داستانها و افسانه های زیادی پیرامون بیماری ها و منشا تولید و شروعش در افسانه ها ذکر شده و یکی از این بیماری های زکام است . نقل است که انوشیروان زکام داشت آن هم پیوسته ، بعد به ماری محبت کرد و آن مار در جواب محبتش از دهان خود تخمی سیاه ریخت و شاه هم داد و آن تخم را کاشتند و اسپرغم یا همان ریحان به دست آمد که انوشیروان از بوئیدن و خوردن آن زکامش برطرف شد .