در چنین نظامی انتخابات هم وجود دارد اما این انتخابات سرپوشی برای نظام سرمایه سالار و پول سالار است، زیرا شرط پیروزی و حتی شرط کاندیدا شدن در انتخابات پول و ثروتهای کلان است
نویسنده در مقدمه کتاب می نویسد:
«بسیاری از سیاستهای دولت به سود سرمایه گذاران بزرگ و به شدت به ضرر سایر مردم است.... کلان ثروتمندان ثروتمندتر میشوند و آن قدر پول دارند که نمیدانند با آن چه کنند. شمار کسانی که زیر یا نزدیک خط فقر زندگی میکنند همچنان بیشتر میشود». به نظر نویسنده کتاب نظام سیاسی ایالات متحده نظامی پول سالار است. سرکوب سیاسی فراگیر و گستردهای در جامعه آمریکا وجود دارد که مستمراً مشغول پاکسازی و اخراج رسانهها، مجامع و سازمانهایی است که به پول سالاری معترض هستند و از منافع عمومی در مقابل سرمایه سالاران، دفاع میکنند. در چنین نظامی انتخابات هم وجود دارد اما این انتخابات سرپوشی برای نظام سرمایه سالار و پول سالار است، زیرا شرط پیروزی و حتی شرط کاندیدا شدن در انتخابات پول و ثروتهای کلان است. نخبگان حکومتی ترجیح میدهند و به جای یک حکومت آشکارا استبدادی، یک «دموکراسی برای اقلیت» داشته باشند. حکومت مبتنی بر نمایندگی، الگوی مفیدی برای آمریکای شرکتی است: هم سرمایه بان و هم مردم یار؛ یعنی در نقش متفاوت. بدین ترتیب حکومت نقابی از مردم سالاری را بر چهره میزند و حمایت عمومی را جلب و وضعیت موجود را مدیریت میکند». نهادهایی مانند قانون، دیوان سالاری، احزاب سیاسی، رسانهها، اصناف و دانشگاهها مجبورند خود را بی طرف و مستقل نشان دهند تا بتوانند کارکرد نظارت طبقاتی خود را انجام دهند. باید گاهی مواضع منتقدانهای نسبت به دولت و سایر نهادهای سرمایه سالاری داشته باشند و اندکی از حوزه تصمیم گیری را به مردم واگذار کنند و کمی ساز و کار اصلاحی برای مقابله با برخی تجاوزهای آشکار به منافع مردم را به کار میگیرند.