دیوید بن گوریون پس از عمری اشغالگری، سرانجام در اول دسامبر 1973م در هشتاد و هفت سالگی درگذشت.
حاییم افیگدور گرین که بعدها به نام «دیوید بن گوریون» شهرت یافت در سال 1886 در «بونسک» در لهستان [آن زمان جزو روسیه بود] چشم به جهان گشود، طی دوره دبیرستان به عضویت یک جمعیت صهیونیستی موسوم به «جمعیت ازرا» درآمد، او به همراه دوستانش در این جمعیت برای کمک به گسترش زبان عبری هم قسم شدند که تنها از بین خود با این زبان سخن بگویند.
دیوید بن گوریون موسس و نخستین نخستوزیر رژیم ژیم اشغالگر قدس
بن گوریون بهشدت تحت تاثیر کتاب «دولت یهودی» نوشته هرتزل و بهخصوص این جمله هرتزل که گفته بود «وقتی تو میخواهی پس این دیگر جزو آرزوها نخواهد بود»، قرار داشت.
بن گوریون بسیار زود اندیشه اهمیت مهاجرت به فلسطین را پذیرفت و در سال 1906 به آنجا مهاجرت نمود و ابتدا در یافا به کار کشاورزی پرداخت.
چهار سال بعد (1910) او به قدس نقل مکان کرد و در مجله عبری زیان «هاشدوت» (وحدت) بهعنوان نویسنده مشغول بهکار شد و مقالات خود را با نام «بن گوریون» به چاپ میرساند.
دیوید بن گوریون نخستین نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس و آریل_شارون
بن گوریون به زبان عبری بهمعنای ِ«بچه شیر» است، بن گورین در اینجا به فکر ادامه تحصیل افتاد و برای تحقق این امر راهی آستانه شد تا به دانشکده حقوق دانشگاه عثمانی پیوست او در آنجا با «عبدالله بن الحسین» اولین پادشاه اردن که در سال 1946 بهقدرت رسید، آشنا شد.طی جنگ جهانی اول به اتهام فعالیت برای برپایی میهن یهودی در فلسطین دستگیر و به اسکندریه در مصر تبعید شد اما آنجا نیز توسط ماموران انگلیسی به اتهام همکاری با ترکها دستگیر و از این کشور نیز اخراج شد او اینبار تصمیم گرفت عازم آمریکا شود.
او بعد از پنج سال به فلسطین بازگشت تا در سال 1920 اتحادیه سندیکاهای کارگران یهود «هستدروت» (Histadurt) را تاسیس و خود از سال 1921 تا 1935 دبیر کلی آنرا عهدهدار شود.
بن گورین پس از تاسیس هستدروت بر دامنه فعالیتهای سیاسی خود افزود و حزب «آهودات هافودح» (Ahdut Haabodah) را تاسیس نمود این حزب در سال 1930 به حزب کار تغییر نام یافت.
بهدلیل فعالیت فراوانی که بن گوریون در بخشهای مختلف جنبش صهیونیسم از خود نشان داد سازمان جهانی صهیونیسم در سال 1922 وی را به رهبری فعالیتهای صهیونیستی در فلسطین منصوب کرد.
او بعد از آن بین سالهای 1935 تا 1948 رئیس کمیته اجرایی آژانس بینالمللی یهود در فلسطین شد او با وجود آنکه بهشدت با «کتاب سفید»ی که دولت انگلیس در سال 1939 منتشر کرد اما با این وجود این کمیته به تبعیت از آژانس بینالمللی یهود همکاری تنگاتنگی را با انگلیسیها در راستای اجرای وعده بالفور داشت.
او در خلال جنگ دوم جهانی میگفت «همراه با انگلیسیها علیه نازیسم میجنگیم و با انگلیس هم در کارزار کتاب سفید مبارزه میکنیم».
در سال 1947 پس از پایان جنگ دوم جهانی از یهودیان خواست تا بهطور موقت قطعنامه سازمان ملل متحد در رابطه با تقسیم فلسطین که خواهان برپایی دو دولت مجزا یکی برای یهودیان و دیگری برای فلسطینیان شده بود، را بپذیرند.
بن گوریون اولین نخست وزیر دولت موقتی بود که در رژیم صهیونیستی پس از اعلام تشکیل خود ایجاد شد، او پس از رسیدن به این پست اقدام به ادغام بسیاری از سازمانهای شبه نظامی و نظامی با یکدیگر تحت نام «نیروهای دفاع اسرائیل» نمود.
بن گوریون فرماندهی جنگهایی که رژیم صهیونیستی با همسایگان عربش بین سالهای 1948 تا 1949 صورت گرفت را عهدهدار بود، جنگهایی که طی آن رژیم صهیونیستی موفق به شکست دادن ارتشهای عربی شدند، او پس از آن به مهاجرت و ترغیب و تشویق یهودیان برای مهاجرت به فلسطین اشغالی پرداخت بهنحوی که حدود یک میلیون تن از اروپای شرقی و کشورهای عربی راهی این سرزمین شدند.
در سال 1952 بن گورین با دولت آلمان غربی قرارداد پرداخت خسارت به یهودیان قربانی جنایات نازیهای «هولوکوست» را امضا کرد.
اعلام کنارهگیریاش از فعالیتهای سیاسی در سال 1953 بسیار غافلگیر کننده بود، اما او از این موقعیت برای ایجاد یک شهرک صهیونیست نشین در مناطق صحرایی فلسطین استفاده نمود و با ایجاد شهرک صهیونیست نشین «سد بوقیر» (Sed Boqer) با شعار «گریه نکن .. بلکه با من به صحرا بیا» پای برخی از صهیونیستها را برای سکونت به آنجا کشاند. در این دوره «موشه شاریت» نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود. او در این دوره مقالات متعددی را در مطبوعات رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس به چاپ رساند، اما این کنارهگیری چندان بهطول نینجامید و در اوایل سال 1955 بار دیگر به صحنه سیاسی رژیم صهیونیستی بازگشت.
بن گوریون در سال 1956 موافقت نمود به همراه انگلیس و فرانسه در حمله سه گانه علیه مصر شرکت کند. این حمله در پی اعلام ملی شدن کانال سوئز توسط جمال عبدالناصر صورت گرفت.
پس از رسیدن به سن هفتاد و پنج سالگی اعلام کرد مایل است تمام وقت خود را برای پژوهش و نوشتن کتاب صرف کند در حالیکه همچنان کرسی خود را در کنیست حفظ نمود اما با این وجود این تصمیم او هم چندان بهطول نینجامید و پس از استعفا حزب مخالفی به نام «رافی» (Rafi) را تاسیس کرد.
در سال 1970 به کلی از سیاست کنارهگیری کرد و وقت خود را به نوشتن چند کتاب از جمله «اسرائیل .. تاریخ شخصی» 1970 و «یهود در سرزمینشان» که پس از مرگش منتشر شد، اختصاص داد.
پس از فوت وی در سال 1973، این احساس در محافل سیاسی اسراییل پا گرفت که بن گوریون مهندس کشور اسرائیل، قدرت نظامی آن، و نظام اجتماعی پانزده سال اولیه عمر کشور میباشد. این احساس حتی در بین مخالفین [سیاسی] وی نیز شکل گرفت. کتابهای بسیاری درباره زندگی بن گوریون نوشته شده که مهمترین آنها را «شابیتا تیویت» نوشته است. همچنین بن گوریون دارای تعداد زیادی کتاب، مقاله و یادداشتهای روزانه چاپ شده در روزنامهها و مجلهها است.