50 غواص گروهان غواصی فاطمه زهرا (س) در عملیات «کربلای 4»، وصیتنامهای دستهجمعی را نگارش کردند که سفارشات 7 بندی آنها با توجه به شرایط امروز بسی خواندنی است
در هفته اخیر طی انتشار گفتوگوی دوبخشی با سرهنگ پاسدار محمود محمدزاده فرمانده گروهان غواص فاطمه الزهرا (س) گردان عاشورا لشکر ویژه 25 کربلا در عملیات کربلای 4، طی این دو بخش: «از راز تشکیل گردان عاشورا تا سازماندهی 180 غواص خطشکن» و «از نگارش وصیتنامه دستهجمعی تا آگاهی غواصان از نحوه شهادتشان» در قسمتی این فرمانده میگوید: «نیروهای گروهان را در اتاقی جمع کردم، اکثراً بر و بچههای سورک شهرستان میاندورود بودند ـ همشهریهای خودم ـ به شهید حاجعبدالله شریفی گفتم یک وصیتنامه دستهجمعی بنویسیم که هم وصیت ما به مردم بخشمان باشد و هم یک پیماننامه محسوب شود، سورکیهای حاضر در گردان حدوداً 50 نفری میشدند ـ البته تعدادی هم از یگانهای دیگر هم آمدند ـ وصیتنامه را نوشتیم و در جمع بچهها خواندیم و همه بچهها آن را امضا کردند».
در ادامه متن وصیتنامه 50 غواص عملیات «کربلای 4» در ذیل از خاطرتان میگذرد:
بسمالله الرحمن الرحیم
خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را خریداری میکند که در مقابل به آنان بهشت عنایت کند، آنها که در راه خدا پیکار میکنند، میکشند و کشته میشوند، وعدهای مسلم بر عهده خدا که هم در تورات آمده و هم در انجیل و هم در قرآن.
چه کسی از خداوند به عهدش وفادارتر است بنابراین نسبت به این معاملهای که کردید، به خویشتن بشارت دهید و این همان فوز عظیم است. «سوره توبه قرآن کریم»
شکر به درگاه ایزد منان که به ما نعمت هستی بخشید و با نزول قرآن کریم ما را هدایت کرد و توفیق شرکت جهاد در را خودش یعنی در این دفاع مقدس را به ما عنایت فرمود و سلام و درود بیپایان بر حضرت محمد ابن عبدالله (ص) و ائمه اطهار به ویژه حضرت حسین ابن علی (ع) که راه و رسم زندگی به ما آموختند.
سلام بر امام امت این پرچمدار توحید و ابراهیم زمان و سلام و درود بر شهدا، معلولان، مجروحان، مفقودالاثرها و اسرای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و خانوادههای معظم آنها این چشم و چراغهای انقلاب.
سلام بر امت قهرمان این مرز و بوم بالاخص امت شهیدپرور روستای سورک که پیوسته با بدرقه عزیزان خویش گرمی خاصی در زمستان به آن بخشیدند و بدین ترتیب شعله منافقسوز و کفر برانداز شعار جنگ جنگ تا پیروزی افزونتر ساختند و با ارسال کمکهای مالی خویش به جبهه، توطئه اقتصادی محتکران را خنثی کرده و به حق نشان دادند که فرزند محرم و رمضانند.
اینجانبان خدمتگزاران کوچک اسلام و شاگردان مکتب ولایت که با راهیان کربلا متشکل در هیئت عاشورا عازم جبهه حق علیه باطل شدیم، زیرا شرکت در این دفاع مقدس و جهاد فیسبیلالله را همانند نماز بلکه در شرایط فعلی بنا به فرموده امام امت که همان حکم اسلام است بر خود واجب دانسته و بیتوجهی به آن را باعث ذلت و خواری در دنیا و عذاب دردناک در آخرت برای خود شمرده.
از خداوند بزرگ میخواهیم این اعمال ناچیز ما را به رحمت خویش قبول بفرماید و از خطایا و لغزشهای بزرگ و کوچک ما همانطور که در قرآن وعده داده است، درگذرد و آنچه موجب رضایت و خوشنودی اوست، برای ما فراهم کند و ما هم با خدای خویش پیمان بستهایم و با امام امت تجدید عهد کردیم تا کوتاه کردن دست متجاوز و انهدام حزب بعث کافر صدام به پیش خانوادههای خویش بر نگردیم، مگر در صورت شهید یا زخمی شدن، زیرا دشمن همانند حیوان درنده زخمخوردهای است که پس از مأیوس شدن از شکار طعمه و در حال فرار در سر راه خود به هر چیز چنگ میاندازد.
از آنجایی که مرد میدان و رزم و مبارزه نبود تا جوانمردانه بمبهای خویش بر سر مردم بیگناه و اطفال معصوم و مادران داغ دیده شهر و روستا ریخته و یا آنها را از راهی دور مورد اصابت موشکها و توپها قرار میدهد و این چه دلی است که ضجه کودکان و مادران و سالخوردگان را ببیند و شکم آبستن دریده شده مادرانی را در زیر آوار مشاهده کند اما به درد نیاید مگر اینکه این دل از سنگ باشد.
کجاست غیرت و جوانمردی و فتوت و نوعدوستی که یک خانواده 10 نفری دزفولی تکهتکه شوند و انسان فقط به زن و فرزند و دارایی خود بچسبد و آنوقت هم دم از مسلم و مؤمن بودن بزند.
پدران و مادران، برادران و خواهران دفعه قبل که به مرخصی آمده بودیم، نه برای استراحت و یا رفع خستگی بود که برای اتمام حجت بود تا یکبار دیگر گفته شود که کاروان حسینی در سینه و شور حسین در سر دارد و بسمالله پای رادیو، تلویزیون نشستن، شور داشتن و چند نگاه بیتوجه به روزنامه و مجله انداختن معرفت به حسین ابن علی (ع) و راه و هدف او در رکاب حسین پیدا نمیشود.
حال که چند ساعتی به آغاز عملیات نمانده و فرزندان شما میروند تا خط شکن جبهه اسلام باشند، در آخرین ساعات حیات فانی خویش و حیات ابدی در جوار قرب الهی، انشاءالله تذکراتی را بهعنوان وصیت به خدمتتان اعلام میداریم:
1- همگی را به جهاد مقدس در راه خدا دعوت میکنیم همانطوری که مولایمان علی (ع) در آخرین ساعات عمرش طبق وصیتی فرمودند، خدا را در مورد جهاد با اموال جانها و زبانهایتان (مبادا در اولین راه سستی به خرج دهید) و بر شما باد که پیوندها را محکم کنید و از بذل و بخشش یکدیگر (مخصوصاً در راه جهاد هیچ فروگذار نکنید) و حال که امام عزیز پرچمدار این نهضت است چه نعمتی بالاتر از در رکاب بودن این نائب امام زمان (عج) برای اسلام شمشیر زدن و امروز ما هر نعمتی کسب کردیم، به برکت رهبریت قاطع و خردمندانه این بزرگ مرجع عالم اسلام بوده است.
2_ از آنجایی که انقلاب ما یک انقلاب مکتبی نشأتگرفته از اسلام بوده، اگر بخواهیم این انقلاب را حفظ کنیم، باید با توکل به خدا و توسل به قرآن و درس گرفتن از زندگی انبیا و ائمه شعور و آگاهیهای دینی و سیاسی خویش را بالا برده و با استفاده از مسجد همانند صدر اسلام آن را پایگاهی برای زدودن شیطانهای درونی و بیرونی قرار دهیم.
3_ از آنجایی که انقلاب مکتبی ما روحانیت مبارز و پیرو خط امام را پرچمدار این نهضت دانسته و آنها را سربازان واقعی امام زمان (عج) قلمداد میکند و شیاطین گمان نکنند که حرکت روحانینمایانی مانند مهدی هاشمی بتواند اعتماد ما را نسبت به این قشر محترم و معظم سلب کند و هر کسی باید بداند در هر مقامی باشد اگر قصد خیانت به نظام جمهوری اسلامی و امام عزیز را داشته باشد، خون شهدا گریبانش را خواهد گرفت و او را رسوا خواهد کرد.
حال که شرق و غرب با استفاده از منافقین و عوامل داخلی خویش سعی در تزلزل در ارکان این نظام بهحق دارد، ما باید بیشتر خود را به ولایت فقیه نزدیک کرده و دولت نیز تا وقتی که در خط ولایت است از هر جهت آن را پشتیبانی کرده و از کمبودهای موفق و مشکلات که هر انقلابی به همراه دارد نهراسد.
4- به جوانان عزیز به ویژه دانشآموزان سفارش میکنیم که مواظبت از سلامتی جسمانی و توجه به درس خویش و از نظر اخلاقی و معنوی خود را بسازند و ایمان خود را قویتر کنند و نه تنها از نظر باطن، بلکه به ظاهر هم توجه کنند و خود را ملبس به لباس و عوامفریبی و فتنه انگیزی نکنند که استکبار امروزه از این راه وارد میشود.
5- به خواهران سفارش میکنیم که سخت مواظب حجاب خود باشند، هم حجاب ظاهر و هم حجاب باطن و بدانند که اگر قشر خواهران حرکتشان در جامعه خداپسندانه باشد، افراد بوالهوس جرأت عرض اندام و مفسدهجویی ندارند و باید در زندگیشان حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب (س) را الگو قرار دهند که هم عفت و آبروی دنیوی و هم سعادت اخروی تأمین خواهد شد.
6- از روحانیت معظم سورک تقاضامندیم که نسبت به جوانان عاشق اسلام و دلسوخته به انقلاب و امام عزیز گرمی بیشتری نشان دهند و از اهالی روستای سورک تقاضامندیم قدر روحانیت محل را بدانند و توجه داشته باشند که روحانیت دلسوزترین قشر نسبت به آنها است.
7- بهعنوان وصیت از امام عزیز تقاضا داریم که در پیشگاه خداوند برای ما شفاعت کند که ما اعتباری نداریم و از خانوادههایمان، پدران، مادران، همسران و فرزندانمان میخواهیم که همانند اولاد امام حسین (ع) صبر و استقامت پیشه کنند و در راه دین و تحمل مشکلات نشان دهند و قلوبشان را متوجه خدا کنند و بدانند که اگر بخواهند در دنیا و آخرت سر افراز باشند، راه همان راه قرآن است و از این طریق عشق و محبت امام (ره) را در دل خویش بگذارند و توطئهها و شایعات منافقان را خنثی کنند.