۰
plusresetminus
مرحوم آیت الله مهدوی‌کنی بیش از این که سیاستمدار و شخصیت سیاسی باشد، یک روحانی وزین و سنتی بود؛ یکی از ماندگارترین خدمات ایشان تأسیس یک مرکز علمی بسیار قوی همچون دانشگاه امام صادق (ع) است.
مدیری برای نظام؛ پدری برای شاگردان
مقاله‌ای که پیش روی دارید به مناسبت فرا رسیدن اربعین ارتحال عالم عامل حضرت آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی (قده)و به قلم حجت الاسلام  سید محمد وحید طبسی حائری فرزند مرحوم آیت الله حاج سید علینقی طبسی حائری، دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق (ع) و دانشجوی دکتری رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی به رشته تحریر درآمده است.امید آنکه درنکوداشت آن روحانی مجاهد ومعلم ارجمند اخلاق مفید و مقبول افتد.

نگاهی به تاریخ تحولات ایران بعد ازاسلام ، حکایت از آن دارد که دین اسلام و مذهب شیعه در زمینه های مختلف باهدف ایجاد ایرانی اسلامی و سربلند، نقش آفرینی کرده اند که این نقش آفرینی از سطوح مختلف برخوردار بوده است.

شاید بتوان مهم ترین سطحی را که مذهب تشیع در ایجاد آن دخیل بوده، شکل دهی به هویت ملی ایرانیان و کمک به ملت سازی دانست، طوری که نمی توان در هیچ حالی کشور و ملت ایران را جدا از دین اسلام و مذهب شیعه تصور کرد.

همین هویت اسلام نهاد بوده که موجودیت ایران را به شکل کشوری مستقل در طول تاریخ حفظ کرده است، به طوری که در میان کشورهای جهان، کشور ما از معدود کشورهایی است که هیچ گاه استقلال خود را از دست نداده و مستعمره ی کشوری دیگر قرار نگرفته است.

پرچمداری این حرکت دینی – ملی را روحانیت شیعه عهده دار بوده است. روحانیت با تعهدی که به حفظ  مکتب و اصول اسلام داشته، ایران را پایگاه و ام القرای اسلام دانسته و تمام تلاش خود را در جهت حفظ توأمان اسلام و ایران مبذول داشته است. این تلاش بر اساس مقتضیات زمان و مکان صدر مختلف یافته و نوساناتی به خود دیده، اما اصل قضیه همواره دنبال شده است.

همکاری نزدیک علمای شیعه با پادشاهان صفوی،شکل گیری حکومت موازی علما در زمان قاجاریه و مبارزه علما با پهلوی‌ها، جلوه هایی از این قضیه را به نمایش گذاشته است.

مهم ترین گام را در این عرصه حضرت امام خمینی (ره ) با ایجاد و رهبری نهضت اسلامی ایران از سال 1342 برداشتند و با طراحی مدل جدید ، حکومت جایگزین را باهمت و مساعدت همه جانبه ی ملت ایران برای همیشه به سنت تاریخی سرسپردگی پایان دادند و حکومتی مستقل ازجریان های حکومتی موجود درجهان ایجاد کردند. یکی از طیف هایی که در روشن نگه داشتن چراغ نهضت درسال های تبعید امام (ره ) و سپس کمک به پیروزی نهضت و ایجاد و تحکیم نظام جمهوری اسلامی ازخود رشادت‌ها و مساعی فراوان بروز دادند، شاگردان امام (ره ) بودند که با بهره گیری از انفاس ایشان به استوانه های انقلاب اسلامی تبدیل شدند و در این راه همتی جانانه به خرج دادند. مردانی که دراین حرکت تاریخی خود، آنگونه عمل نمودند که به شجره طیبه اسلام روح و روان تازه ای داده و فداکاری در راه خدا را عینیّت و تجسم بخشیدند.

چهره های تابناک آنان هماره مورد احترام و تکریم است و زندگی پرتحرک و سازنده آنان باید راهگشای جامعه ما خاصه جوانان باشد. مرحوم آیت الله مهدوی کنی یکی از شاگردان قدیمی حضرت امام (ره) و دارای پیشینه مبارزاتی ارزشمند است ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی با ساماندهی کمیته های انقلاب به تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی مشغول شد و مسئولیت هایی را هم در این راستا بر عهده گرفت.

 

یکی از ماندگارترین خدمات ایشان تأسیس یک مرکز علمی بسیار قوی همچون دانشگاه امام صادق (ع) است که تاکنون برکات بسیار بزرگی در جنبه های مختلف داشته است به طوری که مقام معظم رهبری در دیدار مسئولین و دانشجویان دانشگاه در عید غدیر 1384شمسی می فرمایند :« دانشگاه امام صادق (ع) یک پدیده ممتاز است می خواهد از همه جهت یک الگوی دانشگاه اسلامی باشد؛ از جهت انگیزه های ایمانی، رعایت‌های عملی و رفتاری و عشق به علم و علم آموزی عاشقانه و مؤمنانه ».

اما شخصیت مرحوم آیت الله مهدوی کنی دارای زوایا و ابعاد مختلفی است که توجه به آن خالی از لطف نمی‌باشد، لذا نگاهی گذرا به زندگانی ایشان می اندازیم تا بیشتر با ایشان آشنا شویم. مرحوم آیت الله مهدوی در چهاردهم مرداد 1310 در روستای کن دیده به جهان گشودند، و پس طی دوره دبستان و مراحل ابتدایی علم آموزی در سن چهارده سالگی در سال 1324 شمسی به مدرسه علمیه لرزاده تهران وارد شد و طلبگی را از آنجا در محضر مرحوم آیت الله شیخ علی اکبر برهان آغاز نمود.

مرحوم برهان عالمی عارف و اهل معنا بود و از نظر تربیتی روش بسیار مؤثری را پی می گرفت. سعی و تلاش ایشان پس از مراجعت از نجف به ایران این بود که طلبه تربیت کند.

ایشان در تربیت طلبه، دو چیز را بسیار مهم می دانستند یکی درس خواندن به همان شکل سابق طلبه ها و دیگری هم مسائل معنوی و تقید به عبادات و نوافل. ایشان به این مورد یعنی نوافل خیلی مقید بودند و از همان ابتدا برای طلبه که به مدرسه ایشان وارد می شد شرایطی را ذکر می کردند از جمله اینکه طلبه ای که به اینجا می آید نوافلش نباید ترک شود و همچنین از خصوصیات دیگر ایشان توسل به اهل بیت (ع) بود که آن را از ملزومات معنوی طلاب می دانستند . مرحوم برهان در تکوین و شکل گیری شخصیت مرحوم آیت الله مهدوی تأثیر بسیار زیادی داشت.

حشر و نشر شبانه روزی با استاد از ایشان یک شخصیت متضلع معنوی و با درایت ساخت. سپس در سال 1327 شمسی در 17 سالگی برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم مهاجرت نمود و تا سال 1340 شمسی در قم ماند و از محضر فحول و بزرگانی همچون آیت کبری الهی مرحوم آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی و آیت الله العظمی گلپایگانی ( رضوان الله علیهم اجمعین ) استفاده های شایانی برد و همزمان هم به تدریس سطوح میانی و عالی حوزه مشغول بود.

آیت الله مهدوی کنی پس از مدتی اقامت در قم (حدود 13 سال) به تهران مراجعت نمود و درمدرسه مروی به تدریس علوم حوزوی مشغول شد و حدوداً در سال بعد از مراجعت یعنی سال 42 با افتتاح مسجد جدید التأسیس که تحت نظارت مرحوم آیت الله سرخه ای ساخته شده بود به امامت آنجا مشغول گردید . این مسجد پایگاه مناسبی برای فعالیت های اجتماعی و سیاسی ایشان شد . مبارزات ایشان علیه حکومت طاغوت منجر به دستگیری های متعدد و تبعید و شکنجه و زندانی شدنهای مکرر ایشان شد.

از مرحوم آیت الله مهدوی تعدادی دست نوشته و تألیفاتی به چشم می خورد که یک کتاب در باب اقتصاد اسلامی و یک کتاب هم درباره اخلاق و همچنین کتابی به عنوان شرح دعای افتتاح تألیف فرموده اند.

اما با توجه به اینکه شخصیت آقای مهدوی با سیاست عجین شده بود و ایشان به عنوان یک روحانی مبارز و سیاسی شناخته شده بود، مناسب است کمی هم به ابعاد سیاسی زندگانی ایشان مختصراً اشاره گردد.

حضرت ایشان با ورود به حوزه علمیه و آشنایی با دیدگاه های حضرت امام خمینی (ره) و مشاهده ظلم و ستمی که در حق اسلام، علما و مردم می‌شود، روش سیاسی حضرت امام را به عنوان شیوه‌ای که می‌تواند باعث احیای تشیع شود برگزید.

لذا از همان اوان جوانی وارد مبارزات سیاسی گردید و به گونه ای اجرا کننده اهداف امام بود. ایشان در سن 18 سالگی (1328 شمسی) در اردستان بود که به شکنجه، تبعید و زندانی شدن ایشان و بعضی از طلاب و مبلغان همراه منجر شد. با رسیدن این خبر به قم، مرحوم آیت الله العظمی بروجردی به نخست وزیر وقت (اقبال) اعتراض نموده و عنوان کردند که چرا فرزند مرا زده‌اید و دستگیر کرده اید.

آیت الله مهدوی در داخل حوزه علمیه فعالیت سیاسی خود را شروع کرد. از جمله فعالیت مهم ایشان عضویت مجمعی سیاسی بود که افرادی چون آیات و حجج اسلام سعادت پرور(پهلوانی) ، محمدی گیلانی ، محفوظی ، خادمی اصفهانی و... در آن حضور داشتند . بخشی از فعالیت های این مجمع صرف تحلیل فضای سیاسی کشورمی شد. همچنین اعضای این مجمع سعی می‌کردند با خرید کتب کمونیست ها و ماتریالیستها، پس از مطالعه و مباحثه در برابر آنها پاسخ تهیه نمایند و در جریانات سیاسی وقت حضور داشته باشند. از دیگر برنامه های ایشان ، فعالیت در مجامع علمی و سیاسی با حضور برخی دوستانشان مانند حضرات آیات شهید مطهری، شهید بهشتی و موسوی اردبیلی و... بوده است.

در این جلسات مباحثی مانند اقتصاد اسلامی و حکومتی اسلامی مورد بحث و بررسی بوده است که در نهایت منجر به تأسیس هسته هایی مثل جامعه روحانیت مبارز تهران و تهیه اساسنامه مبارزاتی و دینی برای آن شد.

فعالیت های آیت الله مهدوی کنی در مسجد جلیلی، جنبه های مختلف اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی داشته است. اصرار ایشان بر طرح دیدگاه های حضرت امام (ره) و فعالیت های سیاسی ایشان منجر شد که پس از چندین بار دستگیری و بازداشت کوتاه مدت، هجوم به منزل جهت ایجاد محدودیت برای سخنرانی منبر و تدریس، نهایتاً در رمضان سال 53 شمسی ایشان بازداشت و به بوکان تبعید شدند.

در ادامه آیت الله مهدوی کنی پس از روشن شدن نقش ایشان در پرونده دیگری که از پرونده عمومی طرفداری از حضرت امام (ره) سنگین تر بود، از بوکان به مهاباد و سپس به تهران اعزام می شود و در کمیته مشترک ضد خرابکاری و ساواک مورد بازجویی و شکنجه های جسمی و روحی قرار می گیرد.

بخشی از اتهاماتی که ساواک به ایشان زده بود، ارتباط با مبارزان ضد رژیم شاه و کمک مالی به خانواده زندانیان بود. ایشان به چهار سال زندان محکوم می شود که پس از دو سال و همراه با فضای سیاسی سال 55 به همراه برخی دیگر از زندانیان سیاسی آزاد می شود.

مبارزات آیت الله مهدوی کنی علیه حکومت طاغوت تا پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی زیر زیر نظر حضرت امام خمینی (ره) ادامه می یابد

کتاب خاطرات حضرت  آیت الله مهدوی کنی بیانگر نکات ارزشمندی از آن دوران و یاران زندانی مانند حضرات آیات طالقانی ، انواری و ... و ده ها تن از مبارزان روحانی و دانشگاهی و افراد سایر اصناف است.

آیت الله مهدوی کنی پس از پیروزی انقلاب، سمت های مهم ومختلفی  را عهده دار بوده است که این خود نشانگر اعتماد فراوان مرحوم امام به ایشان می‌باشد، که از جمله این سمت ها می توان به عضویت در حلقه شورای انقلاب، عضویت در کمیته استقبال از امام، سرپرستی کمیته انقلاب اسلامی، وزارت کشور، نخست وزیری، ریاست دانشگاه امام صادق (ع) و...اشاره نمود.

مرحوم آیت الله مهدوی کنی بیش از این که سیاستمدار و شخصیت سیاسی باشد، یک روحانی وزین و سنتی بود؛ حضور ایشان در محافل حوزوی و ارتباط تنگاتنگ با طلاب و روحانیون چشمگیر بود و همچنین رابطه دو سویه ایشان با علماء و مراجع تقلید نیاز به فصل طویلی از بیان حکایات نیاز دارد که در این مختصر نمی‌گنجد.

ایشان با تمام بزرگواری خود در سفرهایی که به مشهد داشت، به بنده -که شاگرد کوچکی در خیل شاگردانش به‌شمار می‌رفتم- محبت خاصی می‌فرمود؛ در بیت و حسینیه مرحوم والد آیت الله حاج سید علینقی طبسی حائری حضور می‌یافت و از ایشان با احترام عیادت می‌کرد؛ پس از فوت والد پیام تسلیتی صادر فرمود و همواره در طول این سال‌ها از مهر پدرانه این مرد بزرگ بهره‌مند بودم.

رحلت غم انگیز ایشان برای اینجانب تداعی گر مجدد غم از دست دادن پدر بود. بی شک با رحلت این بزرگان خلأهایی در جامعه و حوزه ایجاد می شود که جبران‌ناپذیر است ولایسدها شیء.

خداوند روح ایشان را با موالیان ارجمندش محشور فرماید و به همه ارادتمندان، دوستان و بیت محترم ایشان صبر و اجر مرحمت فرماید. این مختصر به پاس تلمّذ و شاگردی در محضر ایشان در دانشگاه امام صادق (ع) قلمی گردید.

" فسلام الله  علیه ولد و یوم مات و یوم یبعث  حیاً "





 

https://www.cafetarikh.com/news/20261/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما