۰
plusresetminus
یکی از سازمانهایی که در طی دوران حکومت پهلوی دوم در راستای سرکوب مخالفین رژیم تاسیس شد، سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) بود، اما باید دانست عواملی موجب گردید تا طرح تاسیس آن نهایی شود.
ساواک طرحی تقلیدی از دو سازمان FBI و CIA آمریکا بود!
 پس از کودتای 28 مرداد 1332، آمریکا، فضا و شرایط را به ‌منظور حضور و حاکمیت بلامانع خویش در ایران مساعد یافته و در صدد برآمد تا در تمام شئون ایران دخالت کرده و جایگزین انگلیس شود. یکی از زمینه ‌های مورد نظر، بخش امنیتی و اطلاعاتی بود. تا پیش از این مقطع‌، انگلیس از حضوری پررنگ‌تر برخوردار بود و آمریکا نیز به منظور کسب جایگاه مناسب تلاش می‌کرد ولی نتایج جنگ جهانی دوم و توافقات جدید در تعیین حوزه‌های نفوذ و همچنین کمک مؤثر و مستقیم آمریکا در پیروزی کودتا و بازگرداندن محمدرضا به ایران در سال 1332، آزادی عمل بیشتری را برای آمریکا فراهم کرد و از این تاریخ بود که آمریکایی‌ها، با تمام امکانات وارد عرصه‌های مختلف شدند و حاکمیت بلامنازع خود را تثبیت کردند. در این راستا، هدایت و کنترل دو پایگاه بیش از دیگر پایگاه‌ها مورد نظر آنها بود: ارتش و راه‌اندازی سازمان اطلاعات و امنیت داخلی‌. اولی‌، به‌منظور حفاظت و حراست از مهره‌ای که توسط آن ها مجدداً در ایران روی کار آمده بود، در مقابل هجوم بیگانگان و ایجاد نقش ژاندارمی در منطقه خاورمیانه برای سرکوبی نهضت‌های آزادی‌بخش‌ و دومی‌، به‌منظور حمایت و پشتیبانی و حفظ او در مقابل نیروهای داخلی، چنانکه در این باره تقی نجاری راد می نویسد با پیروزی کودتای 28 مرداد - که در جریان عملیات موسوم به «آژاکس» تحقق یافت و به سقوط دولت ملی مصدق انجامید - محمدرضاشاه به قدرت بازگردانده شد و به کمک استعمارگران که حکومت خود را مدیون آن­ها می­ دانست، روز به­ روز به تحکیم و تثبیت پایه­های حکومت خویش پرداخت. سازمان اطلاعات و امنیت کشور در سال 1335 در جهت ایجاد امنیت و حفظ دیکتاتوری شاه تشکیل گردید. نطفه­ی ساواک در سال 1335 در فرمانداری نظامی بسته شد و با تصویب قانون تأسیس ساواک، این سازمان از اوایل سال 1336 رسماً به فعالیت پرداخت.

تا قبل از شکل­ گیری ساواک، نهادهای امنیتی- اطلاعاتی شاه تنها از دو بخش که تا حدودی از یکدیگر مستقل بودند، تشکیل می­ شد: یکی تحت نظر شهربانی بود و دیگری در دست ارتش قرار داشت. دایره­ی سیاسی یا کارآگاهی شهربانی، وظیفه­ی اصلی کسب اطلاعات از امور سیاسی داخل کشور و ازجمله احزاب، سندیکاهای کارگری، مطبوعات و افراد صاحب نفوذ سیاسی را بر عهده داشت. در ارتش نیز رکن 2 وظیفه­ی کسب اطلاعات و اخبار درباره­ی افراد نظامی و ارتش را عهده­دار بود.

پس از کودتای 28 مرداد، چند عامل حکومت کودتا را بر آن داشت تا تلاش گسترده­ای در جهت سرکوب نیروهای مخالف و ایجاد جو اختناق و رعب در جامعه انجام دهد. از یک طرف دولت از حرکت­ های مردمی و نیز شخصیت­ های بزرگ مذهبی- سیاسی که جنبش ملی شدن نفت را رهبری کرده بودند و دست اجانب را از کشور ایران و منابع عظیم ثروت آن قطع کرده بودند، هراس داشت؛ از طرف دیگر، رژیم از فعالیت گروه­ ها و دسته­ هایی که تلاش در جهت براندازی و معدوم ساختن رژیم خودکامه و ضدمردمی پهلوی و از میان برداشتن عناصر وابسته و خودفروخته داشتند- نظیر فدائیان اسلام- و نیز ایجاد گروه­های مسلح سرّی و دیگر گروه ­های سیاسی- مذهبی ترس و واهمه داشت. این مسئله باعث شده بود که فرمانداری نظامی مأمور سرکوب همه جانبه­ ی گروه­های مخالف رژیم شود.

در این باره تقی نجاری راد می نویسد به نخستین کابینه رژیم کودتا دو مأموریت داده شد: یکی حل مسئله ­ی نفت و دیگری سرکوب هرگونه  فعالیت و جنبش ضد امپریالیستی و از بین بردن مخالفین و تثبیت و تحکیم موقعیت رژیم. دولت کودتا بلافاصله درصدد حل مسئله­ی نفت برآمد و قرارداد کنسرسیوم با تلاش دولت­های آمریکا و انگلیس بر ایران تحمیل شد. وظیفه­ ی حفظ نظم و امنیت داخلی با تکیه بر ارتش و دیگر نهادهای امنیتی بر عهده ­ی فرمانداری نظامی گذاشته شد و تیمور بختیار فرماندار نظامی تهران شد و وظیفه­ ی اجرای حکومت نظامی و سرکوب مخالفان را بر عهده گرفت. بختیار ظلم و جنایات زیادی مرتکب شد و اکثر افراد و گروه­هایی را که به نوعی مخالف رژیم شناخته می­شدند، سرکوب کرد و فعالیت آن­ها را به­طور موقت متوقف کرد. وی نقش مهمی در قلع و قمع گروه­ هایی چون فدائیان اسلام و حزب توده داشت.

حزب توده

رژیم کودتا و فرماندار نظامی تهران- تیمور بختیار- در مبارزه با حزب توده که یکی از گروه­های عمده­ی مخالف رژیم بود سلاح «زور، تخریب و سرکوبی» را به کار برد. در حمله به حزب توده فرماندار نظامی تهران دست به بازداشت، محاکمه و اعدام رهبران آن زد. حزب توده با وجود نفوذی که در ارتش و نیروهای مسلح داشت، در زمان کودتا تا حد زیادی تضعیف شد. در عین حال، تردید و بلاتکلیفی در مبارزات و درگیری­های داخلی، همراه با آشفتگی­ های ایدئولوژی به شدت بر فعالیت­ های آن تأثیر گذاشته بود.

با استقرار حکومت زاهدی و قدرت گرفتن شاه، افراد مهم و سران حزب توده یا از ایران فرار کردند یا زندانی و اعدام شدند. عده­ ی زیادی از توده­ای­ها نیز که اظهار ندامت کرده و دست از فعالیت­ های حزبی برداشته بودند، جذب دولت شدند و بعداً با تشکیل ساواک عده­ی زیادی از آن­ها به عنوان جاسوسان سازمان امنیت به کار گرفته شدند. با این همه، ضربه­ ی بزرگ و نهایی با کشف شبکه­ ی اعضای حزب توده در نیروهای مسلح، در تابستان سال 1333 بر آن وارد آمد و عده­ ی زیادی از آن­ها محاکمه شدند و رهبرانشان به حبس ابد یا اعدام محکوم شدند.

جبهه ی ملی

جبهه­ ی ملی، دومین گروه عمده­ی مخالف رژیم بود که در سال­ های پیش از کودتا به رهبری دکتر محمد مصدق نهضت ملی شدن صنعت نفت را به کمک نیروهای مذهبی به راه انداخته بودند. دولت در برخورد با این گروه، روش سرسختانه ­ای به کار نگرفت و در مورد آن­ها حربه­ی «نظارت و کنترل» را به کار برد. بعد از کودتای 28 مرداد، عده­ای از اعضای جبهه­ی ملی توسط فرمانداری نظامی دستگیر و محاکمه و زندانی شدند اما بعد از مدتی آزاد گشتند. رژیم خودکامه­ی پهلوی به دقت اعمال این گروه را تحت نظر داشت و با تشدید مراقبت و کنترل، آن­ها را زیر فشار قرار می­داد. اعضای جبهه­ ی ملی ضمن آن­که در حفظ ماهیت سیاسی خود کوشا بودند، در حاشیه­ ی روند سیاسی اجتماعی ایران با احتیاط گام برمی­ داشتند.

روحانیون

سومین گروه عمده­ای که رژیم پس از مبارزه و سرکوب حزب توده و فلج کردن بنیان جبهه­ی ملی به مبارزه با آن­ها برخاست، روحانیون شیعه و گروه­های مذهبی بودند. شاه سعی داشت در مورد این گروه­ها که از محبوبیت مردمی بالایی برخوردار بودند سیاست سازش را از طریق اظهار ارادت و محبت نسبت به شخصیت مرجع عالی­قدر تشیع آیت­الله بروجردی در پیش گیرد. شاه در مورد دیگر روحانیون نیز سعی داشت که همین حربه را به کار بندد. هرچند شاه در سال­های اولیه بعد از کودتا، مخالف علنی از طرف این گروه ندید، ولی با ظهور امام خمینی (ره) و طرفداران او عملاً سیاست شاه در مورد روحانیون شکست خورد و همین نیروهای عمده بودند که به رهبری مرجع عالی­قدر شیعه- امام خمینی (ره)- و با تکیه بر پشتوانه­ی عظیم ملت ایران، انقلاب اسلامی را به راه انداختند و در بهمن 1357 به حکومت پهلوی پایان دادند.

فدائیان اسلام

غیر از روحانیت شیعه، رژیم در بعد وسیعی به سرکوب گروه ­های مذهبی پرداخت. فدائیان اسلام یکی از گروه­هایی بودند که به طرز ناجوانمردانه­ای در سال 1334 سرکوب شدند. فدائیان اسلام که در اوایل دهه­ی 1320 شکل گرفته بودند و داعیه­ی اجرای احکام اسلامی را داشتند، از اوایل فعالیت خود تحت رهبری شهید نواب صفوی سعی داشتند با نابود کردن ریشه­های  فساد و از بین بردن عوامل وابسته­ ای چون کسروی، هژیر و رزم­آرا، اسلام و احکام تعالی­بخش آن را در عمل پیاده کنند و آن را از کشانده شدن به انحراف بازدارند.

فدائیان اسلام پس از ترور ناموفق علاء در سال 1334 و دستگیری ضارب نخست­وزیر، تحت تعقیب فرمانداری نظامی و آگاهی شهربانی قرار گرفتند. فرمانداری نظامی و آگاهی شهربانی تلاش گسترده­ ای را در جهت پیدا کردن نواب صفوی و هم­فکران او آغاز کردند و بالاخره پس از یک هفته نواب و یکی از هم­فکرانش- که در منزل حمید ذوالقدر مخفی شده بودند- توسط نیروهای شهربانی دستگیر گردیدند و به شهربانی برده شدند. چند روز بعد نیز تعداد دیگری از یاران نواب توسط نیروهای شهربانی دستگر شدند و تحت شکنجه قرار گرفتند. یک ماه بعد از دستگیری فدائیان اسلام، در یک دادگاه نظامی فرمایشی- که به طور مخفیانه تشکیل شد- نواب و تعدادی از یاران او به اعدام محکوم شدند و در 27 دی­ماه 1334 تیرباران شدند.

رژیم شاه که علی­ رغم سرکوب اکثر نیروهای مخالف هنوز از نیروهای باقیمانده هراس و وحشت داشت، سرکوب و ایجاد جو خفقان را همچنان ادامه داد ولی ادامه­ی حکومت نظامی، دیگر چندان ممکن نبود. به علاوه رسوایی فرمانداری نظامی در انجام امور و وظایف محوله­ اش از یک سوی و ضرورت وجود انسجام و هماهنگی در نهادهای امنیتی و اطلاعاتی از سوی دیگر، باعث شد که آمریکا طرح تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت را به شاه بدهد. این طرح، شامل دو نهاد «امنیت داخلی» و «اطلاعات خارجی» که مشابه دو سازمان FBI و CIA آمریکا بود، می­شد. شاه تشکیل دو نهاد جداگانه را نپذیرفت و فقط با تشکیل یک سازمان منسجم اطلاعات و امنیت موافقت کرد.

هسته ­ی اصلی سازمان اطلاعات و امنیت کشور در سال 1335 در فرمانداری نظامی شکل گرفت و در مطبوعات روز چهارشنبه 11 مهرماه 1335 خبری انتشار یافت که حاکی از تشکیل ساواک بود. این خبر حکایت از این داشت که تأسیس سازمان امنیت به تصویب دولت رسیده و معاونین سازمان امنیت از روز گذشته در فرمانداری نظامی مشغول کار شدند. تشکیل سازمان امنیت احتیاج به اجازه­ی مجلسین نداشت زیرا یک اداره­ ی عمومی بود که اجازه­ی تشکیل آن با هیات دولت بود. منتهی این اداره نیاز به اختیاراتی داشت که جز از طریق قانون و مجلسین، اعطای آن میسر نبود.

سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) پس از تصویب لایحه آن در مجلس سنا و مجلس شورای ملی رسماً از اوایل سال 1336 فعالیت خود را به ریاست تیمور بختیار آغاز کرد.

منابع:

1-افراسیابی، ایران و تاریخ، تهران، زرین: 1364.

2-بیل، جیمز، شیر و عقاب، ترجمه فروزنده برلیان، تهران، فاخته: 1371.

3-منصوری، جواد، سیر تکوینی انقلاب اسلامی، تهران، مطالعات سیاسی و بین المللی: 1375.

4-خسرشاهی، هادی، فداییان اسلام، تهران، اطلاعات: 1375.

5-سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک: 1373.

*نجاری راد، تقی، ساوک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی: 1378.

منبع:قدس

https://www.cafetarikh.com/news/29507/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما