سال 42 جوانی را فقط به خاطر درج بیتی در مخالف با رضا شاه در تقویم جیبیاش به شش ماه حبس محکوم کردند.
متن زیر بخشهایی از سخنان مقام معظم رهبری است که در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاههای استان کرمان ابراز شده است.
شماها واقعا یادتان نیست، چون در آن زمان نبودید؛ اما افرادی که بودند، میدانند اختناق چه بود؛ اصلا قابل تصور نیست. سال 1342 بنده را به زندان قزلقلعه بردند. در همان زمان، چند جوان تهرانی را هم آوردند. من از پشت در سلول شنیدم که دارند حرف میزنند؛ فهمیدم اینها را تازه دستگیر کردهاند. قدری خوشحال شدم؛ گفتم چند روزی که بگذرد و بازجوییها تمام شود، داخل زندان انفرادی هم گشایشی پیش میآید؛ با اینها تماس میگیریم و حرفی میزنیم و بالاخره یک همصحبتی پیدا میکنیم.
شب شد؛ دیدیم یکی یکی آنها را صدا کردند و بردند. یکساعت بعد من در همان سلول مشغول نماز مغرب و عشاء شدم. بعد از نماز دیدم یک نفر دریچه روی در سلول را کنار زد و گفت: «حاجآقا! ما برگشتیم.» دیدم یکی از همان تهرانیهاست. گفتم در را باز کن، بیا تو. در را باز کرد و آمد داخل سلول. گفتم چرا زود برگشتی؟ معلوم شد آنها را پای منبر مرحوم شهید باهنر گرفته بودند.
شهید باهنر ماه رمضان سال 42 در شبستان مسجد جامع تهران منبر رفته بود؛ ساواکیها هجوم میآورند و عدهای را همین طوری میگیرند؛ این چند نفر هم جزو آنها بودند. خود شهید باهنر را هم همان وقت گرفتند و به زندان قزلقلعه بردند. از این افراد بازجویی کردند، دیدند نه، اینها کارهای نیستند و فعالیت مهمی ندارند؛ لذا آنها را رها کردند.
وقتی وسایل جیب آنها را گشتند، تقویمی از این شخصی که او را بازگردانده بودند، پیدا کردند که در یکی از صفحات آن با خط بدی یک بیت شعر غلط عوامانه نوشته شده بود:
جملگی گویید از برنا و پیر - لعنتالله رضاشاه کبیر
او نه شعار داده بود، نه این شعر را چاپ کرده بود، نه جایی آن را نقل کرده بود؛ فقط در تقویم جیبیاش این شعر عوامانه را نوشته بود. به همین جرم، او را 6 ماه به زندان محکوم کردند.