روز چهارشنبه 29/3/42 ساعت 1030 در منزل آقاى اسداللّه رشیدیان واقع در خیابان آناتول فرانس در حدود 50 نفر از کارگران بیکار و غیره اجتماع نموده بودند و هر کدام تقاضایى داشتند و آقاى نشاطى معاون ادارى قسمت کارخانجات راهآهن نیز به تنهایى در کنارى ایستاده بود و مىگفت با آقاى رشیدیان کارى دارم. در گوشه دیگر آقایان مهندس خوشخلق و حسین رمضان یخى و قدیرى نماینده اسبق کارخانه چیتسازى ایستاده بودند. آقاى خوشخلق مىگفت من صبح که از خانه بیرون مىآیم ساعت 10 بعدازظهر به منزل مراجعت مىکنم. زنم براى خرید مىرود و با قصاب و نانوایى و سبزىفروش و غیره سروکار دارد آن که زن مرا نجیب نگه داشته اعتقاد به دین و مذهب است. از رمضان یخى راجع به طیب سؤال شد نامبرده از طیب پشتیبانى کرد و گفت طیب بىتقصیر است کلانترى 6 براى او پرونده ساخته است. در این اجتماع آقاى قدیرى ضمن صحبت خصوصى گفت حسین رمضان یخى از من تشکر کرد و گفت اگر تو نبودى من هم الان گیر بودم و ادامه داد قبل از تاسوعا من و رفقا به تکیه رمضان یخى و طیب رفتیم و دیدم که قطعه عکسهایى از آقاى خمینى را در تکیه نصب کردهاند حسین رمضان یخى از من پرسید چکار کنم گفتم آخر شب بده بچهها عکسها را بردارند و همان شب این کار را کرده بود ولى در تکیه طیب همان طور به در و دیوار عکسهاى آقاى خمینى نصب بود ولى قبلاً راشدى واعظ که در تکیه طیب بالاى منبر مىرفت و گویا به دولت و غیره حمله مىکرد از طرف دستگاه به طیب مىگویند که جلوگیرى کند و نگذارد راشدى بالاى منبر برود. طیب مىگوید باید من با شما باشم که هستم و اگر آن را جواب کنم کسى به تکیه من نمىآید و به علاوه تکیه من یک محل دورافتاده و پرتى است و دولت به این جهت طیب را گرفته است. ناطق سپس افزود دولت از چند نفر اعتراف گرفته است که طیب به آنها گفته که به دستگاه فحش بدهید. حمله کنید حتى خرج منازل شما را هم من مىدهم ولى طیب را هر چه اذیت مىکنند اعتراف نمىکند و باز هم نخواهد کرد.