خاندان نجفی از شخصیت های بزرگ و اثرگذار زمان خود بوده است. او مردی بود که در زمانه خود در اصفهان در راه اعتلای ایران و اسلام بسیار کوشید و این مسئله نه تنها در فقه، بلکه در سیاست و اقتصاد نیز زبانزد بود. از همین روست که با درگذشتش در اصفهان طوفانی به پا کرد:
«چون (در آستانه شروع جنگ جهانگیر اول) درگذشت، در سوگ وی غوغایی عام به پا گشت؛ غوغایی که عمق و گستره آن را باید از خلال جراید آن دوران بازجست. برای نمونه، روزنامه حبل المتین (که با علما نیز چندان میانه ای نداشت) در ششمین روز درگذشت ایشان چنین نوشت: «در این شش روز شهر اصفهان و توابع یکپارچه ماتم است. تمام شهر را سیاه بسته، مسجد شاه و میدان جنب آن در این روز از دسته... سینه زن و کتل و نوحه گر خالی نمانده، طوری عزاداری نمودند که هیچ گاه احدی ندیده و نشنیده بود. ولی سرآمد تمام عزاداری ها، عزاداری دویست نفر اطفال یتیم بود که آن مرحوم از آنها پرستاری می فرمود و از هر جهت از خوراک، لباس و درس و جمیع لوازم آنها مواظبت می فرمود. و آنها با سرو پای برهنه و چشمان گریان، خاک بر سرکتان، متصل در مسجد و اطراف در سیر بودند و همگی می گفتند: ای چرخ، چرا بردی بابای یتیمان را! و این حال آنها در این چند روز آتش به قلوب خاص و عام زده است....»1
1-علی ابوالحسنی، شیخ فضل الله نوری و مکتب تاریخ نگاری مشروطه، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1385، چاپ سوم، ص 183