ارائه رساله اش با عنوان «وجه و حدود فعل در دستور زبان معاصر افغانستان»، دکتری گرفت. او از ۱۹۴۸ در دانشگاه دولتی لنینگراد به تدریس مقدمات زبان‌شناسی ایرانی و تاریخ زبان‌های ایرانی مشغول بود. از جمله آثار او می توان به «مقدمه‌ای بر فقه الللغه ایرانی»، «روایتی درباره شمس تبریزی»، «زبان‌های ایرانی»، و «زبان‌های ایرانی نو در اتحاد شوروی» نام برد.     

                                                            

- جوی یوسیفونا ادلمان: یکی از جمله ایران‌ شناسان برجسته و مشهور روس و از صاحب‌نظران در حوزه زبانهای ایرانی است. او  رساله دکتری خود را با عنوان «مشکلات و مسائل واج شناسی زبانهای ایرانی»ارائه کرد.«تجربه مطالعه تاریخی و رده شناسی زبانهای ایرانی» ، « مبانی زبان‌شناسی ایرانی» و « زبانهای ایرانی» از آثاری است که با همکاری ادلمان نوشته شده و نیز دو مورد از کتابهایی که ایشان شخصا آنها را نگاشته « دستور تطبیقی زبانهای ایرانی شرقی» و «زبانهای ایرانی اسلاوی»، می باشند.        

                       

3- ژاپن: تحقیقات ژاپنی ها در زمینه ایران شناسی ، برخلاف اروپائیان جنبه تبلیغ دینی و یا استعماری نداشته است. زمینه اصلی ایران شناسی در ژاپن نیز به مبحث مشروطه بر می گردد. بعد از انقلاب اسلامی ایشان بیشتر به مسائل هنری واجتماعی ایران پرداخته اند.از جمله نامداران این عرصه در ژاپن میتوان به استادانی چون امیکو اوکادا، ت.کورایانگی،واییچی ایموتو،یاسوماسا فوکوشیما، آتسوواجی آشی کاگا و بسیاری دیگر اشاره کرد.       

               

- آتسوواجی آشی کاگا : خدمت علمی خود را با تدریس زبان سانسکریت در دانشگاه کیوتو آغاز کرد و در اوستائی و پهلوی نیز دانش آموخت.وی به نمایندگی میهنش در جشن های هزاره میلاد فردوسی به ایران آمد. پس از انجام گرفتن این جشن ها نزدیک یک سال در ایران ماند، به اصفهان و یزد و شیراز سفر کرد و آموختن زبانهای ایرانی باستان را دنبال گرفت. «سفرنامه ایران» او یادگار این تجربه است.   

                              

- خانم امیکو اوکادا :پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه توکیو برای ادامه تحصیل به دانشگاه تهران رفت و از دانشکده ادبیات آن درجه دکتری گرفت. در دانشگاه توکیو و در دوره ها و دانشگاه های دیگر به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت، و پس از تأسیس بخش فارسی و ایرانشناسی در دانشگاه مطالعات خارجی توکیو در سال 1980 دانشیار و سپس استاد این بخش شد از کتابهای معروف وی «دل ایرانی» است.    

               

در مجموع می توان گفت که ایران شناسی توسط غیر ایرانیان به عنوان پدیده‏ای که بخصوص در سده اخیر با آن مواجه هستیم، عبارت است از مطالعات و تحقیقاتی که کشورهای غربی و شرقی در مورد مسائل تاریخی، اجتماعی، مردم ‏شناسی، زبان شناختی، فرهنگی، مذهبی و غیره ایران انجام می‏دهند. در مورد اهداف و انگیزه‏ها و شیوه پژوهش‏های ایران شناسان دو نظریه وجود دارد. یکی اینکه تحقیقات ایشان مجموعه مطالعات بی‏غرضانه و علمی است و اشخاص بنا به ذوق و علاقه به آن مشغول می‏شوند. نظر دیگر این است که ایران شناسی به مقتضای منافع و مصالح استعمارگران و قدرتهای جهانی  به وجود آمده و در پشت این پژوهش‏ها اهداف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نهفته است.نگارنده با مختصر مطالعات خود در حوزه مذکور به این نتیجه رسیده است که هیچکدام از این دو نظر را نمی توان مطلقا رد کرده و یا دارای شمولیت عام دانست. بسیاری ایران شناسان و خاصه از نوع غربی آن در جهت خدمت به دولتهای خود یا تقویت حس خودبرتر پنداری با تحقیر غیر خودی به این تحقیقات روی آورده اند . در عین حال از میان همین ایران شناسان غربی دانشمندانی چو ریچارد فرای ، ادوارد براون و لویی ماسینیون نگرشی منصفانه تر به این مقوله داشته اند.                    

          

https://www.cafetarikh.com/news/20051/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما