ابن تیمیه را پس از مرگش، پیشواى فرقه وهابیت دانسته اند، که بسیاری از اسلامگرایان تکفیری از او تاثیر گرفتند و مشکلات بسیاری در جهان اسلام ایجاد کردند.
ابن تیمیه درماه ربیع الاول سال 661 هجرى در شهر حرّان و در خانوادهاى از مشایخ حـنـابله متولد شد.
او پس از مدتی با خانوادهاش وارد دمشق شد و در ابتدا نزد پدرش مشغول به تحصیل شد و سپس اساتیدی همچون ابن عبدالدائم،مجد الدین بن عساکر،ابن ابی لیسر و بسیاری دیگر از اصحاب حنابله را برای خود انتخاب کرد.
او علاوه بر این اساتید نزد جماعتی از زنان نیز به درس خواندن مشغول شد، از جمله: امّ العرب فاطمه دختر ابن عساکر، امّ الخیر ستّ العرب دختر یحیی بن قایماز، زینب دختر أحمد مقدسیّه، زینب دختر مکّی حرانیه همچنین آخرین استاد او نیز شرف الدین احمد بن نعمه مقدسی بود که میگوید: من اجازه فتوا را به ابن تیمیه دادم.
ابن تیمیه پس از پدرش در مسجد جامع به تدریس مشغول شد و درسش را در زمینه های مختلف تفسیر، فقه و عقاید گسترش داد.
در این هنگام بود که او درصدد مخالفت با عقاید رایج مسلمین برآمد و با تمام مذاهب رایج آن زمان به مخالفت برخاست که همین فتوا و نظرات اعتقادی و فقهیاش برای او مشکلساز شد.
افکار او زمانی آشکار شد که به سؤالهاى اهل حماة پاسخ داد؛ آنها طى نامه اى درباره آیات صفات از او سؤالهایى کردند، ابـن تـیمیه در یک نامه طولانى جواب آنها را داد، این نامه- که به عقیده حمویه نامگذارى شد- بدون آنکه ابن تیمیه صریحاً عقیده خود را مطرح کند، نشان دهنده اعتقاد او به تجسیم و تشبیه است.
او معتقد به عقاید انحرافی و مخالف عقاید عموم مسلمین مانند تجسیم، حرمت زیارت قبور اولیا، حرمت استغاثه به ارواح اولیای خدا، حرمت شفاعت، حرمت توسل و... بود و برای اینکه مردم عوام آنها را بپذیرند آن عقاید را به سلف نسبت می داد لکن شهرستانى – از علمای اهل سنت - ادعاى ابن تیمیه درباره مذهب سلف راتکذیب کرده و مى گوید: سپس گـروهـى از مـتـاخرین این سخن را به گفته هاى سلف اضافه کرده مىگویند: در این آیات باید هـمـان ظـاهر بدوى آنها را گرفت و تفسیر آنها درست به همان نحو باید باشد که وارد شده، بدون هـیـچ تـاویلى یا توقفى در آن چه ظاهر است همانگونه که ابن تیمیه تفسیر کرد ولذا اینها گرفتار تـشبیه کامل شدند و این خلاف عقیده سلف است.
این تشبیه کامل و خالص قبل از این تنها در میان یهودیان بود؛البته نه همه آنان،بلکه فقط یک یا دو گروه از آنها، که الفاظ زیادى در تورات یافتند که دلالت بر آن مى کند.
پس از آنکه افکار و عقاید ابن تیمیه به علمای عصرش رسید جنجالى در میان علما بر پا شد و با او به مخالفت برخاستند و علمای آن عصر متفق شدند ،اگر وی دست از عقائد باطلش برندارد او را زندانی کنند در آن جلسه عقاید خود را ابراز نمود. به حکم قاضی او را چند روز در برجی حبس کرده و سپس او را به حبس معروفی به نام «جبّ» منتقل ساختند..
ابن تیمیه در سال 720 ه.ق در شام، کرسی تدریس و افتاء را بر عهده گرفت و در آن جا نیز فتاوا و عقاید نادر خود را مطرح کرد.
این خبر به گوش علما و قضات و دستگاه حاکم رسید؛ در نتیجه او را از فتوا دادن منع کردند و او را به مدت پنج ماه زندانی کردند.
در سال 726ه.ق باز به سبب فتوای شاذ و اصرار بر افکار خود و نشر آن، در همان قلعه سابق محبوس و تحت نظر قرار گرفت. در آن مدّت مشغول تصنیف شد، ولی پس از مدتی از نوشتن و مطالعه ممنوع شد و هر نوع کتاب، قلم و دواتی از او گرفته شد.
*سرانجام زندگی ابن تیمیه
ابن تیمیه 67 سال بى آنکه ازدواج کند زندگى کرد و به خاطر برخى از عقاید و فتاوایش سه بار به زندان افتاد، او سرانجام در سال (728.ه.ق) در زندان قلعه در شهر دمشق از دنیا رفت.
ابن تیمیه را پس از مرگش، پیشواى فرقه وهابیت دانسته اند، هر چند پیروان ابن تیمیه او را از پیشوایان اهل حدیث میدانند؛ اما برخى دیگر شیوه او را در بررسى احادیث نادرست دانسته و مى گویند: او در نقل حدیث دقت نداشته و عجول بوده و از تمایلات نفسانى خود پیروى میکرده است. با این حال اندیشه ابن تیمیه مانند برق و باد در میان مقلدان و شیفتگان او رواج یافت، بى آنکه به خود زحمت دهند و سخنان صحابه را در تفاسیرى همانند تفسیر بغوى، طبرى و یا ابن عطیه که مورد پذیرش او هستند، مشاهده کنند.