آنچه در جان تو پرپر میزند/ بر دل ما نیز خنجر میزند/ حرفهای آن لب خاموش را/ چشمهایت شعله ورتر میزند.
به گزارش سایت جوان و تاریخ، مصطفی محدثی خراسانی جدیدترین سروده خود را در وبلاگ شخصیاش آورده است: «سیم آخر»آنچه در جان تو پرپر میزندبر دل ما نیز خنجر میزند حرفهای آن لب خاموش راچشمهایت شعله ورتر میزند من ولی خاموشم و رازی بزرگبر در و دیوار دل سر میزند میرسد بر لب، ولی از هول عقلباز میگردد و نشتر میزند تا نشاند جنگ عشق و عقل راکی جنون، این خانه را در میزند؟ چشم ما بر دل که در شرب جنونکی به خط سیم آخر میزند «دوتار»ما را نفحات یار، میباید و نیستبرگی زگل بهار، میباید و نیست تا بشکند این سکوت جانفرسارایک حنجره، یک دوتار میباید و نیست***آزرده روزگار میداند و بسبیدل شده دچار میداند و بس بی زخمه به همدردی من پا منهیداندوه مرا، دوتار میداند و بس