فارغالتحصیلان از فرنگبرگشته که مجدالملک از آنان بنام «شترمرغ» یاد میکند، عمدتاً خودپسندانی از دماغ فیل افتاده بودند که خریدن ناز و کسب رضایت خاطر ملوکانهشان، خود قوزی شده بود بالای قوز و از قضا سرکنگبین صفرا فزود
در بخشهایی از کتاب می خوانیم:
فرستادن محصل به خارج از کشور برای آموختن علوم جدیده و آشنایی با پیشرفت بلاد غرب در عرصههای گوناگون که از دوران فتحعلیشاه اندک جانی گرفت با تصویب قانون اعزام محصلان ایرانی به خارج از کشور، در دوران صدارت امیرکبیر گسترش بیشتری یافت. این اقدام امیدی بود بر افزایش بکارگیری تجارب و دانش کشورهای خارجی در راه حل و فصل معضلات و بحرانهای پیشاروی مملکت. امیدی که گویا دستکم در دوران ناصرالدینشاه راه به جایی نبرده بود. آنچنان که مجدالملک میگوید این مشکلگشایان احتمالی خود به مشکلی بزرگ در ساختار سیاسی ایران تبدیل شدند. بر اساس این روایت، فارغالتحصیلان از فرنگبرگشته که مجدالملک از آنان بنام «شترمرغ» یاد میکند، عمدتاً خودپسندانی از دماغ فیل افتاده بودند که خریدن ناز و کسب رضایت خاطر ملوکانهشان، خود قوزی شده بود بالای قوز و از قضا سرکنگبین صفرا فزود: «شترمرغهای ایرانی که از پطرسبورگ و سایر بلاد خارجه برگشتهاند و دولت ایران مبلغها در راه تربیت ایشان متضرر شده، از علم دیپلومات و سایر علومی که به تعلیم آن مامور بودند، معلومات ایشان به دو چیز حصر شده: استخفاف ملت و تخطئه دولت. در بدو ورود، پای ایشان به روی پا بند نمیشود که از اروپا آمدهاند و از موجبات اخذ و طمع و بُخل و حسد به مرتبهای تنزیه و تقدیس دارند که همۀ مردم حتی پادشاه با آن جودت طبع و فراست کذا به شبهه میافتند که آب و هوای بلاد خارجه عجب چیزها از آب بیرون آورده؛ گویا توقف آنجا بالذات مُربّی است و قلب ماهیت میکند.»
در بخشی دیگر آمده است:
«شترمرغها» به گفتۀ مجدالملک، چون به سرزمین مادری بازمیگردند منتقد صدر تا ذیلند اما چنان که منصبی در اختیارشان قرار میگیرد نه تنها زبان به کام و شمشیر به نیام بازمیگردانند که به جای حل معضلات به سوءاستفاده از موقعیت و شهرتشان به عنوان رجال «از فرنگ برگشته» مشغول شده و از این پوشش برای ظلم و تعدی و فساد بهره میبرند: «این انگورهای نوآورده با نطقهای متاسفانه، گاه از بخت بد خود اظهار تعجب میکنند که از ولایات منظم به این زودی چرا به ممالک بینظم رجعت کردهاند... همین که مصدر کار و شغلی شدند به اطمینان کامل که قُبح اعمال ایشان تا چندی به برکت سیاحت قطعهٔ اروپا پوشیده است و به این زودیها کسی درصدد کشف بیحقیقتی ایشان نیست، بالا دست همۀ بیترتیبیها برمیخیزند.»