تاریخ نگاران برپایی مراسم نوروز در زمان فتحعلی شاه را اینچنین نقل کرده اند : از چند گام به در ورودی تالار مانده سفره سپید بزرگی گسترده ، بساط هفت سین را روی آن می چیدند و دامنه آن تا شاه نشین وسیعی که تخت مرصع فتحعلی شاه در آن قرار داشت کشیده میشد
تاریخ نگاران برپایی مراسم نوروز در زمان فتحعلی شاه را اینچنین نقل کرده اند : از چند گام به در ورودی تالار مانده سفره سپید بزرگی گسترده ، بساط هفت سین را روی آن می چیدند و دامنه آن تا شاه نشین وسیعی که تخت مرصع فتحعلی شاه در آن قرار داشت کشیده میشد . بالای تخت مسندی زربفت کار هندوستان می گستردند ، روی آن تشکچه ای از مخمل ارغوانی مروارید دوزی می نهادند و کنارش دو متکای جواهر دوزی با ریشه و منگوله مروارید قرار می دادند . چهار شمعدان مرصع با آویزه های درشت از سنگ های قیمتی در چهار گوشه تشک نهاده شمع ها را می افروختند .
در یک سوی هفت سین سران سپاهی با نیم تنه و شلوار قرمز یراق دار و شارپ صف آراسته ای می بستند و نایب السلطنه در راس آن قرار می گرفت ، در سوی دیگر مستوفیان با شال و کلاه و جبه ترمه و چاقچور قصب سرخ ایستاده و مستوفی الممالک با جبه مفتول دوزی مقدم بر همه جا می گرفت . نزدیک تخت صدر اعظم با جبه و شمسه صدارت ایستاده ، وزرا و اعیان زیر دست وی قرار می گرفتند . خطیب و منجم باشی برابر تخت ایستاده اطبا و بعضی اروپاییانی که بنا بر خواهش به تماشا می آمدند پشت آنان قرار می گرفتند . یک ربع مانده به تحویل پرده را بالا می گرفته و به آواز بلند ورود شاه را اعلام می داشت . پس از جلوس شاه شمشیر جهانگشای نادر را روی زانو می نهاد و خطیب الممالک از صف مقابل خارج می شد نزدیک تخت می آمد و خطبه مختصری ایراد می کرد و چون به نام مبارک پیامبر و حضرت امیر می رسید سرها به تعظیم خم میشد . پس از پایان خطبه منجم باشی ساعت به دست پیش می آمد و اندک زمانی خیره به صفحه آن می نگریست و آنگاه به آواز رسا می گفت : به مبارکی و میمنت و اقبال وجود مسعود شاهنشاه در این ثانیه آفتاب به برج حمل تحویل گردید ...