۰
plusresetminus
بازار بسته شد و هزاران نفر در پشت اقامتگاه گریبایدوف جمع شدند و تیری از سفارت به سمت مردم شلیک میشود و همان تیر کافی بود تا مردم به داخل اقامتگاه ریختند و گریبادوف را کشتند و زنان را به خانه هایشان فرستادند . بعد از این ماجرا عباس میرزا به سرعت خسرو میرزا را به سن پترزبورگ می فرستد تا از شاه تقاضای بخشش کند .
عذرخواهی ایران از روسیه به سبک فتحعلی شاه ...
روابط ایران و روسیه در دوره فتحعلی شاه دستخوش تغییرات فراوانی شده بود . انگلیسی ها که می خواستند دست امپراطور روس به هند نرسد ایران را بارها فریب دادند و در نهایت شاه که دل خوشی از انگلیسی ها نداشت دست به دامن فرانسه شد و بعد از اینکه فرانسه در جنگ ایران و روس پشت ایران را خالی کرد فتحعلی شاه تصمیم گرفت بدون توجه به دیگر کشورها خودش ارتباطات با روسیه را از سر بگیرد . در همین تصمیم گرفتن ها بود که ماجرای قتل گریبایدوف رخ داد و فتحعلی شاه چنین نامه ای را برای نیکلای اول نوشت :  ((بر رای حقایق نمای پادشاه زی الجاه ... برادر والا گهر خجسته اختر امپراطور ممالک روسیه ... مخفی و مستور مماناد که ایلچی آن دولت را در پایتخت این دولت به اقتضای حوادث دهر و غوغای کسان او با جهال شهر آسیبی رسید که تدبیر و تدارک آن بر ذمه کارگزاران این دوست واقعی واجب و لازم افتاد . لهذا اولا برای تهیه مقدمات عذرخواهی و پاس شوکت و احترام آن برادر گرامی فرزند ارجمند خود خسرو میرزا را به پایتخت دولت بهینه روس فرستاده ، حقیقت ناآگاهی این حادثه و ناآگاهی امنای این دولت را در متن نامه صادقه مرقوم و معلوم داشتیم )) . گریبایدوف نمایش نامه نویس روس بود که به سبب آشنایی و دوستی با مخالفان نیکلای اول به زندان افتاد و با وساطت پاسکوویچ سردار فاتح ایران از زندان آزاد و به عنوان تبعید به ایران فرستاده شد او در اولین دیدار با شاه ایران حاضر نشد که چکمه هایش را از پا در بیاورد و در با صدای بلند به شاه ایران گفت که باید طبق مفاد معاهده ترکمنچای تمام اسرای گرجی و روس از ایران خارج شوند . گریبایدوف که احساس قهرمانان نمایشنامه ها را پیدا کرده بود یک شب تصمیم گرفت که زنان گرجی و ارمنی که به همسری ایرانیان در آمده بودند را شبانه به زور با سربازان روس از خانه ها بیرون بیاورد و به کشورش باز گرداند . مردم که از بسته شدن عهدنامه ترکمنچای و غرامت سنگینش که روی دوش مردم بود به ستوه آمده بودند مثل کوه باروت منفجر شدند . بازار بسته شد و هزاران نفر در پشت اقامتگاه گریبایدوف جمع شدند و تیری از سفارت به سمت مردم شلیک میشود و همان تیر کافی بود تا مردم به داخل اقامتگاه ریختند و گریبادوف را کشتند و زنان را به خانه هایشان فرستادند . بعد از این ماجرا عباس میرزا به سرعت خسرو میرزا را به سن پترزبورگ می فرستد تا از شاه تقاضای بخشش کند . نیکلای می گوید که آنها را به شرط تبعید میرزا مسیح مجتهد تهران که فتوای قتل گریبایدوف را داده بود و همچنین اعدام یک نفر از حمله کنندگان به سفارت خواهد بخشید ... در تاریخ نوشته نشده است اما گمان می کند که عباس میرزا هر شب فکر می کرد که اگر میرزا مسیح حکم قتل نداده بود چه میشد و اگر او در خواست بخشش از امپراطور روس نمی کرد چه میشد ؟

https://www.cafetarikh.com/news/22596/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما