۰
plusresetminus
سرتیپ کوهرنگی زندانبان آیت‌الله طالقانی گفت: آیت‌الله طالقانی یک سوخته‌دل بود و مظلومیت و درد را درک می‌کرد. همه مأموران زندان عاشق ایشان بودند.
خاطره یک زندانبان از زندانی شدن آیت‌الله طالقانی
 مراسم پاسداشت سی و پنجمین سالگرد رحلت آیت‌الله طالقانی  در مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران برگزار شد.

سرتیپ کوهرنگی زندانبان آیت‌الله طالقانی در این مراسم اظهار داشت: آشنایی بنده با آقای طالقانی زمانی بود که من دانشجوی دانشگاه تهران بودم و با توصیه دوستان به مسجد هدایت رفتم و مجذوب ایشان شدم.

وی افزود: من به علت اینکه دانشکده افسری نیز درست خواندم مسئولیت زندان قصر به بنده واگذار شده بود و چون بنده جامع‌شناسی جزایی خواندم طرحی را به مسئولان زندان دادم که مورد موافقت آنان قرار گرفت که در زندان قصر اجرا کنم.

وی افزود: آن زمان زندان قصر 7 هزار زندانی داشت و وقتی وارد زندان شدم چون شرایط مناسب برای اجرای طرحم ندیدم سعی کردم بین زندانیان و زندانبانان رابطه برقرار شود و برای اجرای این ترتیب از بلندگو اعلام کردم هیچ مأموری حق توهین به زندانی ندارد.

کوهرنگی ادامه داد: مأموری فردا به من گفت آیت‌الله طالقانی می‌خواهد شما را ببیند و من خدمت آقای طالقانی رسیدم دیدم دارند در باغچه قدم می‌زنند و وقتی مرا دیدند صمیمانه مرا پذیرفتند و اظهار داشتند به قدری شما پشت بلندگو خوب صحبت کردید که از دیشب می‌خواستم شما را ببوسم و من دست آقا را بوسیدم و این بوسه من در دست زندانی در آن زمان خیلی سر و صدا ایجاد کرد که زندانبانی دست زندانی را بوسید.

کوهرنگی افزود: مبارزان معروفی مانند آیت‌الله طالقانی، مهندس بازرگان، یدالله سحابی، آیت‌الله منتظری، سرحدی‌زاده در بند 3 و 4 زندانی بودند و ما به عنوان زندانبان با این بندها هیچ مشکلی نداشتیم.

وی ادامه داد: طالقانی دو خصیصه بسیار مهم داشت نخست اینکه در مقابل ظلم و ستم می‌ایستاد و در مقابل به ضعیف احترام فوق‌العاده می‌کرد.

این زندانبان ادامه داد: همه مأموران زندان عاشق آیت‌الله طالقانی، بازرگان، سحابی و عباس شیبانی شده بودند.

وی افزود: بعد از انقلاب و شب دوم بعد از انقلاب من به درجه سرتیپی نائل شدم و درست بعد از آن شب بود که در خانه مرا زدند و دخترم گفت با شما کار دارند و وقتی به در خانه رسیدم مأموری دست مرا گرفت و مرا به مدرسه‌ای بردند و زندانی کردند. همسرم به آیت‌الله طالقانی زنگ زد و درست 20 دقیقه بعد که در مدرسه زندانی بودم آیت‌الله ملکی مسئول کمیته آن منطقه مرا صدا زد و پرسید چه نسبتی با آقای طالقانی دارید گفتم هیچی و به من گفتند آیت‌الله طالقانی شفاعت شما را کردند و شما از زندان آزادید.

کوهرنگی افزود: آیت‌الله طالقانی سوخته‌دل بود و درک می‌کرد مظلومیت و درد چیست.

این زندانبان ادامه داد: در زمان زندان کمیته عفو در ساواک تشکیل شده بود و از من خواستند با زندانیان صحبت کنم که با اظهار ندامت از زندان رها شوند و من این موضوع را خدمت زندانیان از جمله آیت‌الله طالقانی و مهندس بازرگان گفتم و آنان نپذیرفتند. زندانیان گفتند ما کاری انجام ندادیم و اگر مسئله عذرخواهی است باید کسانی که ما را به زندان انداختند از ما عذرخواهی کنند و به این ترتیب من صحبت‌های زندانیان را به مأموران زندان منتقل کردم و آنان نیز پذیرفتند.



https://www.cafetarikh.com/news/22589/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما