به جرأت میتوان گفت که یکی از دلایل اصلی فساد در دوران حکومت پهلوی، عدم شایسته سالاری در زمینه انتخاب افراد برای مناصب مهم و حساس کشور بود، که همین امر را میتوان زمینه ساز بسیاری از مفاسد در آن زمان به حساب آورد. بدون شک سرسلسله این بحث در دوران پهلوی را میتوان شخص محمد رضا پهلوی دانست، که تنها به پشتوانه شاهزاده بودن، پس از پدرش قدرت را در دست گرفت و همه امورات کشور تحت لوای ملوکانه وی رتق و فتق میشد. در این تحقیق با اشاره به افرادی چون اردشیر زاهدی، اسدالله علم، جمشید آموزگار و . . . که به پشتوانه نسبی خود به سطوح بالایی نظام شاهنشاهی رسیده بودند طی چند عنوان مقاله به ارزیابی ادعای اصلی این تحقیق خواهیم پرداخت.