۰
plusresetminus
گفته می شود طی یکی از سفرهای بن گوروین نخست وزیر اسرائیل به ایران در سال 1340، هواپیمای او که عازم کشور دیگری بود به بهانه نقص فنی وارد تهران گردید و مذاکراتی در هم آنجا میان ایران و اسرائیل انجام شد.
چرا روابط ایران و اسرائیل پنهانی بود؟
کافه تاریخ- مقالات

رابطه کشورهای اسلامی با رژیم نامشروع اسرائیل یکی از چالشهای اساسی ملل و دول اسلامی از بدو تأسیس آن بوده است. بعد از موجودیت یافتن اسرائیل، موضوع رابطه و به رسمیت شناختن این کشور به مسأله­ای اساسی برای بسیاری از کشورها تبدیل شد. در کنار مواضع متفاوتی که کشورها در رابطه با این کشور اتخاذ نمودند، رژیم پهلوی ضمن به رسمیت شناختن اسرائیل، به ایجاد و گسترش رابطه با این کشور پرداخت. این در حالی بود که مردم و گروههای مذهبی نسبت به این موضوع بسیار حساس و خواستار عدم به رسمیت شناختن این کشور بودند. از این رو رژیم با آگاهی از حساسیت مردم و کاستن از این فشارها، به راهکارهای متفاوتی دست زد که رابطه پنهانی یکی از این رویکردها بود. با این مقدمه به تببین این موضوع و ابعاد رابطه پنهانی رژیم پهلوی با اسرائیل پرداخته می­شود.

موجودیت یافتن اسرائیل

رژیم اسرائیل در سال 1948 و با پایان یافتن قیمومیت فلسطین در 15 مه 1948 موجودیت یافت. موجودیت این رژیم با ادعاهای واهی و بی­اساسی چون ارتباط تاریخی قوم یهود با فلسطین در دوران باستان و تحقق وعده الهی برای بازگشت یهودیان به ارض موعود و در عمل با غصب زمینهای اعراب و کشتار بیر­حمانه فلسطینیان صورت گرفت.1 از این رو موضوع به رسمیت شناختن کشوری که بدون توجه به حقوق و موازین بین­المللی و نیز به صورت غاصبانه شکل گرفته بود، مورد توجه و اهمیت بسیاری از کشورها قرار گرفت. از آنجا که غصب سرزمین در رابطه با کشوری اسلامی صورت گرفته بود، دول و ملل اسلامی حساسیت بیشتری به آن داشتند. در کنار مواضع متفاوت کشورهای اسلامی که بیشتر بر رویکرد مخالفت و حتی جنگ با اسرائیل شکل گرفت، رژیم پهلوی، علیرغم حساسیت مردم، این کشور را به رسمیت شناخت. بنابر اسنادی که موجود است و ویلیام شوکراس هم بر آن صحه می­گذارد شناسایی اسرائیل توسط رژیم شاه، با پرداخت مبلغ 400000 دلار به ساعد مراغه­ای به دست آمد.2 این شناسایی سریعاً واکنش مردم و روحانیون از جمله آیت­الله کاشانی را در پی داشت. اعتراضات در نهایت باعث شد تا دکتر مصدق در 15 تیر 1330 با عنایت به اصل موازنه منفی، شناسایی دوفاکتوی اسرائیل را پس بگیرد؛ اما این موضوع پایان کار رژیم پهلوی و اسرائیل نبود، بلکه روابط دو کشور به صورت پنهانی و در ابعاد مختلف ادامه یافت.

*روابط پنهانی رژیم اسرائیل و پهلوی

گرچه شناسایی دوفاکتوی اسرائیل با تلاش مصدق و پیگیری مردم پس گرفته شد؛ اما بعد از کودتای 28 مرداد، رابطه با این کشور در ابعاد وسیع و گسترده­تری ادامه یافت. البته، به رغم روابط گسترده، تعامل دو کشور به صورت غیرسیاسی و محرمانه بود. بدین معنا که سفارت ایران تحت پوشش و نظارت سفارت سوئیس به گسترش روابط خود با اسرائیل پرداخت و در همین چارچوب بارها دیدار و ملاقاتهای پنهانی میان سران دو کشور انجام شد. «این رفت و آمدها که با اجازه شاه انجام می­گرفت از نظر سری ماندن توسط ساواک ترتیب داده می­شد تا نه در فرودگاه و نه در هتل محل سکونت کسی به آن پی نبرد.»3 چنانچه گفته می­شود طی یکی از سفرهای بن گوروین نخست وزیر اسرائیل به ایران در سال 1340، هواپیمای او که عازم کشور دیگری بود به بهانه نقص فنی وارد تهران گردید و مذاکراتی در همانجا میان ایران و اسرائیل انجام شد. این روابط در سطوح مختلف نظامی و اقتصادی بود. در سطح نظامی، اسرائیل یکی از حامیان مهم نظامی رژیم پهلوی در زمینه امنیتی، جاسوسی، سرکوب نیروهای مخالف داخلی و نیز تشکیل ساواک بود. یک نویسنده یهودی در همین رابطه می­نویسد: «از جمله شعبات عمده سازمان اطلاعات و امنیت اسراییل، یک وزارت امور خارجه پنهانی است که با کشورهایی که دول آنها بنا به علل سیاسی، مذهبی، یا جغرافیایی نمی توانند با اسراییل روابط دیپلماتیک آشکار داشته باشند، در تماس باشند.... از جمله کشورهای مورد بحث ترکیه و ایران و مراکش هستند.»4

روابط نظامی در سایر وجوه نیز برقرار بود و شخصی به نام ارتشبد حسن طوفانیان از عوامل و چهره­های نزدیک به شاه، به تنظیم و اداره این روابط می­پرداخت. وی علاوه بر ایجاد زمینه مناسب جهت گسترش روابط نظامی، به دلالی در زمینه اسلحه نیز مشغول بود. در همین راستا، شیمون پرز وزیر دفاع اسرائیل و چند تن از مقامات نظامی بارها به ایران آمدند. در نتیجه یکی از این مسافرتها که در سال 55 توسط پرز و همراهانش صورت گرفت،شش قرارداد نظامی عقد گردید که در ابتدا با عدم تعهد شاه و انکار آن همراه بود. به عبارتی شاه علاوه بر خشم مردم، افشای این رابطه را موجب کدورت روابط ایران و کشورهای عربی می­دانست.5 در سطح اقتصادی نیز روابط دو کشور شامل مشارکت اسرائیل در بسیاری از پروژه­های کلان اقتصادی ایران بود. در مقابل ایران هم نیازهای نفتی اسرائیل را تأمین می­نمود که همواره با تلاش شاه و رژیم جهت پنهان ماندن همراه بود. اما علیرغم تلاشهای صورت گرفته، جزئیات بسیاری از این روابط به سرعت آشکار می­شد. یکی از دلایل این موضوع، عدم توجه و اهمیت اسرائیل به پنهان ماندن مذاکرات بود که بر اساس مصالح و منافع این کشور صورت می­گرفت. چنانچه در نامه­ای منسوب به یکی از نمایندگان رژیم پهلوی آمده است: «... جمعه گذشته ۲۷ خرداد که با مدیر کل وزارت خارجه مذاکره داشتم، اظهار می‌داشت که شاید در همین وقت نخست‌وزیران دو کشور (ایران و اسرائیل) در تهران مشغول مذاکره باشند.... و با جناب آقای هویدا نخست‌وزیر ایران در تهران تماس گرفته شده و جناب‌ آقای هویدا بدین شرط موافقت فرموده‌اند که در جراید ذکری از آن نشود. لیکن با کمال تأسف روزنامه معاریو دیروز خبری در این مورد انتشار داده که نمی‌دانیم از چه منبعی کسب نموده است....»6

سخن نهایی پیرامون موضوع روابط پنهانی رژیم پهلوی و اسرائیل آنکه، این روابط علیرغم تلاش رژیم شاه جهت پنهان ماندن در ابعاد وسیع اقتصادی و نظامی برقرار بوده و بسیاری از جزئیات آن نیز به سرعت منتشر می­شد. رژیم شاه علیرغم آنکه از حساسیت مذهبی مردم نسبت به رابطه با این کشور آگاه بود؛ اما با بازی دوگانه درصدد تداوم رابطه خود با اسرائیل از یک سو و حفظ روابط خود با کشورهای اسلامی بود. این موضوع ضمن آنکه روابط رژیم پهلوی و کشورهای اسلامی را تحت تأثیر قرار داد، بر تشدید مخالفتهای داخلی و مبارزات مردمی نیز افزود.

 فهرست منابع

1.حمید احمدی،ریشه­های بحران در خاورمیانه، تهران: انتشارات کیهان. چاپ دوم، 1377 ص 243

2.علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران 1320- 1357، تهران: نشر قومس، چاپ ششم، 1384، ص 410

3. سیدجلال­الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتار انتشارات اسلامی، چاپ هفدهم، 1391، صص 229- 230

4.یعقوب توکلی، « ایران و تحولات فلسطین، سیری کوتاه در روابط شاه و اسرائیل» فصلنامه زمانه، شماره 1،

5. ازغندی، همان، ص 417

6.محمدتقی تقی‌پور، تکاپوی صهیونی در ایران معاصر از کتاب پژوهه‌ صهیونیت‌، کتاب دوم، مرکز مطالعات فلسطین، 1376، ص ۴۱۹، و ر، ک: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.

 

https://www.cafetarikh.com/news/35863/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما