در سال های جنگ، یکی از علایق فرزندان پاسدار، داشتن لباس هایی مانند لباس پدرانشان بود تا با پوشیدن آن احساس بزرگی و غرور کنند. برخی نیز لباس های از کار افتاده خود را به لباس هایی کوچک برای کودکانشان تبدیل می کردند.

پس از انجام عملیات موفق «عاشورای3» صندوق سیار اخذ رأی به موقعیتی که رزمندگان لشکر 10 سیدالشهدا(ع) حضور داشتند آمد و رزمندگان این لشکر در تعیین سرنوشت سیاسی کشور نیز انجام وظیفه کردند.

نماز یکی از غیور مردان جنگ تحمیلی

عکس شهید مطهری در دستان رزمنده نوجوان

در سال‌های 62 - 63 بود که صدام باز هم اندیمشک را مورد خشم خود قرار داد و موشک باران کرد، لحظاتی بعد مرا صدا زدند و گفتند «جسد پیر زنی در غسال خانه است، این زن سر در بدن ندارد و قابل شناسایی نیست».

درحالی که از زمین و آسمان آتش می‌بارید «شهید علیرضا جمالپور» در کمال خونسردی به زدن خاکریز مشغول بود و همیشه لبخند ملیحی برلب داشت.

حاجی بخشی یکی از رزمندگانی بود که به عنوان پیر جنگ در جبهه های حق علیه باطل می جنگید و روحیه شعف انگیزی داشت.

روزی که شهید مسعود اکبری به خوزستان و در میان بچه‌های اندیمشک آمد، نخست قلب‌ها را تسخیر کرد.

سال 1365 در منطقه عملیاتی فاو (پدافندی والفجر 8) زارع راضی را دیدم که گوشه‌ای نشسته و خیلی ناراحته و دارد به پاهایش فکر می‌کند.

عکس های بسیاری از دوران دفاع مقدس باقی مانده‌اند که هر کدام از آنها بخشی از تاریخ مصور این دوران باشکوه را نشان می‌دهند.

در این عرصه افرادی کمتر از انگشتان دست بودند که از خاک و سرزمین ما نبودند، اما به مقدس بودن دفاع در این راه پی برده و نشان دادند دفاع از حق، خارج از مرز، ملیت و نژاد است.

فرمانده گردان که برای بازدید پل رفته بود بر اثر تیر دشمن از ناحیه ران زخمی و به عقب منتقل شد درحالیکه هر لحظه احتمال پاتک دشمن می‌رفت و سر و صدای تانک‌ها به وضوح شنیده می‌شد گردان بدون فرمانده ماند.