آیت الله بدون آنکه جواب این صحبت حاجی را بدهند پرسیدند : چند تا عیال داری ؟ وی گفت : یکی ... آیت الله کاشانی گفت الان تعهد بکن یکی از زنهای اداری را عقد بکنی و متکفل خرج او بشوی ، من دستور می دهم او را بیرون کنند و بی نانش سازند .
عده ای از بازاری ها بدیدن آیت الله کاشانی رفته و مصرا تقاضا داشتند که اولا آیت الله دستور بدهند که زنها چادر سر کنند دیگر آنکه خانم ها را از ادارات بیرون کنند ، آیت الله گفت : والله امروز ما سرگرم مبارزه ای حیاتی و مماتی هستیم بدیهی است متوجه این مسائل هستیم البته به موقع اقدام خواهد شد . یک حاج آقای بازاری که نزدیک آیت الله نشسته بود اصرار ورزید پس اقلا دستور بفرمایید خانم ها را از ادارات بیرون کنند چرا که مردها بیکار بمانند و خانم ها کار کنند ؟ آیت الله بدون آنکه جواب این صحبت حاجی را بدهند پرسیدند : چند تا عیال داری ؟ وی گفت : یکی ... آیت الله کاشانی گفت الان تعهد بکن یکی از زنهای اداری را عقد بکنی و متکفل خرج او بشوی ، من دستور می دهم او را بیرون کنند و بی نانش سازند . بعد رو به حضار کرده و گفتند هر کدام از شما که اصرار دارید این زنها اخراج شوند باید متکفل مخارج یکی از آنها بشوید . در این موقع بود که همه سر را بزیر انداختند زیرا کسی حاضر به قبول این پیشنهاد نشد و به کلی روی سخن برگشت .