تلفنچی سرهنگ در یکی از اطاقها مواظب اوضاع بود، آناً با یک تیر خورشید آقا را از پای در میآورد. محمد پیشخدمت سرتیپ مقدم که در اطاق جلوی پنجره نشسته بوده اسماعیل آقا و عدهای را که به طرف باغ ملی اشنویه میرفتهاند روبروی خود مواجه میبیند و اولین تیر را با مهارت کامل به سینه اسماعیل آقا نشانهگیری کرده و شلیک مینماید.